Document Type : Original Article
Author
Assistant Professor, Department of Agronomy and Plant Breeding, Agricultural Research Institute, Research Institute of Zabol, Zabol, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
عقربها از قدیمیترین اعضای بندپایان خشکیزی هستند که در دورۀ دونین، یعنی حدود 400 میلیون سال قبل، ساکن خشکی شدهاند (Brusca & Brusca, 2002). آنها در طول روز زیر سنگ یا چوب، درون تنۀ درختان، در شکاف صخرهها و دیوارها، درون حفرههای موجود در زمین و ... پنهان و در شب فعال میشوند و بیمهرگان بهویژه حشرات و سایر عنکبوتیان را شکار میکنند (Pirali-Kheirabadi et al., 2014).
عقربها خطرناکترین بندپایان برای انسان محسوب میشوند؛ زیرا دارای نیش مجهز به کیسۀ زهر هستند (Sedaghat et al., 2011). تعداد نیشزدگی عقرب در ایران متوسط سالانه 50 هزار نفر و مرگومیر ناشی از عقربگزیدگی حدود 20 نفر در سال است که بیشتر افراد متعلق به نواحی جنوبی ایران هستند (Dehghani & Fathi, 2012).
راستۀ عقربها (Scorpiones) در شاخۀ بندپایان (Arthropoda) و ردۀ عنکبوتیان (Arachnida) قرار دارد (Polis, 1990). تا به حال 23 خانوادۀ عقرب با 2718 گونۀ توصیفشده در سراسر دنیا گزارش شده است (Rein, 2009) که حدود ۲۰ گونه، زهری است. عقرب قرمز هندی با نام علمی Hottentotta tamulus (Fabricius, 1798) کشندهترین گونه است (Kovařík & Affilastro, 2009).
در بررسی مناطق شمال و شمال شرق استان سیستان و بلوچستان، هشت گونه از پنج جنس از خانوادۀ Buthidae شامل Androctonus baluchicus، A. robustus، Kraepelinia palpator، Mesobuthus eupeus، M. macmahoni ، Orthochirus afghanus، O. fuscipes و Sassanidothus gracilis گزارش شد (Lashkari, 2017).
در بررسی سلطانآبادی در غرب و جنوب غرب اسـتان سـیسـتان و بلوچسـتان، تعداد شش گــونــه متعلق به پــنــج جــنــس (A. baluchicus، M. eupus، Odontobuthus tavighiae، O. tirgari، O. fuscipes و S. gracilis) از خانوادۀ Buthidae و سه گونه (H. acanthocercus، H. gaillardia و H. lepturus) از خانوادۀ Hemiscorpiidae گزارش شد (Soltanabadi, 2017).
تاکنون چهار خانواده، 20 جنس و 84 گونه عقرب از ایران گزارش شده است که از این تعداد، 10 گونه متعلق به شش جنس از خانوادۀ Buthidae در منطقۀ سیستان پراکنش دارند (Navidpour et al., 2019; Kovařík et al., 2019, 2020, 2022; Kovařík & Navidpour, 2020; Barahoei et al., 2020, 2021, 2022; Cain et al., 2021; Yağmur et al., 2022) و شامل دو گونه از جنس Androctonus (Yağmur et al., 2016; Barahoei et al., 2020)، یک گونه از جنس Kraepelinia (Barahoei et al., 2020)، سه گونه از جنس Mesobuthus(Vachon, 1958; Mir et al., 2014; Barahoei et al., 2020)، یک گونه از جنس Odontobuthus (Mir et al., 2014; Barahoei et al., 2020, 2021)، یک گونه از جنس Orthochirus(Habibi, 1971; Kovařík & Fet, 2006a; Barahoei et al., 2020) و دو گونه از جنس Sassanidothus (Farzanpay, 1987; Kovařík & Fet, 2006b; Barahoei et al., 2020) میشوند.
سه گونۀ Androctonus crassicauda (Olivier, 1807)، Hemiscorpius acanthocercus Monod & (Lourenço & Pézier, 2002) و H. lepturus Peters, 1861 بیشترین سهم عقربزدگی منجر به مرگ در ایران را دارند (Rafizadeh et al., 2013) که فقط گونۀ اول از منطقۀ سیستان گزارش شده است (Barahoei et al., 2020). از این جنس گونۀ A. sistanus (Barahoei & Mirshamsi, 2022) هم از منطقۀ سیستان گزارش شده است؛ اگرچه هیچ اطلاعاتی دربارۀ میزان کشندگی زهر آن وجود ندارد. بررسی و شناسایی دامنۀ پراکنش گونههای خطرناک مهم است؛ زیرا کاربرد مستقیم در مدیریت درمانی دارد. این امر با شناسایی فون منطقه و تعیین دامنۀ پراکنش آنها امکانپذیر میشود؛ همچنین استفاده از عقربها در جایگاه عوامل کنترل بیولوژیک در برنامههای مدیریت آفات مهم کشاورزی و کاهش استفاده از سموم و درنتیجه کاهش آثار مخرب آنها در زندگی انسان، مؤثر خواهد بود.
در تنها مطالعۀ انجامشده در منطقۀ سیستان (Mir et al., 2014) فقط تعداد هشت گونه در گزارشی کوتاه، فهرستوار لیست شده است؛ همچنین در مناطق همجوار در کشورهای همسایه مطالعات بسیار معدودی انجام شده است؛ بنابراین برای شناسایی گونههای منطقه، نیاز به نمونهبرداری وسیع و مطالعۀ دقیق نمونهها است. با توجه به نزدیکی منطقۀ سیستان به ناحیۀ اورینتال، شناسایی فون منطقه مهم، مفید و ضروری است. این مطالعه، نخستین بررسی جامع گونههای عقرب در شمال استان سیستان و بلوچستان است.
مواد و روشها
پس از بررسی کتب، مجلات، مقالات و وبسایتهای اینترنتی و تعیین گونههای گزارششدۀ قبلی، ایستگاههای نمونهبرداری براساس منابع موجود یا شباهت شرایط زیستگاه یا مشورت با افراد بومی تعیین شد. این ایستگاهها در شهرستانهای زهک، هیرمند، نیمروز و هامون و همچنین دریاچۀ هامون بود (شکل 1).
پس از اخذ مجوز از نهادهای مربوط، نمونهبرداری شبانه به کمک لامپ یووی و نمونهبرداری روزانه با جابهجاکردن سنگ، کلوخ و تنۀ درختان در سالهای 1400 و 1401 صورت گرفت. برای جمعآوری گونههای حفار هم از روش حفاری لانه استفاده شد. اطلاعاتی همچون زمان، مکان و روش نمونهبرداری، مختصات جغرافیایی و ارتفاع برای هر ایستگاه ثبت شد. نمونهها در اتانول 80 درصد تثبیت شد.
نمونههای جمعآوریشده توسط سایرین (روستاییانی که ظرف نمونهبرداری در اختیارشان قرار داده شد) و نمونههای موجود در مجموعۀ شخصی نویسنده نیز بررسی شد (جدول 1).
شکل 1- ایستگاههای جمعآوری نمونههای عقرب در منطقۀ سیستان در سالهای 1400 و 1401.
Figure 1- Scorpion sample collection stations in the Sistan region in 2021 and 2022.
جدول 1- ایستگاههای جمعآوری، مختصات جغرافیایی و تعداد نمونههای عقرب صیدشده از منطقۀ سیستان طی سالهای 1400 و 1401.
Table 1- Collection stations, geographic coordinates, and number of scorpion samples caught from the Sistan region during 2021 and 2022.
ردیف |
محل نمونهبرداری |
مختصات |
تعداد |
1 |
زابل – حسنآباد |
31°00'N, 61°30'E, Elevation: 478m |
1 |
2 |
زابل – تپه دز |
30°59'N, 61°35'E, Elevation: 483m |
3 |
3 |
هیرمند - سفیدآبه |
30°58'N, 60°31'E, Elevation: 856m |
11 |
4 |
هیرمند – سیاه شوری |
31°00'N, 60°38'E, Elevation: 691m |
3 |
5 |
هیرمند – پلنگ کوه |
30°49'N,60°34'E, Elevation: 1133m |
4 |
6 |
هیرمند - جنگل نیاتک |
30°54'N, 61°33'E, Elevation: 487m |
1 |
7 |
لوتک – رحمتآباد |
30°45'N, 61°21'E, Elevation: 481m |
26 |
8 |
هامون – روستای کوشه علیا |
30°51'N, 61°25'E, Elevation: 475m |
4 |
9 |
هامون – روستای حسین باقر |
30°51'N, 61°20'E, Elevation: 477m |
42 |
10 |
هامون – دریاچۀ هامون |
30°51'N, 61°16'E, Elevation: 475m |
19 |
11 |
زهک - چاه نیمه |
30°50'N, 61°42'E, Elevation: 500m |
3 |
جمع |
117 |
پس از انتقال نمونهها به آزمایشگاه برای هرکدام کد خاص در نظر گرفته شد. پس از تعیین صفات ریختی مهم در شناسایی عقربها براساس منابع موجود (Farzanpay, 1987; Polis, 1990)، با استفاده از استرئومیکروسکوپ بررسی آنها انجام شد. شناسایی ریختی گونهها به کمک کلیدهای شناسایی معتبر (Kovařík et al., 2019, 2020, 2022; Barahoei et al., 2020, 2021) انجام شد.
عکسبرداری از نمونهها (نمای کلی و بخشهای مختلف بدن) به کمک دوربین دیجیتال Canon® مدل EOS 800D (ساخت ژاپن) انجام شد. ویرایش شکلها با استفاده از نرمافزارهای Combine Z (Hadley, 2007) و Adobe Photoshop CS5 (Evening, 2013) صورت گرفت. نقشۀ پراکنش در وبسایت آنلاین simplemappr ترسیم شد.
تمام نمونهها در مجموعۀ شخصی نویسنده در پژوهشگاه زابل نگهداری میشود. تعداد دو نر و دو ماده از گونۀ جدید برای موزۀ جانورشناسی دانشگاه فردوسی مشهد و همچنین دو نر و دو ماده برای موزۀ جانورشناسی سوئیس ارسال خواهد شد.
از مجموع اطلاعات فوق در تشخیص و توصیف تمام گونههای موجود استفاده و درنهایت کلید شناسایی دوبندی براساس صفات مهم و متمایزکننده برای گونههای عقرب موجود در منطقۀ سیستان تهیه شد.
نتایج
جمعآوری و شناسایی عقربها در شمال استان سیستان و بلوچستان در سالهای 1400 و 1401 صورت گرفت. جمعآوری نمونهها به دو صورت (شبانه با چراغ یووی و روزانه با جستجو و مشاهدۀ مستقیم یا حفاری) انجام شد. بررسی تعداد 117 نمونه عقرب جمعآوریشده (57 عدد نر، 47 عدد ماده و 13 عدد نابالغ)، منجر به شناسایی هفت گونه متعلق به شش جنس از خانوادۀ Buthidae شد.
