Document Type : Original Article
Authors
1 Ph.D. Student, Department of Plant Production and Genetics, Faculty of Agriculture, Urmia University, Urmia, Iran
2 Professor, Department of Plant Production and Genetics, Faculty of Agriculture, Urmia University, Urmia, Iran
3 M.Sc. Graduated, Department of Plant Production and Genetics, Faculty of Agriculture, Urmia University, Urmia, Iran
4 Researcher, Dryland Agricultural Research Institute (DARI), Shirvan Branch, North Khorasan Agricultural and Natural Resources Research and Education Center, Agricultural Research Education and Extension Organization (AREEO), Shirvan, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
یونجه معمولی (زراعی) (Medicago sativa L.) بهدلیل عملکرد بالا، کیفیت علوفه مطلوب، تحمل به تنشهای محیطی و نقش مثبت در باروری و ساختار خاک بهعنوان ارزشمندترین گیاه علوفهای جهان شناخته میشود (Biazzi et al., 2017). این گیاه اتوتتراپلوئید (32=x4=n2) برای علوفه، سیلو یا مرتع کشت میشود (Bernousi & Hasanzade Ghorttappe, 2018)؛ البته گونه M. sativa یک گروه تاکسونومیکی پیچیدهای دارد که شامل زیرگونههای دیپلوئید و تتراپلوئید نیز هست (Shi et al., 2024). دو مرکز بالقوه تنوع و خواستگاه برای یونجه وجود دارد که شامل آسیای صغیر / قفقاز (شمالغربی ایران، ارتفاعات ارمنستان، گرجستان و شرق ترکیه) و آسیای مرکزی (قزاقستان، ازبکستان و ارتفاعات افغانستان) است (Wang & Şakiroğlu, 2021). جنس یونجه در طایفه Trifolieae و خانواده Fabaceae قرار دارد که 22 گونه از آن در ایران شناسایی شدهاند (Mehregan et al., 2003). علاوه بر یونجه زراعی، گونههای دیگری از یونجه نظیر M. rigidula (L.) All و M. minima (L.) Bartal در کشور پراکنش زیادی دارند؛ بنابراین، ایران با داشتن گونههای مختلف از یونجه در زمره کشورهایی است که بهعنوان خاستگاه یونجه شناخته میشود (Abbasi, 2015). انتظار میرود ارقام مختلف یونجه زراعی ایرانی از قبیل قره یونجه، همدانی، بمی و ... متمایز از انواع خارجی باشند. جمعیتهای محلی یونجه در ایران دارای تنوع ژنتیکی بالاتری هستند و منبع ارزشمندی برای برنامههای حفظ و اصلاح ژرم پلاسم یونجه در آینده هستند (Rameshknia et al., 2024).
مطابق با آمارنامه کشاورزی محصولات زراعی در سال 1401-1400، سطح برداشت یونجه در ایران برابر با 468 هزار هکتار و میزان تولید آن حدود پنج میلیون تن است (Ministry of Jihad Agriculture, 2023). باوجود اهمیت اقتصادی یونجه زراعی، پیشرفتهای حاصل از برنامههای اصلاحی آن بهویژه در داخل کشور بهدلیل وراثتپذیری کم، اثر متقابل ژنوتیپ × محیط بالا، پسروی خویشآمیزی شدید و پیچیدگی ساختار ژنتیکی نسبت به گیاهان دیگر ناچیز بوده است. با این حال، عملکرد و کیفیت علوفه یونجه با شیبی کم و ازطریق انتخاب فنوتیپی بهبود یافته است (Annicchiarico et al., 2015). بدیهی است که آگاهی از میزان تنوع، پیششرط بهبود و اصلاح گیاهان است. بدین منظور در چندین تحقیق تنوع ژنتیکی یونجه بررسی شده است. عبدالهی مندولکانی تعداد 110 ژنوتیپ متعلق به 11 جمعیت مختلف یونجه زراعی را با استفاده از 13 صفت مورفولوژیک در دو گروه اصلی و هرکدام با دو زیرگروه قرار داد (Abdollahi Mandoulakani, 2013). در بررسی 81 اکوتیپ یونجه ایرانی مشخص شد که نقش ساقه در عملکرد یونجه مهمتر از برگ است (Rezaei et al., 2010). کاکائی و مظاهری لقب در 30 جمعیت یونجه زراعی چندساله (Kakaei & Mazahery-Laghab, 2014)، حاذق جعفری و همکاران در 49 ژنوتیپ یونجه (Hazegh Jafari et al., 2014) و خدارحمپور و معتمدی در 21 توده یونجه (Khodarahmpour & Motamedi, 2016) وجود تنوع ژنتیکی را با استفاده از صفات زراعی و مورفولوژیکی گزارش کردند. بنابدراهیم و همکاران 20 اکوتیپ محلی را با 16 رقم اگزوتیک یونجه در شرایط کشور تونس مقایسه کردند (Benabderrahim et al., 2015). آنیکچیاریکو توارثپذیری خصوصی، همبستگی ژنتیکی و روشهای انتخاب والد را برای دو صفت مهم یونجه یعنی عملکرد و نسبت برگ به ساقه بررسی و گزارش کرد که عملکرد علوفه ازطریق انتخاب ژنوتیپی و نسبت برگ به ساقه ازطریق انتخاب فنوتیپی در مجموعه بزرگی از افراد قابل بهبود هستند (Annicchiarico, 2015). در پژوهشی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای یونجه با استفاده از صفات مورفولوژیک، پروتئینهای ذخیرهای بذر و نشانگرهای مولکولی ارزیابی شد. نتایج نشان دادند قرابت ضعیفی بین فاصله ژنتیکی براساس مارکرهای مولکولی و فاصله ژنتیکی براساس تجزیه موفولوژیکی وجود دارد (Zivkovic et al., 2012). مئاود از صفات ریختشناختی در کنار ویژگیهای تشریحی برای تشخیص و تأیید ارقام یونجه (Moawed, 2016) و باگاواتیانان و همکاران از صفات فنوتیپی در کنار نشانگرهای مولکولی برای ارزیابی تنوع ژنتیکی یونجه استفاده کردند (Bagavathiannan et al., 2010). در مطالعهای دیگر، اختلاف آماری معنیداری بین جمعیتهای یونجه به لحاظ عملکرد علوفه تر و خشک و نسبت برگ به ساقه مشاهده شد (Sayed et al., 2022).
