مطالعه صفات تشریحی برگ و دمبرگ سرده Alchemilla از تیره گل سرخیان در ‌ایران و کاربرد آنها در تاکسونومی ‌عددی

نویسندگان

1 گروه زیست‌شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گیلان، رشت، ایران

2 هرباریوم مرکزی، بخش گیاه‌شناسی، دانشکده زیست‌شناسی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ایران

چکیده

مطالعه حاضر به بررسی صفات تشریحی برگ و دمبرگ 24 گونه Alchemilla از ‌ایران اختصاص دارد. پس از جمع‌آوری و شناسایی نمونه‌های گیاهی، با روش دستی از برگ‌های قاعده‌ای و دمبرگ آنها برش عرضی تهیه و بهترین برش‌ها برای رنگ‌آمیزی و مطالعه با میکروسکوپ نوری انتخاب شد. در پژوهش حاضر، 43 صفت تشریحی با دقت بررسی و اندازه‌گیری شد. برای تعیین روابط بین گونه‌ها، 39 صفت کمّی ‌تشریحی برگ‌ و دمبرگ با روش تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) تحلیل شد. نتایج بررسی حاضر نشان داد که کُرک غده‌ای برگ و دمبرگ، تعداد، الگوی آرایش سلول‌های اپیدرمی ‌اطراف روزنه، صاف یا موج‌دار بودن جدار آنها، همچنین حضور یا عدم حضور فیبر خارج از چوب درون دسته آوند رگبرگ اصلی و دمبرگ از مهم‌ترین صفات برای تفکیک گونه‌های ‌این سرده هستند. تحلیل داده‌ها با روش PCA به تفکیک کامل گونه‌های: A. caucasica، A. erythropoda، A. hessii، A. hyrcana، A. melancholica،
A. microscopica، A. persica، A. pseudocartalinica و A. rechingeri، تشکیل سه گروه اصلی و دو زیر‌گروه منجر شد. یافته‌های بررسی حاضر نشان داد که صفات تشریحی برگ و دمبرگ در ‌این سرده دارای ارزش تاکسونومیک محدود است و آنالیز عددی ‌این صفات، قادر نیست حد و مرز و روابط بین گونه‌ها را به روشنی آشکار سازد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Leaf and petiole anatomical characters of the genus Alchemilla (Rosaceae) in Iran and their use in Numerical analysis

نویسندگان [English]

  • Marzieh Beygom Faghir 1
  • Atefeh Mehrmanesh 1
  • Farideh Attar 2
1 Department of Biology, Faculty of Sciences, University of Guilan, Rasht, Iran
2 Central Herbarium of Tehran University and School of Biology, College of Sciences, University of Tehran, Tehran, Iran
چکیده [English]

The current study deals with leaf and petiole anatomical survey of 24 species of the genus Alchemilla from Iran. After collecting and identifying the specimens, leaf and petiole cross sections were prepared by hand and best sections were taken for staining and light microscope studies. In this survey, 43 anatomical traits were carefully examined. The result showed that glandular trichome, number and arrangement of adjacent epidermal cells and their wavy or smooth walls, presence and absence of the extraxylary fibers are the most outstanding anatomical evidences. In order to determine the species relationship, 39 quantitative characters were undertaken in principal component analysis (PCA). PCA analysis led to complete separation of some species including A. persica, A. caucasica, A. hessii,
A. pseudocartalinica, A. rechingeri, A. melancholica, A. hyrcana, A. microscopica and A. erythropoda, formation of 3 main groups and two subgroups. Our findings revealed that leaf and petiole anatomical characters are limited taxonomic value. The numerical analysis of these traits has disability in revealing the species relationship.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Alchemilla L. (Rosaceae)
  • Leaf
  • Petiole
  • Anatomy
  • Numerical analysis
  • Iran

مقدمه.