ویژگیهای تشخیصی خانوادۀ Buthidae C. L. Koch, 1837
اعضای خانوادۀ Buthidae با اندازۀ 20 تا 120 میلیمتر با دو ویژگی خاص از سایر خانوادهها تشخیص داده میشود: اول وجود استرنوم مثلثیشکل و دوم وجودنداشتن تریکوبوتری در بخش شکمی پاتلای پدیپالپ (Stahnke, 1972; Farzanpay, 1987; Barahoei et al., 2020). تمام گونههای شناساییشده از منطقۀ سیستان متعلق به همین خانواده است.
ویژگیهای تشخیصی جنس Androctonus Hemprich et Ehrenberg, 1828
اندازۀ عقرب بالغ بزرگتر از 50 میلیمتر است. کاریناهای میانی مرکزی و میانی پشتی کاراپاس به هم متصل نشده است. انگشت ثابت کلیسر دارای دو دندان جانبی است. رأس انگشت متحرک پدیپالپ دارای پنج دندان انتهایی (چهار عدد انتها و یک عدد در حاشیه) است. تریکوبوتری eb روی انگشت ثابت چلا قرار گرفته است. کارینای ترژیتها از انتهایشان بیرونزده نیست. بندهای متازوما زمخت و ستبر است. کارینای جانبی بندهای متازوما، دندانههای بلند و واضح ندارد (Stahnke, 1972; Farzanpay, 1987; Barahoei et al., 2020, 2022).
گونۀ Androctonus cf. crassicauda (Olivier, 1807)
همنامها و منابع
Androctonus crassicauda (Olivier, 1807): Barahoei et al., 2020, p. 379, fig. 3.
نمونههای بررسیشده
(پنج عدد نر و سه عدد ماده)
تعداد و جنسیت: یک عدد نر، محل: استان سیستان و بلوچستان، شهرستان هیرمند، سفیدآبه، مختصات جغرافیایی: 30°58'N, 60°31'E، ارتفاع: 856 متر، تاریخ: 20 خرداد 1399، جمعآوریکننده: محمدنبی براهوئی؛ تعداد و جنسیت: یک عدد ماده، محل: همان محل، تاریخ: 28 اسفند 1400، جمعآوریکننده: حسین براهوئی؛ تعداد و جنسیت: یک عدد ماده، محل: همان محل، تاریخ: 20 اردیبهشت 1400، جمعآوریکننده: حسین براهوئی؛ تعداد و جنسیت: دو عدد نر، محل: همان محل، تاریخ: 10 خرداد 1401، جمعآوریکننده: محمدنبی براهوئی.
تعداد و جنسیت: یک عدد نر و یک عدد ماده، محل: شهرستان هیرمند، سیاه شوری، مختصات جغرافیایی: 31°00'N, 60°38'E، ارتفاع: 691 متر، تاریخ: 1 فروردین 1401، جمعآوریکننده: حسین براهوئی؛ تعداد و جنسیت: یک عدد نر، محل: همان محل، تاریخ: 18 تیر 1401، جمعآوریکننده: محمدنبی براهوئی.
دامنۀ انتشار جغرافیایی
جمعیتهای این گونه در شرق و جنوب شرق ایران پراکنش دارند (Barahoei et al., 2020).
ویژگیهای تشخیصی (شکلهای 2 و 3)
عقربهایی با اندازۀ متوسط تا بزرگ هستند و طول بدن بالغین 74 تا 85 میلیمتر برای نرها و 70 تا 75 میلیمتر برای مادهها است. رنگ کلی بدن سیاه و پکتین و گاهی انتهای استرنیت سوم تا پنجم روشن است. کاراپاس ذوزنقهایشکل، عرض انتهای آن بیشتر از طولش و سطح آن دارای گرانولهای متراکم بهجز بخش انتهایی جانبی است. کاریناها بهطور کامل توسعهیافته و کاریناهای میانی مرکزی و میانی پشتی به هم متصل نشده (فاقد لیر) است. پنج جفت چشم جانبی دارد که دو عدد آن کوچکتر و ممکن است با گرانولها اشتباه گرفته شود (شکل 2).
طول فمور پدیپالپ 7/2 تا 9/2 برابر عرض آن، سطح بین کارینایی دارای گرانول، طول پاتلا بهطور تقریبی 5/2 برابر عرض آن، سطح بین کارینایی دارای گرانول ریز، چلا صاف، کارینا محوشده، مانوس عریضتر از پاتلا، طول انگشت کمی بزرگتر از طول مانوس، انگشت متحرک دارای 14 تا 15 ردیف دندانۀ مورب، دارای دندانههای داخلی و خارجی، دارای پنج گرانول انتهایی و انگشت ثابت دارای 14 تا 15 ردیف دندانۀ مورب است. ابتدای ترژیتها صاف و انتهایشان گرانولهشده، استرنیت سوم تا ششم بدون کارینا و استرنیت هفتم دارای چهار کارینای بهطور تقریبی توسعهیافته است. کارینای جانبی فقط در نیمۀ جلویی بند وجود دارد. تعداد دندانههای پکتین 29 تا 32 عدد در جنس نر و 24 تا 25 عدد در جنس ماده است. در جنس نر نوک پکتین به نیمۀ ابتدایی استرنیت پنجم و بعد از محل اتصال تروکانتر به کوکسا در پای چهارم میرسد؛ ولی در جنس ماده به نیمۀ ابتدایی استرنیت چهارم و قبل از محل اتصال تروکانتر به کوکسا میرسد. کارینای جانبی میانی در بندهای دوم و سوم متازوما محوشده، دارای یک تا سه گرانول بزرگ در انتهای بند، همۀ بندها دارای مو بهصورت پراکنده و در همۀ بندها طول بیشتر از عرض است. کمان مقعدی دارای چهار لوب دندانهای در بخش جانبی و سطح بین کارینایی شکمی بندهای دوم تا پنجم گرانوله شده است. تلسون در هر دو جنس نر و ماده کشیده، نسبت ارتفاع/طول برابر 34/0 در جنس نر و 35/0 در جنس ماده و نسبت عرض/طول تلسون برابر 40/0 در جنس نر و 41/0 در جنس ماده است (شکلهای 2 و 3).
شکل 2- نمای کلی بدن نمونۀ مادۀ گونۀ Androctonus cf. crassicauda (Olivier, 1807): A) نمای پشتی و B) نمای شکمی. مقیاس 10 میلیمتر.
Figure 2- General view of the body of the female specimen of Androctonus cf. crassicauda (Olivier, 1807): A) dorsal view and B) ventral view. Scale 10 mm.
شکل 3- نمای کلی بدن نمونۀ نر گونۀ Androctonus cf. crassicauda (Olivier, 1807): A) نمای پشتی و B) نمای شکمی. مقیاس 10 میلیمتر.
Figure 3- General view of the body of the male specimen of Androctonus cf. crassicauda (Olivier, 1807): A) dorsal view and B) ventral view. Scale 10 mm.
گونۀ Androctonus sistanus (Barahoei & Mirshamsi, 2022)
همنامها و منابع
Androctonus amoreuxi baluchicus: Vachon, 1966c: 209; Habibi, 1971: 42.
Androctonus finitimus: Mir et al., 2014: 19.
Androctonus robustus: Yağmur et al., 2016: 1-3, figs. 1-2.
Androctonus baluchicus: Barahoei et al., 2020: 378, fig. 2.
محل نمونۀ تایپ
ایران، استان سیستان و بلوچستان، شهرستان هامون، روستای کوشه علیا (نگهداری در موزۀ جانورشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران).
نمونههای بررسیشده
(دو عدد نر و یک عدد ماده)
تعداد و جنسیت: یک عدد ماده، محل: استان سیستان و بلوچستان، شهرستان هامون، روستای کوشه علیا، موقعیت جغرافیایی: 30°51¢N, 61°26¢E، ارتفاع: 482 متر، تاریخ: 14 شهریور 1397، جمعآوریکننده: عیسی میرشکار (نمونۀ هولوتایپ).
تعداد و جنسیت: یک عدد نر، محل: شهرستان هامون، جنگل نیاتک، موقعیت جغرافیایی: 31°07¢N, 61°37¢E، ارتفاع: 1578 متر، تاریخ: 28 شهریور 1397، جمعآوریکننده: محمدعلی دریانوش براهوئی.
تعداد و جنسیت: یک عدد نر، محل: شهرستان هامون، روستای حسین باقر، موقعیت جغرافیایی: 30°51¢N, 61°20¢E، ارتفاع: 477 متر، تاریخ: 10 خرداد 1400، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
دامنۀ انتشار جغرافیایی
این گونه بومی جنوب شرق ایران (شمال استان سیستان و بلوچستان) است (Barahoei et al., 2022).
ویژگیهای تشخیصی (شکل 4)
عقربهایی با اندازۀ متوسط هستند و طول بدن بالغین 4/59 تا 5/61 میلیمتر برای نرها و از 7/48 تا 1/66 میلیمتر برای مادهها است. رنگ کلی زرد، پاها زرد روشن، بندهای اول تا سوم متازوما زرد، بندهای چهارم و پنجم و تلسون سیاه، کلیسر زرد و بدون شبکهبندی، حاشیۀ انگشتها تیرهرنگ، پدیپالپ و مزوزوما زرد و تیرهتر از پاها و بخش جانبی ابتدایی فمور و پاتلا سیاهرنگ است. کاراپاس ذوزنقهای شکل، عرض انتهای آن بیشتر از طولش، سطح آن دارای گرانولهای متراکم و کاریناها بهطور کامل توسعهیافته است. در نمای جانبی، حاشیۀ جلویی کاراپاس مستقیم است و هفت تا نه موی بسیار بلند دارد. برجستگیهای چشمی در بخش جلویی پروزوما قرار گرفته است و دارای پنج جفت چشم جانبی هستند (شکل 4).
طول فمور پدیپالپ 7/2 تا 3 برابر عرض آن، سطح بین کارینایی صاف، طول پاتلا 5/2 برابر عرض آن، چلا صاف، کارینا محوشده یا صاف، مانوس عریضتر از پاتلا، طول انگشت حدود سه برابر طول مانوس، انگشت متحرک دارای 14 تا 15 ردیف دندانۀ مورب، دارای دندانههای داخلی و خارجی، دارای پنج گرانول انتهایی، انگشت ثابت دارای 14 تا 15 ردیف دندانۀ مورب و دارای دندانههای داخلی و خارجی است. ابتدای ترژیتها صاف و انتهایشان گرانوله شده است. تعداد دندانههای پکتین 27 تا 29 عدد در جنس نر و 21 تا 23 عدد در جنس ماده است. بندهای دوم و سوم متازوما دارای هشت کارینا، کارینای جانبی میانی محوشده، دارای یک تا چهار گرانول بزرگ در انتهای بند، کارینای شکمی جانبی گرانولهشده و کارینای شکمی میانی دارای لبههای صاف است. همۀ بندها دارای مو بهصورت پراکنده، عرض بند اول بیشتر از طول آن و در سایر بندها طول بیشتر از عرض است. کمان مقعدی چهار لوب دندانهای در بخش جانبی دارد. سطح بین کارینایی شکمی بندهای چهارم و پنجم بهصورت ظریف و پراکنده گرانوله شده است. تلسون در هر دو جنس کشیده، بهطور تقریبی بدون مو، نسبت ارتفاع/طول برابر 3/0 در جنس نر و 33/0 در جنس ماده و نسبت عرض/طول تلسون برابر 37/0 در جنس نر و 43/0 در جنس ماده است (شکل 4).