تئوری استفاده از بایپلات ژنوتیپ × صفت (GT Biplot) طی سالیان اخیر توسعه داده شد (Yan & Kang, 2002) و توسط سایر محققان بر سودمندی آن تأکید شد (Yan & Frégeau-Reid, 2008; Yan & Frégeau-Reid, 2018). رویکرد مذکور بهصورت گرافیکی و ساده اطلاعاتی راجع به همبستگی بین صفات و وضعیت ژنوتیپها براساس یک یا چند صفت فراهم میآورد. این روش در بررسی ارتباط عملکرد با صفات ریشه (Hoyos-Villegas et al., 2016)، ارتباط عملکرد با اجزای عملکرد (Akcura et al., 2018) و ارتباط عملکرد با صفات کیفی (Kiliç et al., 2018) استفاده شده است. همچنین محمدی و همکاران در تودههای طالبی (Mohammadi et al., 2014)، محدثی و همکاران در ژنوتیپهای برنج (Mohaddesi et al., 2017)، قلیزاده و همکاران در نژادگانهای گندم (Gholizadeh et al., 2018) و صباغنیا و همکاران در ژنوتیپهای شاهی (Sabaghnia et al., 2024) روابط متقابل میان صفات را با روش بایپلات GT بررسی کردند. نواحی شمالغرب ایران یکی از بخشهای مهم تولید یونجه در کشور هستند و لازم است در شرایط آبوهوایی این مناطق مطالعات بیشتری در رابطه با تنوع فنوتیپی یونجههای داخلی و مقایسه آنها با نمونههای خارجی صورت گیرد. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی تنوع فنوتیپی جمعیتهای مختلف یونجه داخلی و خارجی به لحاظ صفات فنوتیپی و مقایسه جمعیتهای مذکور ازنظر صفات مهم در شرایط اقلیمی استان آذربایجان غربی (ارومیه) بود. همچنین، تحلیل روابط بین صفات مختلف با استفاده از روش بایپلات ژنوتیپ × صفت و گروهبندی جمعیتهای مطالعهشده با استفاده از تجزیه خوشهای از دیگر اهداف بود.
مواد و روشها
بهمنظور ارزیابی تنوع فنوتیپی جمعیتهای یونجه زراعی (Medicago sativa L.)، آزمایشی با 40 جمعیت (جدول 1) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی فصول بهار و تابستان سال 1398 در مزرعه تحقیقاتی گروه تولید و ژنتیک گیاهی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه، واقع در منطقه نازلو با عرض جغرافیایی "32 °37 و طول جغرافیایی "50 °45 و 1313 متر ارتفاع از سطح دریایی آزاد اجرا شد. شماره هرباریوم نمونهها در جدول 1 ارائه شده است و در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربی نگهداری میشوند. هر جمعیت در یک خط دو متری با فاصله 20 سانتیمتر بین دو بوته کشت شدند. فاصله خطوط از یکدیگر 50 سانتیمتر و فاصله بین بلوکها 1 متر بود. همچنین آبیاری براساس نیاز گیاه انجام گرفته است و طی مرحله داشت از کود شیمیایی 20-20-20 (NPK) استفاده شد.