سرده Alchemilla L.با دارا بودن حدود 1000 گونه یکی از غنی‌ترین سرده‌های تیره Rosaceae، طایفه Potentilleae، زیر‌طایفه Alchemillinae است.‌ این زیر‌طایفه، علاوه بر Alchemilla شامل سرده‌های Lachemilla Rydb. و Aphanes L. نیز است (Gehrke et al.,2008). گونه‌های Alchemillaعمدتاً در نواحی کوهستانی تا نیمه‌کوهستانی نیمکره شمالی انتشار دارند و مرکز تنوع آنها از غرب آسیا تا اروپا امتداد می‌یابد. اما برخی از ‌این گیاهان در جنوب هندوستان، سریلانکا، جاوه، چین و ژاپن، مناطق کوهستانی آفریقا و ماداگاسکار نیز یافت می‌شوند (Izmailow, 1981). Fröhner (1969) 31 گونه از ‌این سرده را در محدوده فلورا ‌ایرانیکا و Khatamsaz (1993) 24 گونه از ‌این گیاهان را برای فلور ‌ایران معرفی نمودند. گونه‌های این سرده عمدتاً در شمال، شمال‌غرب، مرکز و غرب ایران یافت می‌شوند و بیشترین تمرکز گونه‌ها در نواحی شمال‌غرب (11 گونه) و شمال (10 گونه) است.گونه A. persica Rothm.متداول‌ترین گونه در ایران است که در مناطق شمال، شمال‌غرب، غرب و مرکز انتشار دارد (Khatamsaz, 1993؛ (Fröhner, 1969. Alchemilla از نظر سیستماتیک یکی از پیچیده‌ترین سرده‌‌های تیره گل سرخ گزارش شده است Gehrke et al., 2008)؛ Hayirlioglu-Ayaz and Inceer, 2009). این سرده برای نخستین بار توسط Linnaeus در سال 1753 معرفی شد. از آن زمان تاکنون نظرات متفاوتی در مورد محدوده سیستماتیک ‌این سرده و گونه‌های آن ارایه شده است و مؤلفان مختلف آنها را در زیر‌طایفه‌ها، زیرسرده‌ها، بخش‌ها و سری‌های مختلفی قرار دادند Buser, 1894)؛ Hauman and Balle, 1936؛ Juzepczuk, 1941؛ Rothmaler, 1944؛ Pawlowski and Walter, 1972). برخی، ‌این گیاهان را به علت داشتن گل‌های کوچک بدون گلبرگ با طایفه Sanguisorbinae خویشاوند می‌دانند (Hutchinson, 1964). در حالی که ارتباط ‌این سرده با طایفه Potenilleae توسط برخی از محققان مانند Schulz-menz (1964) و به ویژه نتایج آنالیز مولکولی Eriksson و همکاران (1998، 2003) تأیید شده است. پلی‌پلوئیدی، آپومیکسی اختیاری (آگامو ‌اسپرمی) و دورگه‌گیری در بین‌ گیاهان این سرده بسیار رایج است (Czapik, 1996) و به بروز صفات مشابه و حدواسط به ویژه صفات ریخت‌شناسی منجر شده است (Gehrke et al., 2008. ‌این مسأله از یک سو کار شناسایی گونه‌ها را دشوار می‌سازد و از سوی دیگر موجب معرفی ترکیبات گونه‌ای و میکروگونه‌های بی‌شمار می‌شود (Sepp et al., 2000). از ‌این رو، محققان پیوسته در پی یافتن صفات پایدار و مناسب، به بررسی صفاتی با ماهیت‌های مختلف پرداختند که از جمله می‌توان به مطالعات ریخت‌شناسی Buser (1894)، Hauman و Balle (1936)، Juzepczuk (1941)، Rothmaler (1944)، Pawlowski (1972)، Fröhner (1995)، چند شکلی ژنتیکی Sepp و همکاران (2000)؛ اکولوژی Ayaz و همکاران (1999)، Kaya و همکاران (2012)، Gavrilova و Vitkova (2010)؛ مطالعه مولکولی Gehrke و همکاران (2008) و نیز بررسی ریزریخت‌شناسی Faghir و همکاران (2014) اشاره نمود. با ‌این وجود، تا به حال مطالعات مختصری بر مبنای صفات تشریحی (Boruz, 2010; 2011) انجام شده است. در تحقیق حاضر، برای نخستین بار به بررسی مجموعه صفات تشریحی برگ و دمبرگ و کاربرد آنها در تاکسونومی ‌عددی پرداخته شده است. شناخت کامل صفات تشریحی برگ و دمبرگ ‌این سرده، یافتن صفات افتراقی جدید، تعیین حد و مرز و روابط بین گونه‌های Alchemilla در ‌ایران از مهم‌ترین اهداف پژوهش حاضر است.