شکل 4- نمای کلی بدن نمونۀ نر گونۀ Androctonus sistanus Barahoei & Mirshamsi, 2022: A) نمای پشتی و B) نمای شکمی. مقیاس 10 میلیمتر.
Figure 4- General body view of the male specimen of Androctonus sistanus Barahoei & Mirshamsi, 2022: A) Dorsal view and B) Ventral view. Scale 10 mm.
ویژگیهای تشخیصی جنس Kraepelinia Vachon, 1974
حداکثر اندازۀ بالغین 28 تا 36 میلیمتر در نرها و 35 تا 45 میلیمتر در مادهها است. رنگ کلی بدن زرد و در نمای جانبی، ابتدای کاراپاس مستقیم است. کاراپاس گرانوله و دارای کاریناهای مشخص است و لیر روی آن وجود ندارد. طول و عرض سه بند اول متازوما بهطور تقریبی برابر، بند اول دارای 10 کارینا، بندهای دوم و سوم دارای هشت کارینا و دو کارینای واسطهای بهطور تقریبی کامل است. پکتین دارای 15 تا 18 دندانه در جنس ماده و 22 تا 26 عدد در جنس نر است. انگشتهای چلا کلفت و کوتاه است و انتهای پخ و پرزدار دارد. طول انگشت برابر با طول مانوس است. تریکوبوتری eb روی مانوس قرار گرفته است. تریکوبوتریوتاکسی از نوع A-β است (Stahnke, 1972; Farzanpay, 1987; Barahoei et al., 2020).
گونۀ Kraepelinia palpator (Birula, 1903)
همنامها و منابع
Buthus palpator Birula, 1903: 72.
Buthacus palpator: Vachon, 1966: 210; Habibi, 1971: 43.
Kraepelinia palpator: Vachon, 1974: 950–951, figs. 235–239; Fet, 1984: 37–42, fig. 1; Fet, 1989: 82–83; Farzanpay, 1987: 38; Fet, 1994: 531; Kovařík, 1997a: 49; Kovařík, 1998: 112; Fet et al., 2000: 154; Vignoli et al., 2003: 3; Navidpour et al., 2011: 11; Barahoei et al., 2020: 392, fig. 13.
محل نمونۀ تایپ
ایران، استان سیستان و بلوچستان، بین سیاکوهی و بید (نگهداری در مؤسسۀ جانورشناسی، آکادمی علوم روسیه، سنتپترزبورگ، روسیه).
نمونههای بررسیشده
(پنج عدد نر و شش عدد ماده و یک عدد نابالغ)
تعداد و جنسیت: دو عدد ماده و یک عدد نابالغ، محل: استان سیستان و بلوچستان، شهرستان هامون، روستای حسین باقر، مختصات جغرافیایی: 30°51¢N, 61°20¢E، ارتفاع: 477 متر، تاریخ: 10 شهریور 1398، جمعآوریکننده: حبیب دریانوش براهوئی؛ تعداد و جنسیت: یک عدد نر، محل: همان محل، تاریخ: شهریور 1400، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
تعداد و جنسیت: یک عدد نر و یک عدد ماده، محل: شهرستان هامون، دهستان لوتک، روستای رحمتآباد، مختصات جغرافیایی: 30°45'"N, 61°21'"E، ارتفاع: 481 متر، تاریخ: آذر 1399، جمعآوریکننده: حسین براهوئی؛ تعداد و جنسیت: یک عدد ماده، محل: همان محل، تاریخ: اردیبهشت 1400، جمعآوریکننده: حسین براهوئی؛ تعداد و جنسیت: یک عدد نر، محل: همان محل ، تاریخ: 10 فروردین 1401، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
تعداد و جنسیت: یک عدد نر و یک عدد ماده ، محل: شهرستان هامون، دریاچۀ هامون، مختصات جغرافیایی: 30°51'N, 61°16'E، ارتفاع: 475 متر، تاریخ: 04 تیر 1401، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
تعداد و جنسیت: یک عدد نر و یک عدد ماده، محل: شهرستان زهک، چاه نیمۀ اول، مختصات جغرافیایی: 30°50'N, 61°42'E، ارتفاع: 500 متر، تاریخ: 07 مهر 1401، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
دامنۀ انتشار جغرافیایی
این گونه در ایران از استانهای اصفهان (Vignoli et al., 2003)، خراسان جنوبی (Barahoei et al., 2020)، سیستان و بلوچستان (Mir et al., 2014; Barahoei et al., 2020) و کرمان (Navidpour et al., 2011) و همچنین در کشور ترکمنستان (Fet et al., 2000) گزارش شده است.
ویژگیهای تشخیصی (شکلهای 5 و 6)
حداکثر اندازۀ بالغین 28 تا 36 میلیمتر در نرها و 35 تا 45 میلیمتر در مادهها است. رنگ بدن زرد، استرنوم، پاها و پکتین روشنتر و برآمدگی چشمها و چشمهای جانبی تیره است. در نمای جانبی، ابتدای کاراپاس مستقیم است. کاراپاس گرانوله و دارای کاریناهای مشخص است و لیر روی آن وجود ندارد (شکل 5).
ترژیتها دارای سه کارینا با برجستگی کم هستند. ترژیت هفتم دارای پنج کارینا، طول و عرض سه بند اول متازوما بهطور تقریبی برابر، بند اول دارای 10 کارینا و بند دوم و سوم دارای هشت کارینا است. دو کارینای واسطهای کامل هستند. استرنوم بهطور تقریبی سه ضلعی و کوچک است. پکتین دارای 15 تا 18 دندانه در جنس ماده و 22 تا 26 دندانه در جنس نر است. فمور پدیپالپ طویل و صاف و در قسمت میانی دارای تعدادی گرانول است. پاتلا قطور و صاف و دارای دو کارینای طویل و گرانوله در سطح پشتی است. انگشتها کلفت و کوتاه و دارای انتهای پخ و پرزدار است. طول انگشت برابر با طول مانوس است. تریکوبوتری eb روی مانوس قرار گرفته است. تریکوبوتریوتاکسی از نوع A-β است. ساق پای دوم و سوم دارای یک سیخک، بازی تارس دارای یک سیخک ساده و یک خارک و سطح شکمی تارس مجهز به پنج تا شش خارک در یک ردیف است. تلسون در هر دو جنس نر و ماده پهن و کوتاه، دارای موهای بلند و پراکنده، بدون دندانۀ زیرحفرهای، سطح شکمی بدون برآمدگی و سطح پشتی صاف است. نسبت ارتفاع/طول برابر.38/0 در جنس نر و 44/0 در جنس ماده و نسبت عرض/طول تلسون برابر 47/0 در جنس نر و 53/0 در جنس ماده است (شکلهای 5 و 6).
شکل 5- نمای کلی بدن نمونۀ مادۀ گونۀ Kraepelinia palpator (Birula, 1903): A) نمای پشتی و B) نمای شکمی. مقیاس 10 میلیمتر.
Figure 5- General body view of the female specimen of Kraepelinia palpator (Birula, 1903): A) Dorsal view and B) Ventral view. Scale 10 mm.
شکل 6- نمای کلی بدن نمونۀ نر گونۀ Kraepelinia palpator (Birula, 1903): A) نمای پشتی و B) نمای شکمی. مقیاس 10 میلیمتر.
Figure 6- General body view of the male specimen of Kraepelinia palpator (Birula, 1903): A) Dorsal view and B) Ventral view. Scale 10 mm.
ویژگیهای تشخیصی جنس Mesobuthus Vachon, 1950
دارای اندازۀ متوسط و بالغین 35 تا 65 میلیمتر هستند. دارای استرنوم نوع 1 و در اشکال مختلف از یک پنجضلعی نامنظم هستند. تریکوبوتریوتاکسی پدیپالپ از نوع A-β است. تریکوبوتری d2 در سطح پشتی فمور، تریکوبوتری d3 پشت کارینای پشتی میانی پاتلا و تریکوبوتری db چلا بهطور معمول بین est و esb یا همسطح با تریکوبوتری est قرار دارد. انگشت متحرک چلا دارای 11 تا 12 ردیف دندانۀ مورب و پنج دندانۀ انتهایی است. انگشت ثابت کلیسر دارای دو دندانۀ همسان در سطح شکمی است. کاراپاس دارای کاریناهای مشخص و تمام سطح پشتی آن بهطور تقریبی مسطح و تخت است. استرنیت اول، دو ناحیۀ جانبی گرانولهشده دارد که ممکن است اندازۀ آنها در برخی گونهها کاهش یافته باشد. متازوما کشیده، بند اول دارای 10 کارینا، بندهای دوم و سوم دارای هشت تا ده کارینا و بند چهارم دارای هشت کارینا است. کارینای جانبی شکمی بند پنجم بهطور معمول چندین دندانۀ لوبدار بزرگ در سطح پشتی دارد. تلسون کشیده یا پیازیشکل، دارای برآمدگی و گرانولهشده و بدون دندانۀ زیرحفرهای است. پاهای سوم و چهارم دارای خارهای بهخوبی توسعهیافته در ساق است. دوشکلی جنسی در شکل متازوما وجود ندارد (Farzanpay, 1987; Vignoli & Crucitti, 2005; Kovařík et al., 2022).
گونۀ Mesobuthus rakhshanii sp. nov.
همنامها و منابع
Buthus (Buthus) macmahoni: Birula, 1917a: 214.
Buthus (Buthus) zarudnyi macmahoni: Birula, 1917a: 240.
Mesobuthus macmahoni: Vachon, 1950: 153; Vachon, 1952: 325; Vachon, 1958: 146–148, figs. 30–31; Fet et al., 2000: 177 (complete references list until 1998); Mirshamsi et al., 2011b: 20 (in part); Navidpour et al., 2011: 13 (in part); Kovařík et al., 2019: 17; Barahoei et al., 2020: 397 (in part).
نمونههای بررسیشده
(28 عدد نر، 23 عدد ماده و 12 عدد نابالغ)
نمونۀ هولوتایپ
جنس ماده، محل: استان سیستان و بلوچستان، شهرستان هامون، دهستان لوتک، روستای رحمتآباد، مختصات جغرافیایی: 30°45'N, 61°21'E، ارتفاع: 481 متر، تاریخ: 10 اردیبهشت 1400، جمعآوریکننده: حسین براهوئی (شکل 7).
پاراتایپها
تعداد و جنسیت: دو عدد نر، دو عدد ماده و دو عدد نابالغ، محل: استان سیستان و بلوچستان، شهرستان هامون، دهستان لوتک، روستای رحمتآباد، مختصات جغرافیایی: 30°45'N, 61°21'E، ارتفاع: 481 متر، تاریخ: آذر 1399، جمعآوریکننده: رحمتاله براهوئی نوری؛ تعداد و جنسیت: پنج عدد نر، سه عدد ماده و سه عدد نابالغ، محل: همان محل، تاریخ: 10 اردیبهشت 1400، جمعآوریکننده: حسین براهوئی (شکل 11).