جدول 1- مشخصات جمعیتهای یونجه مطالعهشده
Table 1- Characteristics of studied alfalfa populations
کد Code |
شماره هرباریوم Herbarium No. |
جمعیت Population |
منشأ Origin |
|
کد Code |
شماره هرباریوم Herbarium No. |
جمعیت Population |
منشأ Origin |
1 |
11011 |
جلفا Jolfa |
قره یونجه Gareh-Yonjeh |
|
21 |
11031 |
ماکسیما Maxima |
خارجی Foreign |
2 |
11012 |
اردوباد Ordobad |
خارجی Foreign |
|
22 |
11032 |
الچی Elchi |
خارجی Foreign |
3 |
11013 |
ارومیه 1 Urmia 1 |
قره یونجه Gareh-Yonjeh |
|
23 |
11033 |
کایساری Kerrisary |
خارجی Foreign |
4 |
11014 |
اشنویه Oshnavieh |
قره یونجه Gareh-Yonjeh |
|
24 |
11034 |
سیمرچنسکایا Simerchenskaya |
خارجی Foreign |
5 |
11015 |
ارومیه 2 Urmia 2 |
قره یونجه Gareh-Yonjeh |
|
25 |
11035 |
رنجر Ranger |
خارجی Foreign |
6 |
11016 |
سیلوانا Silvana |
قره یونجه Gareh-Yonjeh |
|
26 |
11036 |
سکویل Sequel |
خارجی Foreign |
7 |
11017 |
قارقالوق Qarqaluq |
قره یونجه Gareh-Yonjeh |
|
27 |
11037 |
سیریور Siriver |
خارجی Foreign |
8 |
11018 |
سنتتیک 1 Synthetic 1 |
قره یونجه Gareh-Yonjeh |
|
28 |
11038 |
دفی Defi |
خارجی Foreign |
9 |
11019 |
ارومیه 3 Urmia 3 |
قره یونجه Gareh-Yonjeh |
|
29 |
11039 |
یوگسلاوی 1 Yugoslav 1 |
خارجی Foreign |
10 |
11020 |
همدان Hamadan |
همدانی Hamadani |
|
30 |
11040 |
یوگسلاوی 2 Yugoslav 2 |
خارجی Foreign |
11 |
11021 |
مهاجران Mohajeran |
همدانی Hamadani |
|
31 |
11041 |
دیانه Diane |
خارجی Foreign |
12 |
11022 |
قهاوند Ghahavand |
همدانی Hamadani |
|
32 |
11042 |
دیابلو-ورده Diablo-verde |
خارجی Foreign |
13 |
11023 |
کوزره Kozare |
همدانی Hamadani |
|
33 |
11043 |
کدی Cody |
خارجی Foreign |
14 |
11024 |
رامندی Ramandi |
همدانی Hamadani |
|
34 |
11044 |
محلی اصفهان Mahali Esfahan |
اصفهان Isfahan |
15 |
11025 |
کا-اف-ای 5 KFA5 |
همدانی Hamadani |
|
35 |
11045 |
سنتتیک 2 Synthetic 2 |
خرمشهر Khorramshahr |
16 |
11026 |
کا-اف-ای 6 KFA6 |
همدانی Hamadani |
|
36 |
11046 |
سنتتیک 3 Synthetic 3 |
تیکمهداش Tekmeh Dash |
17 |
11027 |
کا-اف-ای 16 KFA16 |
همدانی Hamadani |
|
37 |
11047 |
گرمسیری 1 Tropical 1 |
بمی Bami |
18 |
11028 |
کا-اف-ای 17 KFA17 |
همدانی Hamadani |
|
38 |
11048 |
گرمسیری 2 Tropical 2 |
بمی Bami |
19 |
11029 |
کا-اف-ای 9 KFA9 |
شهرکرد Shahrekord |
|
39 |
11049 |
گرمسیری 3 Tropical 3 |
بمی Bami |
20 |
11030 |
اولتیما Ultima |
خارجی Foreign |
|
40 |
11050 |
مخلوط Mixed |
ناشناخته Unknown |
اندازهگیری صفات در مرحله 10 درصد گلدهی صورت گرفت. قبل از انجام عملیات برداشت علوفه، با انتخاب پنج بوته بهطور تصادفی ارتفاع بوته ثبت شد. بعد از برداشت و آبیاری مزرعه و پس از گذشت زمان مناسب، میانگین ارتفاع بهازای هر 5 سانتیمتر یک امتیاز محسوب شده است و سرعت رشد مجدد محاسبه شد. پس از عملیات برداشت علوفه، تعداد گره، شمارش و فاصله بین میانگره سوم تا چهارم اندازهگیری شد. همچنین تعداد ساقههای بزرگتر از 20 سانتیمتر، متوسط تعداد گل در گلآذین، طول گلآذین و تعداد غلاف در گلآذین نیز اندازهگیری شدند. پس از جداکردن برگها و ساقهها از هم، وزن تر برگ و وزن تر ساقه توزین شدند و مجموع آنها بهعنوان عملکرد علوفه تر در نظر گرفته شد. سپس برگها و ساقهها برای مدت 72 ساعت در آون با دمای 72 درجه سانتیگراد قرار داده شدند و وزن خشک برگ و ساقه توزین شد و از مجموع آنها عملکرد علوفه خشک به دست آمد؛ درنهایت، نسبت برگ خشک به ساقه خشک و نسبت عملکرد علوفه تر به علوفه خشک محاسبه شدند. این صفات براساس دستورالعمل یادداشتبرداری صفات در آزمایشات یونجه (Abbasi & Moghaddam, 2002) اندازهگیری شدند.