 

مواد و روش‌ها.

در مطالعه حاضر، صفات تشریحی برگ قاعده‌ای و دمبرگ 24 گونه از سرده Alchemilla بررسی شد. نمونه‌ها به دو صورت تازه و هرباریومی ‌گردآوری شد. نمونه‌های تازه از اوایل تا اواخر تابستان 1390 و 1391 جمع‌آوری و در هرباریوم دانشگاه گیلان نگهداری شد. نمونه‌های خشک شده از هرباریوم دانشگاه‌های گیلان، تهران (TUH) و مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور (TARI) تهیه شدند. برای شناسایی نمونه‌ها به منابع: فلورا ‌ایرانیکا (Fröhner, 1969)، فلور ایران (Khatamsaz, 1993) و فلور شوروی (Juzepczuk, 1941) مراجعه شد. برای اطمینان از میزان پایداری صفات، جمعیت‌های مختلفی از هر گونه بررسی شد که در پیوست 1 ارایه شده است. برای بررسی صفات تشریحی، از برگ و دمبرگ قاعده‌ای استفاده شد. ابتدا، برای نرم شدن بافت‌‌ها، نمونه‌ها به مدت 1 تا 2 ماه در محلول الکل 96 درصد و گلیسرین به نسبت 1:1 قرار داده شد. سپس، با استفاده از تیغ تجاری برش‌گیری آنها صورت گرفت. تمام نمونه‌های پهنک و دمبرگ به طور ثابت از ناحیه یک سوم میانی برش داده شد. برای رنگ‌آمیزی برش‌ها از رنگ‌های سبز متیل و قهوه‌ای بیسمارک استفاده شد. برای مطالعه روزنه‌های برگ، برگ‌ها در لاکتیک اسید قرار داده شدند تا لایه سطحی آنها جدا شود. سپس، به مدت 10 دقیقه درون آب ‌ژاول و پس از شستشو، در محلول آب اسید (استیک اسید 5 درصد) قرار داده شدند. در ادامه، پس از شستشوی برش‌ها، به مدت 5 ثانیه در سافرانین قرار داده شد و در آخر، پس از شستشوی مجدد زیر میکروسکوپ نوری بررسی شدند. در مطالعه حاضر، در مجموع 43 صفت تشریحی برگ و دمبرگ (جدول‌های 1 و 2) اندازه‌گیری شد. برای بررسی روابط بین آرایه‌ها و تعیین حد و مرز و گروه‌بندی آنها، تحلیل مؤلفه‌های اصلی (PCA) با نرم‌افزار Minitab نسخه 0/16 انجام شد. ابتدا، مقادیر صفات اندازه‌گیری شده در جدول ماتریس صفات وارد شد. صفات کیفی به صورت دو حالته (صفر و یک) کد‌گذاری و صفات کمّی نیز استاندارد‌سازی (میانگین=0 وانحراف معیار 1) شد. در این تحقیق، ابتدا 4 صفت کیفی و 39 صفت کمّی ‌برای آنالیز عددی استفاده شد. اما بر اساس نتایج تحلیل تک متغیره، صفات کیفی (جدول 2) که در بین گونه‌ها اختلاف معنی‌داری نشان ندادند حذف و مجدداً آنالیز عددی، با استفاده از 39 صفت کمّی ‌(برای هر گونه 1 تا 3 تکرار جمعیتی) انجام شد. هر یک از مؤلفه‌های اصلی سهمی ‌از ماتریس تشابهات متغیر‌ها را بیان می‌کنند که مقدار آن بر اساس ضریب "مقدار ویژه" مشخص می‌شود.