تعداد و جنسیت: یک عدد ماده و دو عدد نابالغ، محل: شهرستان هامون، روستای حسین باقر، مختصات جغرافیایی: 30°51¢N, 61°20¢E، ارتفاع: 477 متر، تاریخ: 18 اردیبهشت 1398، جمعآوریکننده: حسین براهوئی؛ تعداد و جنسیت: دو عدد نر، محل: همان محل، تاریخ: 8 مرداد 1399، جمعآوریکننده: حسین براهوئی؛ تعداد و جنسیت: شش عدد نر و سه عدد ماده، محل: همان محل، تاریخ: 1 مرداد 1400، جمعآوریکننده: حسین براهوئی؛ تعداد و جنسیت: دو عدد نر، یک عدد ماده و یک عدد نابالغ، محل: همان محل، تاریخ: شهریور 1400، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
تعداد و جنسیت: شش عدد نر و پنج عدد ماده و سه عدد نابالغ، محل: شهرستان هامون، دریاچۀ هامون، مختصات جغرافیایی: 30°51'N, 61°16'E، ارتفاع: 475 متر، تاریخ: 4 تیر 1401، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
تعداد و جنسیت: یک عدد نر و یک عدد ماده و یک عدد نابالغ، محل: شهرستان هامون، روستای کوشه علیا، موقعیت جغرافیایی: 30°51¢N, 61°26¢E، ارتفاع: 482 متر، تاریخ: 09 فروردین 1401، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
تعداد و جنسیت: یک عدد ماده، محل: شهرستان زابل، روستای حسنآباد، مختصات جغرافیایی: 31°00'N, 61°30'E، ارتفاع: 478 متر، تاریخ: 22 آبان 1400، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
تعداد و جنسیت: یک عدد نر و یک عدد ماده، محل: شهرستان زابل، روستای تپه دز، مختصات جغرافیایی: 30°59'N, 61°35'E، ارتفاع: 483 متر، تاریخ: 16 خرداد 1401، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
تعداد و جنسیت: سه عدد نر و سه عدد ماده، محل: شهرستان هیرمند، سفیدآبه، مختصات جغرافیایی: 30°58'N, 60°31'E، ارتفاع: 856 متر، تاریخ: 27 خرداد 1401، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
تعداد و جنسیت: یک عدد ماده، محل: شهرستان زهک، چاه نیمۀ اول، مختصات جغرافیایی: 30°50'N, 61°42'E، ارتفاع: 500 متر، تاریخ: 07 مهر 1401، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
شکل 7- نمای کلی بدن هولوتایپ تایپ مادۀ گونۀ Mesobuthus rakhshanii sp. nov.: A) نمای پشتی و B) نمای شکمی. مقیاس 10 میلیمتر.
Figure 7- General view of the body of the holotype female of Mesobuthus rakhshanii sp. nov.: A) dorsal view and B) ventral view. Scale 10 mm.
دامنۀ انتشار جغرافیایی
این گونه بومی ایران است و از شمال استان سیستان و بلوچستان جمعآوری و توصیف شد.
نامگذاری
نام این گونه به افتخار دوست و همکار نویسنده جناب آقای دکتر احسان رخشانی (استاد گروه گیاهپزشکی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران) از نام خانوادگی ایشان گرفته شده است.
توصیف گونه
هولوتایپ ماده (شکلهای 7 تا 10)
اندازه: طول کلی بدن 61 میلیمتر است (شکل 7).
رنگبندی: رنگ کلی زرد، چشمهای میانی و جانبی، دندانههای کلیسر و نوک تلسون سیاهرنگ و کاریناهای ترژیت اول تا ششم و کاریناهاهای سطح شکمی بند چهارم و پنجم متازوما کمی تیرهتر از رنگ بدن است (شکلهای 1 و 5).
کلیسر: دارای دو دندانۀ جانبی در سطح شکمی انگشت ثابت است و انگشت متحرک دندانههای انتهایی داخلی و خارجی بهطور تقریبی هماندازه دارد (شکل C8).
کاراپاس: ذوزنقهایشکل، عرض انتهای آن بیشتر از طول آن، سطح آن دارای گرانول بزرگ با تراکم کم و برخی مناطق بدون گرانول است. کاریناها بهطور کامل توسعهیافته است؛ اما کاریناهای میانی مرکزی و میانی پشتی به هم متصل نشده است (شکل C8). کاریناهای میانی قدامی، میانی مرکزی، میانی پشتی و مرکزی جانبی دارای گرانول، شیارهای میانی قدامی و میانی پشتی کمعمق و شیار جانبی پشتی وسیع، عمیقتر و دارای انحناست (شکل C8). در نمای جانبی، حاشیۀ جلویی کاراپاس مستقیم و دارای هشت موی بسیار بلند است. برجستگیهای چشمی در بخش جلویی پروزوما قرار گرفته است و چهار جفت چشم جانبی دارد (شکل C8).
پاها: تارسومرها دارای موهای بلند و متراکم و دارای شانۀ مویی با هفت تا نه موی بلند و بهطور تقریبی متراکم روی بیسی تارسوس پاها است (شکل C9).
پدیپالپ: بندها بهطور تقریبی کوتاه است. طول فمور 9/2 برابر عرض آن، سطح بین کارینایی دارای گرانول در سطح پشتی، دارای پنج کارینای مشخص و زخیم، کاریناهای پشتی داخلی و پشتی خارجی دارای گرانولهای متراکم، کارینای شکمی خارجی محوشده، کارینای شکمی داخلی دارای گرانولهای متراکم و کارینای داخلی میانی دارای گرانولهای میخیشکل بزرگ و جدا از هم (شکلهای A8 و B8) است. طول پاتلا 5/2 برابر عرض آن، سطح بین کارینایی دارای گرانولهای بسیار پراکنده در سطح پشتی، دارای هشت کارینا، کارینای پشتی داخلی دارای گرانول کوتاه، کاریناهای داخلی شکمی و داخلی پشتی دارای گرانولهای میخیشکل بهطور تقریبی بلند و جدا از هم و کاریناهای پشتی میانی، پشتی خارجی، شکمی داخلی، شکمی خارجی و خارجی میانی محوشده (دارای برآمدگی صاف) است (شکلهای A8 و B8). چلا صاف، کارینا محوشده یا صاف، مانوس عریضتر از پاتلا، طول انگشت متحرک حدود 5/1 برابر طول مانوس (شکلهای A8 و B8)، انگشت متحرک دارای 12 ردیف دندانۀ مورب، دارای دندانههای داخلی و خارجی، دارای پنج گرانول انتهایی (شکل B8)، انگشت ثابت دارای 10 ردیف دندانۀ مورب و دارای دندانههای داخلی و خارجی است.
تریکوبوتریوتاکسی: نوع A-β (شکل B9)، دارای 39 تریکوبوتری روی هر پدیپالپ، فمور دارای 11 تریکوبوتری (پنج عدد پشتی، d2 کوچکشده، چهار عدد جانبی داخلی و دو عدد جانبی خارجی)، پاتلا دارای 13 تریکوبوتری (پنج عدد پشتی، یک عدد جانبی داخلی و هفت عدد جانبی خارجی) و تریکوبوتری d2 کوچک شده است. چلا دارای 15 تریکوبوتری (هشت عدد مانوس و هفت عدد انگشت ثابت) و تریکوبوتریهای esb، Esb و Eb3 کمی کوچک شده است. تریکوبوتری et نزدیک به بخش میانی ردیف دندانی شمارۀ 5 و تریکوبوتری est نزدیک به بخش میانی ردیف دندانی شمارۀ 7 قرار دارد (شکل B9).
شکل 8- اجزای بدن هولوتایپ مادۀ گونۀ Mesobuthus rakhshanii sp. nov.: A) نمای شکمی پدیپالپ، B) نمای پشتی پدیپالپ و C) نمای پشتی کلیسر و کاراپاس. مقیاس 5 میلیمتر.
Figure 8- Body parts of the female holotype of Mesobuthus rakhshanii sp. nov.: A) Ventral view of pedipalp, B) Dorsal view of pedipalp and C) Dorsal view of clavicle and carapace. 5 mm scale.
مزوزوما: ترژیتها گرانولهشده، انتهای ترژیتهای اول تا ششم دارای سه کارینا و انتهای ترژیت هفتم دارای پنج کارینا است. کارینای میانی فقط در ابتدای بند وجود دارد و گرانوله شده است (شکل A9). استرنیت سوم تا ششم بدون کارینا و استرنیت هفتم دارای چهار کارینای بهطور تقریبی توسعهیافته است. کارینای جانبی فقط در نیمۀ میانی بند و کارینای مرکزی در دوسوم ابتدایی بند وجود دارد (شکل B9). تعداد دندانههای پکتین 20 عدد سمت راست و 21 عدد سمت چپ است. نوک پکتین به ابتدای استرنیت چهارم و ابتدای محل اتصال تروکانتر به کوکسا در پای چهارم میرسد (شکل B9). پکتین دارای سه لاملای حاشیهای و هشت لاملای میانی است. لاملا تعداد زیادی موی سیاه دارد و هر فولکروم دارای دو تا پنج موی سیاه است. استرنوم از نوع شبه پنجضلعی نوع I، طول آن بیشتر از عرض آن و دارای فرورفتگی میانی عمیق است. سرپوش تناسلی بهصورت طولی بهطور کامل دو نیم شده است و سیخهای کوتاه و صاف دارد (شکل B9).
شکل 9- اجزای بدن هولوتایپ مادۀ گونۀ Mesobuthus rakhshanii sp. nov.: A) نمای پشتی کاراپاس و مزوزوما، B) نمای شکمی مزوزوما و C) بندهای انتهایی پاهای اول تا چهارم. مقیاس 10 میلیمتر.
Figure 9- Body parts of the female holotype of Mesobuthus rakhshanii sp. nov.: A) dorsal view of carapace and mesosoma, B) ventral view of mesosoma and C) terminal segments of first to fourth legs. Scale 10 mm.
متازوما: بند اول دارای 10 کارینا، کاریناهای پشتی جانبی و جانبی پشتی دارای گرانولهای بلندتر در بخش انتهایی، کاریناهای جانبی میانی و جانبی شکمی دارای گرانول مشخص و کارینای شکمی میانی دارای داندانههای بلندتر در انتها است. بندهای دوم و سوم متازوما دارای هشت کارینا، کاریناهای پشتی جانبی و جانبی پشتی دارای گرانولهای بلندتر در بخش انتهایی، کارینای جانبی میانی محوشده، دارای یک تا سه گرانول بزرگ در انتهای بند، کارینای شکمی جانبی گرانولهشده و کارینای شکمی میانی دارای دندانههای بلندتر در انتها است. بند چهارم متازوما دارای هشت کارینا و کارینای پشتی جانبی دارای گرانولهای بلندتر در بخش انتهایی است. کارینای جانبی میانی وجود ندارد. کارینای جانبی پشتی و شکمی جانبی گرانوله شده است. کارینای شکمی میانی لبههای صاف دارد. بند پنجم متازوما دارای پنج کارینا و کارینای پشتی جانبی دارای گرانول در ابتدا و یک لبۀ صاف در بخش انتهایی است. کاریناهای جانبی میانی و جانبی پشتی وجود ندارد. کارینای شکمی جانبی دندانهدار و دارای گرانول میخیشکل بلند در بخش انتهایی است. کارینای شکمی میانی دارای گرانولهای دندانهدار است و هشت موی بلند در سطح جانبی بند وجود دارد (شکل 10).