بررسی نرمالبودن توزیع اشتباهات آزمایشی و تجزیه واریانس دادهها در نرمافزار آماری SAS 9.4 انجام شد. تجزیه خوشهای با دادههای استانداردشده و با محاسبه فواصل مربع اقلیدسی و روش Ward در نرمافزار Minitab18 صورت گرفت. در انتها، دادههای استانداردشده جدول دوطرفه ژنوتیپ × صفت و گروه ژنوتیپی × صفت با استفاده از روشهای بایپلات GT و GGT و با استفاده از نرمافزار R 3.5.2 و بسته GGEBiplotsGUI تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج
پس از اطمینان از نرمالبودن توزیع اشتباهات آزمایشی، تجزیه واریانس دوطرفه دادهها انجام شد و نتایج حاصل از آن نشان دادند بین جمعیتهای یونجه مطالعهشده، ازنظر تمامی صفات اندازهگیریشده، بهجز طول گلآذین، اختلاف آماری معنیداری وجود داشت (جدول 2). این اختلاف بیانکنندة وجود تنوع در میان جمعیتهای یونجه به لحاظ عملکرد علوفه (وزن تر و خشک برگ، وزن تر و خشک ساقه و وزن تر و خشک کل)، صفات کیفی (نسبت وزن خشک برگ به وزن خشک ساقه و نسبت وزن خشک کل به وزن تر کل) و برخی از ویژگیهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی نظیر سرعت رشد مجدد، تعداد ساقه، ارتفاع بوته، تعداد گره، فاصله میانگره، تعداد گل در گلآذین و تعداد غلاف در گلآذین است. اساس این تنوع میتواند بهخوبی با نمودارهای ژنوتیپ × صفت رمزگشایی شود.
جدول 2- تجزیه واریانس صفات مختلف در 40 جمعیت یونجه
Table 2- Analysis of variance of different traits in 40 alfalfa populations
منابع تغییرات Sources of variation |
درجه آزادی Degrees of freedom |
میانگین مربعات Mean squares |
|||||||
PH |
RGR |
NN |
NL |
NS |
NFPR |
RL |
NPPR |
||
بلوک Block |
2 |
67.2ns |
0.71ns |
9.87* |
2.76ns |
155** |
26.4* |
0.04ns |
81.2** |
جمعیت Populations |
39 |
116.6** |
6.67** |
6.99** |
2.32** |
16.1** |
14.11* |
0.07ns |
11.7** |
خطا Error |
78 |
56.1 |
1.69 |
3.15 |
1.11 |
1.67 |
8.15 |
0.69 |
6.01 |
ضریب تغییرات (%) Coefficient of variation |
10.71 |
18.10 |
11.25 |
20.91 |
19.69 |
18.85 |
18.42 |
18.10 |
|
آزمون نرمالبودن کولموگروف - اسمیرنوف Tests of Normality Kolmogorov-Smirnova |
0.090ns |
0.135ns |
0.108ns |
0.058ns |
0.112ns |
0.100ns |
0.117ns |
0.089ns |
|
ns، * و ** بهترتیب غیرمعنیداری و معنیداری در سطح احتمال پنج و یک درصد است. PH: ارتفاع بوته، RGR: سرعت رشد مجدد، NN: تعداد گره، NL: فاصله میانگره، NS: تعداد ساقه، NFPR: تعداد گل در گلآذین، RL: طول گلآذین، NPPR: تعداد غلاف در گلآذین ns, * and **: non-significant, significant at 5% and 1% probability level, respectively. PH: plant height, RGR: regrowth rate, NN: number of nodes, NL: node length, NS: number of stems, NFPR: number of floret per racemes, RL: racemes length, NPPR: number of pods per racemes |
ادامه جدول 2- تجزیه واریانس صفات مختلف در 40 جمعیت یونجه
Continuation of Table 2- Analysis of variance of different traits in 40 alfalfa stands
منابع تغییرات Sources of variation |
درجه آزادی Degrees of freedom |
میانگین مربعات Mean squares |
|||||||
LF |
LD |
SF |
SD |
TF |
TD |
LD/SD |
TD/TF |
||
بلوک Block |
2 |
140.1* |
3.37ns |
102.1ns |
6.34ns |
2414** |
147.8** |
0.44** |
0.002ns |
جمعیت Populations |
39 |
199.3** |
20.4** |
238.6** |
16.5** |
982.2** |
75.2** |
0.15** |
0.005** |
خطا Error |
78 |
37.1 |
1.76 |
48.6 |
3.45 |
82.9 |
8.22 |
0.05 |
0.001 |
ضریب تغییرات (%) Coefficient of variation |
32.7 |
24.40 |
30.55 |
31.54 |
21.52 |
24.80 |
23.77 |
13.64 |
|
آزمون نرمالبودن کولموگروف - اسمیرنوف Tests of Normality Kolmogorov-Smirnova |
0.136 ns |
0.120ns |
0.105ns |
0.107ns |
0.118ns |
0.135ns |
0.120ns |
0.116ns |
|
ns، * و ** بهترتیب غیرمعنیداری و معنیداری در سطح احتمال پنج و یک درصد است. LF: وزن تر برگ، LD: وزن خشک برگ، SF: وزن تر ساقه، SD: وزن خشک ساقه، TF: وزن تر کل، TD: وزن خشک کل، LD/SD: وزن خشک برگ به وزن خشک ساقه و TD/TF: وزن خشک کل به وزن تر کل ns, * and **: non-significant, significant at 5% and 1% probability level, respectively. LF: leaf fresh weight, LD: leaf dry weight, SF: stem fresh weight, SD: stem dry weight, TF: total fresh weight, TD: total dry weight, LD/SD: leaf dry weight/stem dry weight, and TD/TF: total dry weight/total fresh weight |
ترسیم بایپلات GT برای دادههای استانداردشده، 43/53 درصد از تغییرات موجود در جدول دوطرفه ژنوتیپ × صفت را توجیه کرد (شکل 1). از این مقدار سهم مؤلفه نخست 79/40 درصد و سهم مؤلفه دوم 64/12 درصد بود. شکل 1 (A)، نمای چندضلعی بایپلات را نشان میدهد که الگویی مناسب برای شناسایی برترین جمعیتهای یونجه براساس صفات اندازهگیریشده است. همانطور که ملاحظه میشود، جمعیتهای شماره 2، 6، 10، 20، 32 و 39 که در دورترین فاصله از مبدأ بایپلات قرار گرفتهاند، ازطریق خطوط سیاه رنگی به یکدیگر پیوسته و چندضلعی را تشکیل دادهاند؛ بهطوریکه 34 جمعیت باقیمانده درون این چندضلعی محصور ماندند. خطوط قرمز رنگی که از مبدأ بایپلات منشأ گرفتهاند و عمود بر هرکدام از اضلاع چندضلعی هستند، بایپلات را به شش بخش نامساوی تقسیم کردهاند. هر بخش دارای یک جمعیت رأسی است و ازنظر صفات موجود در آن بخش، دارای بیشترین عملکرد خواهد بود. بر این اساس، جمعیت شماره 32 ازلحاظ صفات وزن خشک برگ به وزن خشک ساقه و تعداد گره بیشترین مقدار را داشت. جمعیت 2 در بخش یکسانی با صفات وزن تر و خشک برگ، وزن تر و خشک ساقه و وزن تر و خشک کل قرار داشت؛ بنابراین، ازنظر این صفات وضعیت برتری را نشان داد. به همین ترتیب، جمعیت شماره 16 ازنظر تعداد گل در گلآذین و ارتفاع بوته و جمعیت 6 ازنظر وزن خشک کل به وزن تر کل، تعداد غلاف در گلآذین، طول گلآذین، فاصله میانگره، تعداد ساقه و سرعت رشد مجدد بیشترین میزان را به خود اختصاص دادند. جمعیتهای 20 و 39 جزء تودههای رأسی بودند که هیچ صفتی در بخش مربوط به آنها واقع نشد که نشان میدهد این جمعیتها ازنظر هیچکدام از صفات مطالعهشده در وضعیت مناسبی قرار نداشتند. همانطور که جمعیتهای رأسی با طولانیترین فاصله از مبدأ بایپلات جزء واکنشپذیرترین جمعیتها بودند، جمعیتهای 26 و 31 با نزدیکی به مبدأ بایپلات دارای سطح متوسطی برای صفات بودند.
شکل 1 (B)، رتبهبندی ژنوتیپها براساس مهمترین صفت یونجه یعنی عملکرد علوفه خشک را نشان میدهد. در این تصویر خطی موسوم به محور صفت از مبدأ بایپلات به موقعیت عملکرد علوفه خشک رسم شده و از موقعیت هر جمعیت خط نقطهچینی بر محور صفت، عمود شده است. محور صفت دارای یک پیکان است که جهت افزایش را نشان میدهد؛ بنابراین، حرکت در عکس این پیکان میتواند تودهها را از عملکرد بیشتر به عملکرد کمتر رتبهبندی کند. براساس این، جمعیتهای شماره 2، 32، 40، 7 و 1 بهترتیب بیشترین عملکرد علوفه خشک را داشتند؛ درحالیکه جمعیتهای شماره 15، 18، 20، 23، 24، 38 و 39 در بدترین وضعیت قرار داشتند. لازم به توضیح است که خط عمود بر محور صفت که از مبدأ بایپلات نیز میگذرد، تودهها را ازنظر عملکرد علوفه به دو قسمت پایینتر از متوسط (جمعیتهای سمت راست) و بالاتر از متوسط (جمعیتهای سمت چپ) تقسیم میکند و همانطور که ملاحظه میشود بیشتر جمعیتها عملکردی پایینتر از متوسط را داشتند. شکل 1 (C) نیز وضعیت جمعیتهای مطالعهشده به لحاظ نسبت برگ به ساقه را نشان میدهد که تفسیر آن مشابه با مورد پیشین است. جمعیتهای شماره 32، 2، 7، 40، 1 و 33 دارای بیشترین و جمعیتهای شماره 6، 11، 27، 37 و 39 دارای کمترین نسبت برگ به ساقه بودند.