همۀ بندهای متازوما دارای مو بهصورت پراکنده، عرض بند اول بیشتر از طول یا برابر آن و در سایر بندها طول بیشتر از عرض است. کمان مقعدی دارای سه لوب دندانهای در بخش جانبی است. در مادهها اغلب لوب اول خود دارای شیار است. سطح بین کارینایی شکمی بند پنجم بهصورت پراکنده دارای گرانولهای بزرگ است (شکل 10).
تلسون: کشیده، دارای 12 موی بهطور تقریبی بلند و صاف، بدون دندانۀ زیرحفرهای، سطح شکمی دارای برآمدگی و سطح پشتی صاف است. نسبت ارتفاع/طول برابر 35/0 و نسبت عرض/طول تلسون برابر 38/0 است (شکل 10).
شکل 10- متازوما و تلسون هولوتایپ مادۀ گونۀ Mesobuthus rakhshanii sp. nov.: A) نمای پشتی، B) نمای جانبی و C) نمای شکمی. مقیاس 10 میلیمتر.
Figure 10- Metasoma and telson of the holotype female of Mesobuthus rakhshanii sp. nov.: A) dorsal view, B) lateral view, and C) ventral view. Scale 10 mm.
نمونۀ نر (شکل 11)
نمونۀ نر مشابه ماده است با تفاوتهای زیر:
اندازۀ کلی بدن 52 میلیمتر، طول فمور 3 برابر عرض آن، طول پاتلا 5/2 برابر عرض آن، طول انگشت متحرک 4/1 برابر طول مانوس، انگشت متحرک دارای 11 ردیف دندانۀ مورب و انگشت ثابت دارای 10 ردیف دندانۀ مورب است. تعداد دندانههای پکتین 27 عدد سمت راست و 29 عدد سمت چپ است و نوک پکتین به نیمۀ ابتدایی استرنیت پنجم و بعد از محل اتصال تروکانتر به کوکسا در پای چهارم میرسد. پکتین دارای هشت لاملای میانی، هر فولکروم دارای دو تا پنج موی سیاه، در بندهای دوم و سوم متازوما کارینای جانبی میانی محوشده و به ترتیب دارای هشت و چهار گرانول بزرگ در انتهای بند، کمان مقعدی دارای سه لوب دندانهای در بخش جانبی، تلسون دارای 10موی بهطور تقریبی بلند و صاف، نسبت ارتفاع/طول برابر 33/0 و نسبت عرض/طول تلسون برابر 35/0 است (شکل 11).
شکل 11- نمای کلی بدن پاراتایپ نر گونۀ Mesobuthus rakhshanii sp. nov.: A) نمای پشتی و B) نمای شکمی. مقیاس 10 میلیمتر.
Figure 11- Body overview of the male paratype of Mesobuthus rakhshanii sp. nov.: A) dorsal view and B) ventral view. Scale 10 mm.
ویژگیهای متمایزکنندۀ گونۀ جدید از گونههای نزدیک به آن
اعضای گونۀ Mesobuthus rakhshanii sp. nov.، عقربهایی با اندازۀ متوسط هستند. طول بدن بالغین در نرها 38 تا 52 میلیمتر و در مادهها 51 تا 61 میلیمتر است. تعداد دندانههای پکتین در نرها 25 تا 29 و در مادهها 18 تا 21 عدد است. انگشت متحرک پدیپالپ دارای 11 تا 12 ردیف دندانۀ مورب و پنج دندانۀ انتهایی است. کمان مقعدی جانبی به سه قسمت تقسیم شده و در مادهها لوب اول خود دارای شیار کوتاه است.
اعضای این گونه با داشتن نسبت طول به ارتفاع بند سوم متازوما بین 50/1 تا 90/1 از بسیاری از گونههای این جنس جدا میشوند. در این گونه، کاریناهای مرکزی جانبی و پشتی مرکزی کاراپاس به هم متصل نشدهاند و تشکیل لیر نمیدهند و با این صفت از سایر گونهها بهجز گونۀ M. macmahoni (Pocock, 1900) هم متمایز میشوند.
اعضای گونۀ M. macmahoni با اندازۀ کلی 38 (نر) تا 55 (ماده) میلیمتر، در نواحی کمارتفاع جنوب پاکستان پراکنش دارند و تعداد دندانههای پکتین در نرها 23 تا 26 و در مادهها 19 تا 23 عدد است؛ همچنین رنگ عمومی بدن تیرهتر از گونۀ M. rakhshanii است.
ویژگیهای تشخیصی جنس Odontobuthus Vachon, 1950
عقرب بالغ بزرگتر از 50 میلیمتر است. رنگ کلی بدن زرد کدر، برآمدگیهای چشمی و انتهای نیش تیره و پدیپالپ و پاها زرد است. کاراپاس گرانولهای پراکنده دارد و سطح پشتی آن در نمای جانبی افقی است. انگشت متحرک کلیسر دارای دو دندانه در بخش شکمی است. تریکوبوتریوتاکسی از نوع A-β است و تریکوبوتری eb روی بند ثابت چلا قرار دارد. تعداد ردیف دندانی روی انگشت ثابت و متحرک چلا از 10 تا 14 ردیف مورب است. ترژیتها گرانوله و از بند دوم به بعد دارای سه کارینا است. استرنیت هفتم دارای چهار کارینای گرانوله است. تعدادی دندانۀ بلند روی کاریناهای شکمی میانی بند دوم و سوم متازوما وجود دارد که تعدادشان در گونههای مختلف، متفاوت است. کاریناهای شکمی قدامی در حاشیۀ بند چهارم متازوما دارای دندانههای بسیار بلند است. دارای دندانه روی کمان مقعدی با شکل و تعداد متفاوت براساس گونه است. تلسون کروی و بدون دندانۀ زیرحفرهای است (Lourenço & Pézier, 2002; Navidpour et al., 2013; Mirshamsi et al., 2013; Barahoei et al., 2021).
گونۀ Odontobuthus tirgari Mirshamsi et al., 2013
همنامها و منابع
Odontobuthus doriae: Vatani and Khoobdel, 2009: 10; Ramezani et al., 2010: 55, 56, 58, 59, 60, figs 2, 3, 5; Karataş et al., 2012: 116; Motevalli Haghi et al., 2020: 69–72.
Odontobuthus tirgari Mirshamsi et al., 2013: 153–168, figs 1–41; Azghadi et al., 2014: 171; Navidpour and Mirshamsi, 2014: 112; Barahoei et al., 2020: 402, fig. 20; Barahoei et al., 2021: 38, fig. 19-22.
محل نمونۀ تایپ
ایران، استان خراسان رضوی، گناباد، کاخک (نگهداری در موزۀ جانورشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران و نیز موزۀ تاریخ طبیعی آمریکا، نیویورک، ایالات متحدۀ آمریکا).
نمونههای بررسیشده
(یک عدد نر و سه عدد ماده)
تعداد و جنسیت: یک عدد نر و سه عدد ماده، محل: استان سیستان و بلوچستان، شهرستان هیرمند، سفیدآبه، پلنگ کوه، مختصات جغرافیایی: 30°49'N, 60°34'E، ارتفاع: 1133 متر، تاریخ: 13 شهریور 1401، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
دامنۀ انتشار جغرافیایی
این گونه بومی شرق ایران و از استانهای خراسان شمالی، خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان گزارش شده است (Barahoei et al., 2021).
صفات تشخیصی (شکل 12)
عقربهایی با اندازۀ متوسط تا بزرگ هستند. طول بدن بالغین 44 تا 75 میلیمتر در نرها و 50 تا 77 میلیمتر در مادهها است. رنگ کلی قهوهای روشن تا قهوهای متمایل به سبز، دارای رنگدانههایی اطراف چشمهای میانی و جانبی، سطح پشتی مزوزوما قهوهای تیره و سطح شکمی آن قهوهای، رنگ شانه زرد روشن متمایل به کرم، پدیپالپ قهوهای، پاها روشنتر از بدن، متازوما قهوهای، بخش پشتی بندها تیرهتر از بخش شکمی، بند پنجم تیرهتر از سایر بندها، وزیکول تلسون قهوهای روشن تا زرد و آکولوس قهوهای روشن در نیمۀ ابتدایی و قهوهای تیره تا قرمز در نیمۀ انتهایی است (شکل 12).
نسبت طول فمور پدیپالپ بیش از سه برابر عرض، دارای چهار کارینای کامل، کاریناهای پشتی خارجی، پشتی داخلی و شکمی داخلی بهشدت گرانولهشده، کارینای داخلی دارای گرانولهای ضعیف، سطح بین کاریناها صاف، در پاتلا نسبت طول به عرض بهطور تقریبی سه برابر، در چلا پهنای مانوس بیشتر از پهنای پاتلا، انگشتها طویل، نسبت طول انگشت متحرک به طول 20/2 تا 75/2 و مانوس ردیف دندانۀ اول است. 13 یا 14 ردیف دندانۀ مورب در انگشت ثابت راست و چپ و 13 تا 14 ردیف در انگشت متحرک راست و چپ وجود دارد. همۀ ردیف دندانههای مورب بهجز ردیف ابتدایی دارای گرانول فرعی خارجی و داخلی، تریکوبوتریet نزدیک به بخش میانی ردیف دندانۀ هفتم و تریکوبوتریest نزدیک ردیف دندانۀ نهم است. کاراپاس ذوزنقهایشکل و عرض آن بیشتر از طول آن است. سطح بین کاریناها دارای گرانول، کاریناها بهخوبی توسعهیافته، کاریناهای میانی مرکزی و میانی پشتی بهطور کامل همتراز، شیارهای میانی قدامی و میانی پشتی کمعمق و شیار جانبی پشتی وسیع و دارای انحنا است. فاصلۀ بین چشمهای میانی دوبرابر قطر هر چشم و دارای سه جفت چشم جانبی است (شکل 12).
ترژیتهای اول تا ششم دارای سه کارینا، ترژیت هفتم دارای پنج کارینا و کارینای میانی ترژیت هفتم ناقص است. فقط نیمۀ ابتدایی وجود دارد و دارای گرانولهای ضعیف است. سطح داخلی ترژیتها بهطور کامل گرانولهشده، استرنیت سوم تا ششم بدون کارینا و استرنیت هفتم دارای چهار کارینای توسعهیافته است. کارینای جانبی فقط در نیمۀ ابتدایی بند وجود دارد. برعکس جنس نر، در جنس ماده پکتین به پشت محل اتصال تروکانتر به فمور در پای چهارم نمیرسد. 20 تا 24 عدد دندانه در جنس ماده و 28 تا 33 عدد دندانه در جنس نر در هر شانه وجود دارد. کارینای جانبی میانی ناقص فقط در نیمۀ انتهایی بندهای دوم و سوم متازوما وجود دارد. کارینای جانبی میانی بند دوم و سوم دارای سه تا پنج گرانول مجزا، نسبت طول به عرض بند چهارم متازوما 63/1 تا 33/2، بخش جانبی کمان مقعدی دارای دو لوب بزرگ و گاهی لوب اول بهصورت ناقص تقسیم شده است. تلسون بهنسبت کوچک و باریک، سطح پشتی مسطح، نسبت طول به ارتفاع برابر با 22/2 تا 71/2 و نسبت طول به عرض برابر با 22/2 تا 81/2 است. سطح شکمی صاف و پهنتر از بند پنجم متازوما است (شکل 12).
شکل 12- نمای کلی بدن نمونۀ مادۀ گونۀ Odontobuthus tirgari Mirshamsi et al., 2011: A) نمای پشتی و B) نمای شکمی. مقیاس 10 میلیمتر.
Figure 12- General body view of the female specimen of Odontobuthus tirgari Mirshamsi et al., 2011: A) Dorsal view and B) Ventral view. Scale 10 mm.
ویژگیهای تشخیصی جنس Orthochirus Karsch, 1891
طول کلی بدن بالغین 32 تا 42 میلیمتر است. رنگ کلی بدن سیاه تا قرمز مایل به سیاه است. تعداد دندانههای پکتین در جنس نر 20 تا 22 و در مادهها 17 تا 18 عدد است. انگشت متحرک پدیپالپ هشت تا نه ردیف دندانۀ مورب، هفت تا نه دندانۀ داخلی و سه تا هفت دندانۀ خارجی دارد. در نمای جانبی، بخش جلویی کاراپاس دارای انحنا به سمت پایین است. روی تمام بندهای متازوما و تلسون حفرات کوچکی وجود دارد. بندهای اول و دوم متازوما دارای 10 کارینا، بند سوم متاسوم دارای هشت کارینا، بندهای چهارم و پنجم دارای دو کارینای پشتی جانبی و کارینای جانبی شکمی ناقص است. بندهای چهارم و پنجم متازوما بهصورت جانبی گرانولهشده است. سطح شکمی صاف با نقاط ریز توسعهیافته است؛ به طوری که فضاهای بین نقاط صاف است. سطح پشتی بند اول دارای 11 تا 22 گرانول بزرگ است. ترژیتها بهصورت یکدست و ظریف یا ناهموار گرانوله شده است. استرنیت هفتم دارای گرانولهای متراکم و چهار کارینای گرانولهشده است. خارهایی با اندازۀ متوسط روی ساق پاهای سوم و چهارم وجود دارد (Farzanpay, 1987; Kovařík et al., 2019, 2020).
گونۀ Orthochirus persa (Birula, 1900)
همنامها و منابع
Butheolus melanurus persa Birula, 1900b: 374.
= ? Butheolus melanurus dentatus Birula, 1900b: 375 (type locality and type repository: Iran, Sistan & Baluchestan Province, Zahedan County, “Hussein-Abad” [an error; should be Nosratabad, 29.90°N 59.98°E, see below for clarification]; ZISP No. 653, holotype lost). Syn. n.
Butheolus melanurus persa: Birula, 1903: 75; Birula, 1905b: 145.
Butheolus scrobiculosus persa: Birula, 1909: 359.
Orthochirus scrobiculosus persa: Birula, 1917: 241; Fet, 1989: 116; Fet, 1994: 530; Kovařík, 1998: 116; Fet et al., 2000: 199 (complete reference list until 1998).
Orthochirus persa (in part): Vachon, 1966: 213.
Orthochirus scrobiculosus dentatus: Fet, 1989: 116; Fet, 1994: 530; Kovařík, 1998: 116; Fet et al., 2000: 198 (complete reference list until 1998).
= Afghanorthochirus erardi Lourenço and Vachon, 1997: 332, figs. 2c, 3, 4b (type locality and type repository: Afghanistan, ‘région sud á 95 km au NE de Zaran’; MNHN). Syn. n.
Afghanorthochirus erardi (in part): Kovařík, 1998: 102; Fet et al., 2000: 57.
Orthochirus erardi: Kovařík, 2004: 8.
Orthochirus fuscipes (Pocock, 1900), Barahoei et al., 2020: 403 (Figures 21-22).
Orthochirus persa (Birula, 1900), Kovařík et al., 2020: stat. n. (Figures 236–273, 343, Table 4).
محل نمونۀ تایپ
ایران، استان خراسان جنوبی، شهرستان نهبندان، بندان (نگهداری در مؤسسۀ جانورشناسی، آکادمی علوم روسیه، سنت پترزبورگ، روسیه).
نمونههای بررسیشده
(12 عدد نر و 8 عدد ماده)
تعداد و جنسیت: شش عدد نر و چهار عدد ماده، محل: استان سیستان و بلوچستان، شهرستان هامون، روستای حسین باقر، مختصات جغرافیایی: 30°51¢N, 61°20¢E، ارتفاع: 477 متر، تاریخ: 10 شهریور 1398، جمعآوریکننده: حسین براهوئی؛ تعداد و جنسیت: پنج عدد نر و دو عدد ماده، محل: همان محل، تاریخ: 25 مرداد 1401، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
تعداد و جنسیت: یک عدد نر و دو عدد ماده، محل: شهرستان هامون، دریاچۀ هامون، مختصات جغرافیایی: 30°51'N, 61°16'E، تاریخ: 4 تیر 1401، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
دامنۀ انتشار جغرافیایی
این گونه تاکنون در ایران از استانهای خراسان جنوبی (Kovařík et al., 2020) و سیستان و بلوچستان (Barahoei et al., 2020) و همچنین کشور افغانستان (Kovařík et al., 2020) گزارش شده است.
ویژگیهای تشخیصی (شکلهای 13 و 14)
عقربهایی با اندازۀ کوچک هستند. طول بدن بالغین 28 تا 36 میلیمتر برای نرها و 37 تا 43 میلیمتر برای مادهها است. رنگ کلی سیاه، بندهای انتهایی انبرک و پاها و بخش انتهایی استرنیت پنجم قهوهای روشن، پکتین زرد، کلیسر سیاه و دارای شبکهبندی و حاشیۀ انگشتها روشنتر است. کاراپاس ذوزنقهایشکل، عرض انتهای آن بیشتر از طول آن و سطح آن دارای گرانولهای متراکم است. فقط کارینای داخلی میانی بهطور کامل توسعه یافته و دارای سطح صاف است. در نمای جانبی، حاشیۀ جلویی کاراپاس بهطور کامل رو به پایین و بدون موی بلند است. برجستگیهای چشمی در بخش جلویی پروزوما قرار گرفته است. چهار جفت چشم جانبی وجود دارد (شکل 13).
بندهای پدیپالپ باریکشده، طول فمور 3/3 تا 6/3 برابر عرض آن، سطح بین کارینایی دارای گرانول، کارینای خارجی شکمی محوشده و فقط دارای تعدادی گرانول، طول پاتلا 3/3 تا 5/3 برابر عرض آن، سطح بین کارینایی صاف، چلا صاف، کارینا محوشده یا صاف، مانوس بهطور تقریبی همعرض با پاتلا، طول انگشت بهطور حدودی دو برابر طول مانوس، انگشت متحرک دارای 9 تا 10 ردیف دندانۀ مورب، دارای سه تا پنج دندانۀ خارجی در ردیفهای اولیه، دارای سه گرانول انتهایی، انگشت ثابت دارای 9 تا 10 ردیف دندانۀ مورب و دارای چهار تا پنج دندانۀ خارجی در ردیفهای اولیه است. ترژیتها بهطور کامل گرانولهشده، ترژیت هفتم دارای پنج کارینا، کارینای میانی بهطور کامل مشخص و گرانولهشده و استرنیت هفتم دارای چهار کارینای توسعهیافته است. کارینای جانبی فقط در نیمۀ جلویی بند وجود دارد. تعداد دندانههای پکتین 20 تا 22 عدد در جنس نر و 16 تا 19 عدد در جنس ماده است. در جنس نر نوک پکتین به نیمۀ ابتدایی استرنیت پنجم و بعد از محل اتصال تروکانتر به کوکسا در پای چهارم میرسد؛ ولی در جنس ماده این طور نیست (شکلهای 13 و 14).
همۀ بندهای متازوما بدون مو، سطح پشتی بند اول و دوم دارای گرانول، سطح پشتی و شکمی بند اول و دوم بهشدت گرانولهشده، سطح شکمی بند سوم بهشدت گرانولهشده و دارای حفره در سطح جانبی، بند چهارم و پنجم دارای حفره، فضای بین حفرات صاف، عرض بند اول تا سوم بیشتر از طول آن و در سایر بندها طول بیشتر از عرض است. تلسون در هر دو جنس نر و ماده کشیده، دارای حفره و گرانولهای ریز بین حفرات، سطح شکمی دارای برآمدگی و سطح پشتی صاف است. نسبت ارتفاع/طول برابر 32/0 در جنس نر و 33/0 در جنس ماده و نسبت عرض/طول تلسون برابر 33/0 در جنس نر و 35/0 در جنس ماده است (شکلهای 13 و 14).
شکل 13- نمای کلی بدن نمونۀ مادۀ گونۀ Orthochirus persa (Birula, 1900): A) نمای پشتی و B) نمای شکمی. مقیاس 10 میلیمتر.
Figure 13- General view of the body of the female specimen of Orthochirus persa (Birula, 1900): A) Dorsal view and B) Ventral view. Scale 10 mm.
شکل 14- نمای کلی بدن نمونۀ نر گونۀ Orthochirus persa (Birula, 1900): A) نمای پشتی و B) نمای شکمی. مقیاس 10 میلیمتر.
Figure 14- General body view of the male specimen of Orthochirus persa (Birula, 1900): A) Dorsal view and B) Ventral view. Scale 10 mm.
ویژگیهای تشخیصی جنس Sassanidotus Farzanpay, 1987
اندازۀ بالغین حدود 50 میلیمتر است. رنگ کلی بدن زرد و سطح پشتی کدر است. پدیپالپ، پاها، متازوما، سطح شکمی و پکتینها روشنتر است. کاراپاس گرانوله و در نمای جانبی، افقی است. ترژیتهای اول تا ششم گرانوله و دارای سه کارینای موازی است. انتهای کارینا از انتهای ترژیت فراتر رفته و مثل یک خار تشخیصپذیر است. طول بند دوم متازوما به بعد بهطور محسوس بیشتر از عرض آن، بند اول دارای 10 کارینای کامل و بند دوم و سوم دارای هشت کارینای اصلی و دو کارینای واسطهای است. پکتین دارای 15 تا 20 دندانه در جنس ماده و 19 تا 22 دندانه در جنس نر است. انگشتهای چلا کشیده، دارای 12 ردیف دندانی مورب و دارای دو تا سه دندانۀ انتهایی است. دندانۀ خارجی روی انگشتها وجود ندارد. تریکوبوتریوتاکسی از نوع A-β است (Farzanpay, 1987; Kovařík & Fet, 2006b).