درنهایت، شکل 1 (D) نمایش برداری صفات است که میتواند از نوع روابط میان صفات مختلف یونجه اطلاعاتی فراهم کند. در این تصویر از مبدأ بایپلات به مکان هر صفت، خطی موسوم به بردار صفات رسم میشود. کوسینوس زاویه بین این بردارها تقریبی از میزان همبستگی پیرسون بین صفات است. زاویه کوچکتر از 90 درجه نشاندهندة همبستگی مثبت، زاویه بزرگتر از 90 درجه نشاندهندة همبستگی منفی و زاویه 90 درجه نشاندهندة مستقلبودن صفات از یکدیگر خواهد بود. براساس توضیحات فوق، صفات تعداد گره، نسبت برگ به ساقه، وزن تر و خشک برگ، وزن تر و خشک ساقه و وزن تر و خشک کل با یکدیگر همبستگی مثبتی داشتند. همچنین این همبستگی میان صفات تعداد گل در گلآذین با ارتفاع بوته و تعداد ساقه با سرعت رشد مجدد مشاهده شد. صفاتی نظیر طول گلآذین، فاصله میانگره، تعداد غلاف در گلآذین و نسبت وزن خشک کل به وزن تر کل با یکدیگر همبستگی مثبتی داشتند. از شدیدترین همبستگیهای منفی نیز میتوان به همبستگی میان نسبت برگ به ساقه و تعداد گره با تعداد ساقه و سرعت رشد مجدد اشاره کرد. نمایش برداری صفات در بایپلات GT علاوه بر همبستگی میتواند میزان تنوع تودهها ازلحاظ صفات مختلف را نشان دهد و همانگونه که ملاحظه میشود طول گلآذین با کوچکترین بردار، کمترین تنوع را داشت.
نتایج تجزیه خوشهای نشان دادند جمعیتهای یونجه مطالعهشده در پژوهش حاضر، براساس صفات اندازهگیریشده، به دو گروه اصلی و هرکدام با دو زیرگروه تقسیم شدند (شکل 2A). زیرگروه اول دارای 9 جمعیت بود که حدود نیمی از آنها دارای منشأ قره یونجه بودند و براساس بایپلات گروه ژنوتیپ × صفت (GGT) ازنظر عملکرد علوفه، نسبت برگ به ساقه و تعداد گره در وضعیت مناسبی قرار داشتند (شکل 2B). زیرگروه دوم 8 جمعیت داشت که بعد از زیرگروه اول دارای بیشترین عملکرد علوفه بود. زیرگروه سوم 15 جمعیت را شامل شد و به لحاظ تعداد ساقه برتر بود. درنهایت، در زیرگروه چهارم نیز همانند سه زیرگروه دیگر جمعیتهایی با منشأ متفاوت در یک خوشه قرار گرفتند و دارای 8 جمعیت بود که ازنظر ارتفاع بوته، طول گلآذین، تعداد گل و غلاف در گلآذین، سرعت رشد مجدد، نسبت وزن خشک کل به وزن تر کل و فاصله میانگره دارای بیشترین مقادیر بودند.
B
|
A
|
D
|
C
|
شکل 1- نتایج حاصل از تجزیه بایپلات ژنوتیپ × صفت. نمایش چندضلعی(A)، رتبهبندی جمعیتهای یونجه براساس وزن خشک کل (B)، رتبهبندی جمعیتها براساس نسبت وزن خشک برگ به ساقه (C) و نمایش برداری روابط صفات (D). PH: ارتفاع بوته، RGR: سرعت رشد مجدد، NN: تعداد گره، NL: فاصله میانگره، NS: تعداد ساقه، NFPR: تعداد گل در گلآذین، RL: طول گلآذین، NPPR: تعداد غلاف در گلآذین، LF: وزن تر برگ، LD: وزن خشک برگ، SF: وزن تر ساقه، SD: وزن خشک ساقه، TF: وزن تر کل، TD: وزن خشک کل، LD/SD: وزن خشک برگ به وزن خشک ساقه و TD/TF: وزن خشک کل به وزن تر کل.