گونۀ Sassanidothus gracilis (Birula, 1900)
همنامها و منابع
Buthus zarudnyi gracilis Birula, 1900a: 368.
Buthus (Buthus) zarudnyi gracilis: Birula, 1917: 240
Mesobuthus zarudnyi gracilis: Vachon, 1959: 141–146, figs. 23–26, 28–29, 31, 51; Vachon, 1966: 213; Habibi, 1971: 44; Farzanpay, 1987: 39; Kovařík, 1998: 115.
Sassanidothus zarudnyi gracilis: Fet et al., 2000: 223.
Sassanidotus gracilis Kovařík and Fet, 2006b: 4, figs. 2, 6–9.
= Buthus zarudnyi sarghadensis Birula, 1903: 70–71 (syn. by Kovařík and Fet, 2006b: 6)
Buthus (Buthus) zarudnyi sarghadensis: Birula, 1917: 240.
Mesobuthus zarudnyi sarghadensis: Vachon, 1959: 141, fig. 31; Vachon, 1966: 213; Habibi, 1971: 44; Farzanpay, 1987: 39; Kovařík, 1998: 115.
Sassanidothus zarudnyi sarghadensis: Fet et al., 2000: 223.
= ? Buthus gabrielis Werner, 1929: 244, syn.n. (?).
Mesobuthus grabielis: Vachon, 1950: 153 (1952: 325); Vachon, 1966: 213; Habibi, 1971: 44; Farzanpay, 1987: 39.
Mesobuthus vesiculatus: Fet et al., 2000: 180 (in part).
Sassanidotus gracilis (Birula, 1900): Navidpour et al., 2011:19; Barahoei et al., 2020: 413, fig.29.
محل نمونۀ تایپ
ایران، استان سیستان و بلوچستان، زابل (نگهداری در مؤسسۀ جانورشناسی، آکادمی علوم روسیه، سنت پترزبورگ، روسیه).
نمونههای بررسیشده
(چهار عدد نر و سه عدد ماده)
تعداد و جنسیت: یک عدد ماده، محل: استان سیستان و بلوچستان، شهرستان هامون، روستای حسین باقر، مختصات جغرافیایی: 30°51¢N, 61°20¢E، ارتفاع: 477 متر، تاریخ: 15 فروردین 1398، جمعآوریکننده: حسین براهوئی؛ تعداد و جنسیت: یک عدد نر، محل: همان محل، تاریخ: 10 شهریور 1398، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
تعداد و جنسیت: دو عدد نر، محل: دهستان لوتک، روستای رحمتآباد، مختصات جغرافیایی: 30°45'N, 61°21'E، ارتفاع: 481 متر، تاریخ: آذر 1399، جمعآوریکننده: حسین براهوئی؛ تعداد و جنسیت: یک عدد نر و یک عدد ماده، محل: همان محل، تاریخ: اردیبهشت 1400، جمعآوریکننده: حسین براهوئی.
تعداد و جنسیت: یک عدد ماده، محل: شهرستان زابل، روستای تپه دز، مختصات جغرافیایی: 30°59'N, 61°35'E، ارتفاع: 483 متر، تاریخ: 16 خرداد 1401، جمعآوریکننده: پردل هرمزی.
دامنۀ انتشار جغرافیایی
این گونه تاکنون در ایران از استانهای هرمزگان (Navidpour et al., 2013; Barahoei et al., 2020)، کرمان (Navidpour et al., 2011) و سیستان و بلوچستان (Kovařík and Fet, 2006b; Barahoei et al., 2020) و همچنین کشورهای افغانستان (Fet et al., 2000) و پاکستان (Fet et al., 2000; Kovařík & Fet, 2006b) گزارش شده است.
ویژگیهای تشخیصی (شکلهای 15 و 16)
عقربهایی کوچک هستند. طول بدن بالغین 34 تا 38 میلیمتر برای نرها و 46 تا 50 میلیمتر برای مادهها است. رنگ کلی زرد و پاها کمی روشنتر است. ناحیۀ اطراف چشمها، کاریناهای سطح پشتی مزوزوما، بند پنجم متازوما و انتهای تلسون سیاهرنگ است. کلیسر زرد، بدون شبکهبندی و دندانههای آن تیرهرنگ است. کاراپاس ذوزنقهایشکل، عرض انتهای آن بیشتر از طول آن و سطح آن دارای گرانولهای متراکم است. کاریناها بهطور کامل توسعه یافته و کاریناهای میانی مرکزی و میانی پشتی به هم متصل شده است. در نمای جانبی حاشیۀ جلویی کاراپاس مستقیم است و تعداد زیادی موی متوسط و کوتاه دارد. برجستگیهای چشمی در بخش جلویی پروزوما قرار گرفته است. پنج جفت چشم جانبی دارد که دو عدد آن کوچکتر و ممکن است با گرانولها اشتباه گرفته شود (شکلهای 15 و 16).
طول فمور پدیپالپ 4/3 تا 8/3 برابر عرض آن، سطح بین کارینایی صاف، طول پاتلا 8/2 تا 3 برابر عرض آن، سطح بین کارینایی صاف، چلا صاف، کارینا محوشده یا صاف، مانوس کمعرضتر از پاتلا، طول انگشت متحرک بیش از دو برابر طول مانوس، انگشت متحرک دارای 11 ردیف دندانۀ مورب، 8 ردیف اول بدون داندانۀ خارجی، دارای دندانههای خارجی فقط در سه ردیف آخر، دارای چهار گرانول انتهایی، انگشت ثابت دارای 10 تا 11 ردیف دندانۀ مورب فشرده و دارای دندانههای خارجی فقط روی سه ردیف آخر است.
ترژیتها گرانولهشده، انتهای همۀ ترژیتها بهصورت میخیشکل بیرونزده از بند و انتهای ترژیت هفتم دارای پنج کارینا است. کارینای میانی تا وسط بند وجود دارد. استرنیت سوم تا ششم بدون کارینا و استرنیت هفتم دارای چهار کارینای بهطور تقریبی توسعهیافته است. کارینای جانبی تا وسط بند وجود دارد. تعداد دندانههای پکتین 19 تا 22 عدد در جنس نر و 15 تا 20 عدد در جنس ماده است. در جنس نر نوک پکتین به انتهای استرنیت چهارم و بعد از محل اتصال تروکانتر به کوکسا در پای چهارم میرسد؛ ولی در جنس ماده به ابتدای استرنیت چهارم و قبل از محل اتصال تروکانتر به کوکسا در پای چهارم میرسد (شکلهای 15 و 16).
بندهای دوم و سوم متازوما دارای هشت کارینا، کاریناهای پشتی جانبی و جانبی پشتی دارای گرانولهای بلند و پراکنده در بخش انتهایی، کارینای جانبی میانی تا میانۀ بند مشخص و در ادامه دارای گرانولهای کوچک و پراکنده، همۀ بندهای متازوما دارای تعداد کمی مو بهصورت بسیار پراکنده، در همۀ بندها طول بیشتر از عرض و کمان مقعدی دارای سه لوب جانبی و 10 تا 11 لوب شکمی است. تلسون در هر دو جنس نر و ماده کشیده، دارای موهای بلند و پراکنده، بدون دندانۀ زیرحفرهای، سطح شکمی بدون برآمدگی، سطح پشتی صاف، نسبت ارتفاع/طول برابر 33/0 در جنس نر و 37/0 در جنس ماده، نسبت عرض/طول تلسون برابر 34/0 در جنس نر و 28/0 در جنس ماده است (شکلهای 15 و 16).
شکل 15- نمای کلی بدن نمونۀ مادۀ گونۀ Sassanidothus gracilis (Birula, 1900): A) نمای پشتی و B) نمای شکمی. مقیاس 10 میلیمتر.
Figure 15- General view of the body of the female specimen of Sassanidothus gracilis (Birula, 1900): A) Dorsal view and B) Ventral view. Scale 10 mm.
شکل 16- نمای کلی بدن نمونۀ نر گونۀ Sassanidothus gracilis (Birula, 1900): A) نمای پشتی و B) نمای شکمی. مقیاس 10 میلیمتر.
Figure 16- General view of the body of the male specimen of Sassanidothus gracilis (Birula, 1900): A) Dorsal view and B) Ventral view. Scale 10 mm.
کلید شناسایی گونههای عقرب موجود در منطقۀ سیستان
1- کاراپاس در نمای جانبی از محل چشمهای میانی به طرف جلو بهطور واضح رو به پایین است (شکلهای 13A و 14A)، بندهای انتهایی متازومتا دارای حفرههای ریز بهویژه در سطح شکمی است (شکلهای 13B و 14B)، نمونهها سیاهرنگ و کوچکتر از 50 میلیمتر است (شکلهای 13 و 14) .................................................. Orthochirus persa
- کاراپاس در نمای جانبی بهطور کامل افقی است (شکلهای 15A و 16A)، بندهای متازومتا بدون حفره است (شکلهای 15B و 16B)، نمونههای زردرنگ (شکلهای 15 و 16) اگر سیاهرنگ باشند، بزرگتر از 50 میلیمتر هستند (شکلهای 2 و 3) ...................................................................................................................................................... 2
2- تریکوبوتری eb روی بخش انتهایی مانوس قرار دارد، چلا دارای انگشتان کلفت و بسیار کوتاه با انتهای پخ و پرزدار است (شکلهای 5 و 6) .......................................................................................................... Kraepelinia palpator
- تریکوبوتری eb روی انگشت ثابت چلا قرار دارد، چلا دارای انگشتان طبیعی و کشیده است (شکل 12) .................. 3
3- روی کارینای شکمی بند دوم و سوم متازوما دندانههای بلند وجود دارد (شکل 12B).......... Odontobuthus tirgari
- روی کارینای شکمی بند دوم و سوم متازوما دندانه وجود ندارد (شکل 15) ............................................................. 4
4- انگشت متحرک چلا دارای پنج دندانۀ انتهایی است ....................................................... Mesobuthus rakhshanii
- انگشت متحرک چلا دارای چهار دندانۀ انتهایی است .............................................................................................. 5
5- انتهای کارینای روی ترژیتها از انتهای بند بیرون زده است (شکلهای 15A و 16A)، نمونهها کوچکتر از 50 میلیمتر است، بندهای متازوما استوانهای و بدون دندانۀ بلند در سطح پشتی است (شکلهای 15B و 16B) ............................................................................................................................................ Sassanidothus gracilis
- انتهای کارینای روی ترژیتها از انتهای بند بیرون نزده است (شکلهای 2A، 3A و 4A)، نمونهها بزرگتر از 50 میلیمتر است، بندهای متازوما زمخت و دندانهدار در سطح پشتی است (شکلهای 2B، 3B و 4B).................................6
6- رنگ بدن قهوهای تیره تا سیاه است (شکلهای 2 و 3) ........................................... Androctonus cf. crassicauda
- رنگ بدن، بهجز بند چهارم و پنجم متازوما و تلسون، زرد است (شکل 4) ............................. Androctonus sistanus
بحث
دامنۀ پراکنش گونهها
تا قبل از این پژوهش، در مجموع 10 گونه عقرب متعلق به شش جنس از خانوادۀ Buthidae از منطقۀ سیستان (شمال استان سیستان و بلوچستان) گزارش شده است.
گونۀ Androctonus crassicauda (Olivier, 1807)
تایپ این گونه از استان اصفهان جمعآوری شده است. این گونه علاوهبر منطقۀ سیستان (Barahoei et al., 2020)، بهطور تقریبی از تمام ایران گزارش شده است. نمونههای منطقۀ سیستان تفاوتهای ریختی مشخصی با نمونۀ تایپ دارند؛ برای مثال برخلاف نمونۀ تایپ، چهار لوب در بخش جانبی کمان مقعدی دارند و ازنظر رنگ نیز تفاوتهایی دیده میشود؛ به همین دلیل اعضای این گونه در این پژوهش با نام Androctonus cf. crassicauda (Olivier, 1807) گزارش شد. برای تعیین وضعیت نمونههای سیستان نیاز به بررسی مولکولی نمونهها است.
گونۀ Androctonus sistanus (Barahoei & Mirshamsi, 2022)
این گونه در سال 2022 براساس نمونههای جمعآوریشده از منطقۀ سیستان توصیف شد. گونۀ یادشده، کمیاب، دارای پراکنش محدود در شمال استان سیستان و بلوچستان و بهعبارتی بومی این منطقه است (Barahoei et al., 2022).
گونۀ Kraepelinia palpator (Birula, 1903)
محل نمونۀ تایپ این گونه استان سیستان و بلوچستان است. این گونه علاوهبر منطقۀ سیستان (Mir et al., 2014; Barahoei et al., 2020) از استانهای اصفهان (Vignoli et al., 2003)، کرمان (Navidpour et al., 2011) و خراسان جنوبی (Barahoei et al., 2020) و همچنین کشور ترکمنستان (Fet et al., 2000) گزارش شده است.
گونۀ Mesobuthus caucasicus (Nordmann, 1840)
نمونۀ تایپ این گونه از کشور گرجستان (شهر تفلیس) جمعآوری شده است. در بررسی انجامشده توسط Kovařík et al., 2019 مشخص شد که این گونه متعلق به جنس Olivierus (Farzanpay, 1987) است و فقط در شمال غربی ایران پراکنش دارد؛ بنابراین گزارشهای منطقۀ سیستان (Mir et al., 2014) حاصل شناسایی اشتباه است.
گونۀ Mesobuthus eupeus (C. L. Koch, 1839)
نمونۀ تایپ این گونه گم شده است. تایپ جدید از کشور گرجستان (منطقۀ ایمرتی) تعیین شده است. کوواریک و همکاران مشخص کردند که این گونه فقط در غرب ایران در استان آذربایجان غربی پراکنش دارد (Kovařík et al., 2022)؛ بنابراین سایر گزارشها از ایران و بهویژه منطقۀ سیستان (Mir et al., 2014; Barahoei et al., 2020; Moradi et al., 2020) حاصل شناسایی اشتباه است.
گونۀ Mesobuthus macmahoni (Pocock, 1900)
محل نمونۀ تایپ این گونه کشور پاکستان (منطقۀ اورمارا) است. کوواریک و همکاران نشان دادند این گونه فقط در پاکستان پراکنش دارد (Kovařík et al., 2022). آنها نمونههای گزارششده از کرمان و سیستان و بلوچستان را با نامهای Mesobuthus kirmanensis (Birula, 1900) و M. navidpouri Kovařík et al., 2022 معرفی کردند.
نمونههای جمعآوریشده از منطقۀ سیستان شبیه گونۀ M. macmahoni است؛ اما با توجه به فاصلۀ جغرافیایی و تفاوت زیستگاه و نیز تفاوتهایی که در رنگآمیزی، تعداد دندانههای پکتین و سایر صفات ریختی نشان دادند در جایگاه گونۀ جدید M. rakhshanii sp. nov. توصیف شدند.
گونۀOdontobuthus tirgari Mirshamsi et al., 2013
محل نمونۀ تایپ این گونه استان خراسان رضوی (شهرستان گناباد) است. این گونه بومی ایران است و در کمربند شرقی ایران بهوفور پراکنش دارد. اعضای این گونه علاوهبر منطقۀ سیستان از استانهای خراسان جنوبی، خراسان رضوی و خراسان شمالی (Barahoei et al., 2020, 2021) گزارش شده است.
گونۀ Orthochirus fuscipes (Pocock, 1900)
نمونۀ تایپ این گونه از کشور پاکستان جمعآوری شده است. کوواریک و همکاران نشان دادند این گونه فقط در پاکستان پراکنش دارد (Kovařík et al., 2020). بررسی نمونههای سیستان نشان داد این نمونهها متعلق به گونۀ Orthochirus persa (Birula, 1900) است؛ بنابراین گزارشهای قبلی از منطقۀ سیستان (Barahoei et al., 2020) نیز اعضای همین گونه است.
گونۀ Sassanidothus gracilis (Birula, 1900)
نمونۀ تایپ این گونه از استان سیستان و بلوچستان (منطقۀ سیستان) جمعآوری و توصیف شده است. اعضای این گونه علاوهبر سیستان (Kovařík & Fet, 2006b; Barahoei et al., 2020; Moradi et al., 2020) در استانهای کرمان (Navidpour et al., 2011) و هرمزگان (Navidpour et al., 2013; Barahoei et al., 2020) و نیز کشورهای افغانستان (Fet et al., 2000) و پاکستان (Fet et al., 2000; Kovařík & Fet, 2006b) پراکنش دارند. تمام نمونههای جمعآوریشده در این پژوهش متعلق به همین گونه بود.
گونۀ Sassanidothus zarudnyi (Birula, 1900)
محل نمونۀ تایپ این گونه استان سیستان و بلوچستان (منطقۀ سیستان) است. به نظر میرسد محل تایپ در استان خراسان جنوبی و جایی در ارتفاعات شرق شهر نهبندان باشد. از این گونه، نمونهای در منطقۀ سیستان یافت نشد. به نظر میرسد این گونه در مناطق مرتفع غرب سیستان و نواحی همجوار پراکنش داشته و نمونههای گزارششدۀ قبلی از منطقۀ سیستان (Kovařík and Fet, 2006b; Barahoei et al., 2020) حاصل شناسایی اشتباه باشد؛ همچنین بهطور احتمالی نمونههای گزارششده از استانهای اصفهان و هرمزگان اشتباه شناسایی شده است و متعلق به جنس Compsobuthus Vachon, 1949 باشد.
وقایع زمینشناختی و گونهزایی
برخورد بلوک لوت و افغان در ائوسن میانی سبب تشکیل کمربند شرقی ایران از زاهدان تا بیرجند و نیز منطقۀ پست سیستان در بخشی از ظلع شرقی آن شده است (Tirrul et al., 1983). اعضای گونۀ Androctonus cf. crassicauda در مناطق مرتفع غرب سیستان (سفیدابه) و در امتداد کمربند شرقی ایران (Barahoei et al., 2020) پراکنش دارند. اعضای این گونه تفاوت ریختی با جمعیتهای سایر مناطق ایران دارند. گونۀ A. sistanus در مناطق پست شرق سیستان ساکن (Barahoei et al., 2022) و با توجه به شرایط آب و هوایی از گونههای همسایه متفاوت شده است. گونۀ Kraepelinia palpator (Birula, 1903) در مناطق پست نزدیک به دریاچۀ هامون و حاشیۀ چاه نیمهها پراکنش دارد. به نظر میرسد شرایط زیستگاهی و نوع تغذیه سبب ظاهر بسیار متفاوت این گونه (انبرک کوچک با انگشتان بسیار کوتاه) از سایرین شده است. گونۀ Mesobuthus rakhshanii sp. nov.، گونۀ غالب منطقه ازنظر پراکنش و تعداد است و بهطور تقریبی در تمام ایستگاههای نمونهبرداری بهوفور یافت شد. به نظر میرسد ایجاد دشت سیستان سبب جدایی این گونه از گونۀ M. macmahoni (که بیشترین شباهت را به آن دارد) شده است. اعضای گونۀ Odontobuthus tirgari در امتداد کمربند شرقی از بلوچستان تا گناباد در استان خراسان رضوی منتشر و کمربند شرقی سبب جدایی آنها و گونۀ O. kermanus از یکدیگر شده است (Barahoei et al., 2021). دو گونۀ Orthochirus persa (Birula, 1900) و Sassanidothus gracilis (Birula, 1900)، عقربهایی با اندازۀ کوچک هستند و از مناطق کمارتفاع حاشیۀ دریاچۀ هامون جمعآوری شدند. اسکان آنها در این منطقۀ خاص سبب جدایی آنها از گونههای نزدیک و مشابهشان شده است. به نظر میرسد خشکشدن دریاچۀ هامون روی فون منطقه بهشدت تأثیرگذار باشد؛ زیرا افزایش دخالتهای بشر در اکوسیستمها سبب کاهش تنوع زیستی و غنای گونهای در آنها میشود (Kahrarian et al., 2021).
نتیجهگیری
قبل از پژوهش حاضر، این 10 گونه برای فون سیستان معرفی شده بود:
در این بررسی مشخص شد هفت گونۀ زیر در منطقۀ سیستان پراکنش دارد. گزارش برخی گونهها حاصل شناسایی اشتباه و برخی با پژوهشهای بعدی اصلاح شده است. گونۀ Mesobuthus rakhshanii sp. nov. در جایگاه گونۀ جدید برای فون دنیا توصیف شد.
1) Androctonus cf. crassicauda (Olivier, 1807)
2) Androctonus sistanus (Barahoei & Mirshamsi, 2022)
3) Mesobuthus rakhshanii sp. nov.
4) Kraepelinia palpator (Birula, 1903)
5) Odontobuthus tirgari (Mirshamsi et al., 2013)
6) Orthochirus persa (Birula, 1900)
7) Sassanidothus gracilis (Birula, 1900)
با توجه به قرارگرفتن منطقۀ سیستان در همسایگی کشورهای افغانستان و پاکستان، بررسی دقیق و کامل فون عقربهای منطقه و مقایسۀ آنها با نمونههای این کشورها لازم و ضروری به نظر میرسد. شناسایی فون منطقه و استفادۀ اصولی از گونهها برای منظورهای مختلف امری اجتنابناپذیر است. بهتر است دادههای عقربزدگی در مراکز درمانی ثبت شود تا به کمک آنها، برای جلوگیری از مرگومیر ناشی از عقربزدگی اقدام شود. پژوهشهای تخصصی دربارۀ عقربها در منطقۀ سیستان بسیار کم است؛ بنابراین پژوهش حاضر مقدمهای برای ادامۀ کار و تکمیل پژوهشها دربارۀ عقربهای این منطقه است.
سپاسگزاری
این پژوهش حاصل نتایج طرح پژوهشی شمارۀ PR-UOZ1400-9 معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه زابل است.