Figure 1- The results of GT biplot analysis. Polygon display (A), Ranking of populations based on total dry weight (B), Ranking of genotypes based on leaf dry weight/stem dry weight (C), and vector representation of trait relationships (D). PH: plant height, RGR: regrowth rate, NN: number of nodes, NL: node length, NS: number of stems, NFPR: number of floret per racemes, RL: racemes length, NPPR: number of pods per racemes, LF: leaf fresh weight, LD: leaf dry weight, SF: stem fresh weight, SD: stem dry weight, TF: total fresh weight, TD: total dry weight, LD/SD: leaf dry weight/stem dry weight, and TD/TF: total dry weight/total fresh weight
A
|
B
|
شکل 2- دندروگرام حاصل از تجزیه خوشهای (A) و نمایش چندضلعی بایپلات GGT جمعیت یونجه براساس صفات مختلف (B). PH: ارتفاع بوته، RGR: سرعت رشد مجدد، NN: تعداد گره، NL: فاصله میانگره، NS: تعداد ساقه، NFPR: تعداد گل در گلآذین، RL: طول گلآذین، NPPR: تعداد غلاف در گلآذین، LF: وزن تر برگ، LD: وزن خشک برگ، SF: وزن تر ساقه، SD: وزن خشک ساقه، TF: وزن تر کل، TD: وزن خشک کل، LD/SD: وزن خشک برگ به وزن خشک ساقه و TD/TF: وزن خشک کل به وزن تر کل (برای شماره و منشأ ژنوتیپها به جدول 1 مراجعه شود).
Figure 2- Dendrogram obtained from cluster analysis (A) and polygon representation of GGT biplot of different alfalfa populations based on different traits (B). PH: plant height, RGR: regrowth rate, NN: number of nodes, NL: node length, NS: number of stems, NFPR: number of floret per racemes, RL: racemes length, NPPR: number of pods per racemes, LF: leaf fresh weight, LD: leaf dry weight, SF: stem fresh weight, SD: stem dry weight, TF: total fresh weight, TD: total dry weight, LD/SD: leaf dry weight/stem dry weight, and TD/TF: total dry weight/total fresh weight (refer to Table 1 for the number and origin of genotypes).
بحث
یونجه یکی از اولین محصولات علوفهای اهلی شده که نقش اقتصادی و فرهنگی مهمی در تاریخ داشته است (Wang & Şakiroğlu, 2021 ). همانطور که ملاحظه شد، بین جمعیتهای یونجه مطالعهشده، تنوع چشمگیری ازنظر صفات فنوتیپی وجود داشت که مشابه آن در چندین تحقیق گزارش شده است (Bagavathiannan et al., 2010; Moawed, 2016; Abdollahi Mandoulakani, 2013; Khodarahmpour & Motamedi, 2016; dos Santos et al., 2020; Escobar-Gutiérrez & Ahmed, 2023). بهبود محصولات علوفهای تا حد زیادی به در دسترس بودن ژرمپلاسمهای متنوع و استفاده کارآمد از آنها بستگی دارد (Sayed et al., 2022). ایران و بهویژه شمالغرب آن یکی از مراکز پیدایش و تنوع یونجه است. چنین تنوعی برای مواجهه با تغییرات اقلیمی روزافزون که بر عملکرد یونجه تأثیر چشمگیری میگذارند، اهمیت بهسزایی دارد (Pourshirazi et al., 2022).
تنوع فنوتیپی بین جمعیتهای یونجه به شکل سادهتر میتواند در بایپلاتهای GT مشاهده و ارزیابی شود. تکنیک بایپلات روش آماری مناسب برای نمایش دادههای ژنوتیپ در صفت است و به شکل صحیحی میتواند ارتباط بین صفات را نشان دهد (Akcura et al., 2016 Sabaghnia et al., 2024). براساس نتایج، مؤلفه اول بهعنوان مؤلفه تولید علوفه و مؤلفه دوم بهعنوان مؤلفه زایشی شناخته شدند. درصد توجیه تغییرات کل توسط بایپلات زیاد نیست؛ اما همین مقدار نیز میتواند ساختار موجود در دادهها را نشان دهد.Yan و Rajcan این نتیجه را نشاندهندة روابط پیچیده میان صفات اندازهگیریشده دانستهاند (Yan & Rajcan, 2002). Kroonenberg ثابت کرد سهم کم یا متوسط تنوع توجیهشده توسط بایپلات میتواند نشان دهد که ساختار اصلی جدول دوطرفه در بایپلات حفظ و نمایندگی میشود؛ اما ساختار اضافی در ابعاد بالاتر ممکن است کاذب باشد (Kroonenberg, 1997). در هر حال، بایپلاتهایی که تنوع کمتری را توجیه میکنند، هنوز میتوانند اطلاعات مفیدی را ارائه دهند (Laffont et al., 2007). بر همین اساس، قلیزاده و همکاران روابط متقابل میان صفات در نژادگانهای گندم را با استفاده از بایپلاتهایی بررسی کردند که در محیط نرمال 3/53 درصد و در محیط تنش شوری 2/54 درصد از تغییرات را توجیه میکردند (Gholizadeh et al., 2018). نمایش چندضلعی کمک میکند تودههایی تشخیص داده شوند که بالاترین مقدار برای یک صفت یا بیشتر صفات را دارند؛ اما باید توجه داشت که تمام صفات از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند و پژوهشگر مایل است وضعیت همه تودهها را براساس صفات مهم ارزیابی کند. با وجود اینکه صفات مرتبط با گل و گل آذین در مطالعات تکاملی و تاکسونومیکی حائز اهمیت هستند، بدیهی است که عملکرد علوفه خشک مهمترین صفت کمّی و نسبت برگ به ساقه مهمترین صفت کیفی علوفه یونجه به شمار میرود. کیفیت علوفه بهطور مؤثری از نسبت برگ به ساقه تأثیر میپذیرد و میزان آنها در جمعیتهایی بیشتر است که این نسبت بالا است (Annicchiarico, 2015 Sayed et al., 2022). در این مطالعه، همبستگی مثبت بین دو صفت منجر شد تا رتبهبندی ژنوتیپها براساس آنها تقریباً مشابه باشد. جمعیتها با عملکرد علوفه بالا و نسبت برگ به ساقه بیشتر مربوط به جمعیتهایی با منشأ قره یونجه و خارجی بودند؛ درحالیکه جمعیتهایی با منشأ همدانی بهجز یک مورد دارای عملکرد متوسط و پایینی بودند و جمعیتهای گرمسیری در بدترین وضعیت قرار داشتند. همبستگی مثبت میان عملکرد علوفه و نسبت برگ به ساقه امکان اصلاح همزمان این صفات را فراهم میآورد. تاکنون اطلاعات محدود و تاحدودی متناقض در این باره منتشر شده است؛ بهطوریکهJulier و همکاران همبستگی ژنتیکی منفی میان این دو صفت گزارش کردند (Julier et al., 2000). وجود همبستگیهای نامطلوب میان صفات مهم، یکی از چالشهای ارزیابی ژنوتیپها به شمار میآید (Yan & Frégeau-Reid., 2018). همبستگی شدید و مثبتی میان وزن تر و خشک برگ، وزن تر و خشک ساقه و وزن تر و خشک کل امری بدیهی است (Rezaei et al., 2010 Khodarahmpour & Motamedi, 2016). بنابراین، این صفات را میتوان بهعنوان یک صفت کلان در نظر گرفت (Kiliç et al., 2018). همچنین بر طبق نتایج با افزایش تعداد گره از فاصله بین میانگره سوم تا چهارم کاسته شده و بر نسبت برگ به ساقه افزوده شده است. طول میانگره صفت اصلی تعیینکنندة تفاوت در ارتفاع بوته یونجه است و بین ارتفاع بوته و وزن خشک برگ در هر بوته در مراحل مختلف رشد همبستگی مثبت و معنیداری مشاهده شده است (Jing et al., 2024). کوتاهبودن بردار صفت برای طول گلآذین نشان میدهد که تنوع صفت در میان تودهها کم بوده است یا بهخوبی در بایپلات نشان داده نمیشود (Yan & Frégeau-Reid., 2018). با توجه به عدم معنیداری F جدول برای این صفت میتوان طول بردار کوتاه را ناشی از تنوع پایین دانست.
در توافق با نتایج پژوهش حاضر گزارش شده است که الگوی خوشهبندی با تنوع جغرافیایی تودههای یونجه همخوانی ندارد (Abdollahi Mandoulakani et al., 2012 Hazegh Jafari et al., 2014). به نظر میرسد کاشت طولانیمدت ارقام یونجه با منشأ مختلف در یک محیط منجر شده است تا آنها در یک گروه قرار بگیرند و خوشهبندی این ارقام را شاید بتوان با اجداد مشترک توضیح داد (Touil et al., 2008). برخلاف این گزاره، مطابقت تنوع جغرافیایی با تنوع فنوتیپی در گروهبندی یونجههایی از نواحی مختلف ایران نیز مشاهده شده است (Rezaei et al., 2010). احتمالاً استفاده از اطلاعات نشانگرهای مولکولی در مطالعات آتی میتواند نتایج دقیقتری ارائه دهد؛ چنانچه گزارش شده است که گروههای حاصل از تجزیه خوشهای بر پایه نشانگرهای مولکولی با منشأ جغرافیایی جمعیتهای یونجه در ارتباط هستند و جمعیتهای اروپایی و آمریکایی ازنظر ژنتیکی متمایز از جمعیتهای چینی بودند (Pégard et al., 2023). بهجز زیرگروه دوم، سایر زیرگروههای تعیینشده توسط تجزیه خوشهای در بایپلات GGT کاملاً از یکدیگر تفکیک شدند که این موضوع میتواند دلیلی بر صحت گروهبندی باشد. Akcura و همکاران در کنار بایپلات GT با توجیه 67 درصد از تغییرات، از بایپلات GGT با توجیه 92 درصد از تغییرات نیز استفاده کردند و آن را در بررسی 225 ژنوتیپ گندم نان سودمند یافتند (Akcura et al., 2016). توجه به ارزش بیشتر زیرگروه اول ازنظر صفات مهم، در برنامههای اصلاحی از اهمیت ویژهای برخوردار خواهد بود و اگر هدف افزایش عملکرد و بهبود نسبت برگ به ساقه باشد، جمعیتهای موجود در این زیرگروه بهویژه جمعیتهای قره یونجه نسبت به سایرین در اولویت قرار دارند و مناسب منطقه آذربایجان هستند. درنهایت، با توجه به ویژگیهای مثبت بایپلات ، استفاده از آن در ارزیابی تنوع فنوتیپی توصیه میشود.