 

 

جدول 1- صفات کمّی ‌تشریحی برگ، رگبرگ اصلی و دمبرگ گونه‌های Alchemillaدر ‌ایران

ردیف

صفات کمّی ‌برگ، رگبرگ اصلی و دمبرگ

علایم اختصاری

 

ردیف

صفات کمّی ‌برگ، رگبرگ اصلی و دمبرگ

علایم اختصاری

1

ضخامت اپیدرم فوقانی برگ

UEB

 

13

تعداد لایه کلانشیم تحتانی رگبرگ اصلی

NLLCo

2

ضخامت اپیدرم تحتانی برگ

LEB

 

14

تعداد لایه پارانشیم فوقانی رگبرگ اصلی

NLUP

3

ضخامت کوتیکول فوقانی برگ

UC

 

15

تعداد لایه پارانشیم تحتانی رگبرگ اصلی

NLLP

4

ضخامت کوتیکول تحتانی برگ

LC

 

16

ضخامت چوب رگبرگ اصلی

ThXy

5

تعداد لایه پارانشیم نردبانی برگ

NPp

 

17

ضخامت آبکش رگبرگ اصلی

ThPh

6

ضخامت لایه‌های پارانشیم نردبانی برگ

ThPp

 

18

ضخامت فیبر خارج از چوب در رگبرگ اصلی

EXyF

7

ضخامت نخستین لایه پارانشیم نردبانی برگ

ThFPp

 

19

طول روزنه برگ

LS

8

تعداد لایه پارانشیم اسفنجی برگ

NPs

 

20

عرض روزنه برگ

WS

9

ضخامت لایه‌های پارانشیم اسفنجی برگ

ThPs

 

21

میانگین تعداد روزنه در هر میلی‌متر مربع از سطح برگ

Den

10

ضخامت اپیدرم فوقانی رگبرگ اصلی

UEM

 

22

تعداد سلول‌های اطراف روزنه برگ

NCS

11

ضخامت اپیدرم تحتانی رگبرگ اصلی

LEM

 

23

ضخامت اپیدرم دمبرگ

ThE1

12

تعداد لایه کلانشیم فوقانی رگبرگ اصلی

NLUCo

 

24

ضخامت کوتیکول دمبرگ

ThC1

25

تعداد لایه کلانشیم دمبرگ

Nco1

 

33

ضخامت آبکش دسته آوند کوچک دمبرگ

ThPh2

26

قطر دسته آوند بزرگ دمبرگ

DLS1

 

34

ضخامت چوب دسته آوند کوچک دمبرگ

ThXy2

27

ضخامت آبکش در دسته آوند بزرگ دمبرگ

ThPh1

 

35

تعداد رگه‌های چوب دسته آوند کوچک دمبرگ

SXS1

28

ضخامت چوب در دسته آوند بزرگ دمبرگ

ThXy1

 

36

ضخامت مغز آوند کوچک دمبرگ

ThPh2

29

تعداد رگه‌های چوب دسته آوند بزرگ دمبرگ

LXS1

 

37

ضخامت فیبر خارج از چوب دسته آوند کوچک دمبرگ

EXyF2

30

ضخامت مغز دسته آوند بزرگ دمبرگ

ThP1

 

38

طول محور پشتی-شکمی‌دمبرگ

Dors-Vent

31

ضخامت فیبر خارج از چوب دسته آوند بزرگ دمبرگ

EXyF1

 

39

طول محور پشتی دمبرگ

Vent

32

قطر دسته آوند کوچک دمبرگ

DSS2

 

-

-

-

 

جدول 2- صفات کیفی تشریحی برگ، رگبرگ اصلی و دمبرگ گونه‌های Alchemillaدر ‌ایران

ردیف

صفات

حالات صفت

علایم اختصاری

1

نوع کُرک برگ

بدون کُرک 0، داری کُرک 1

CM

2

نوع کُرک دمبرگ

بدون کُرک 0، کُرک بدون پایه 1، کُرک پایه‌دار 2

CP

3

شکل دیواره سلول‌های اطراف روزنه برگ

صاف 0، موج‌دار 1

ShWS

4

شکل سلول‌های بافت زمینه دمبرگ

کروی 0، چند‌ضلعی 1

ShC

 

 

نتایج.

ساختار تشریحی برگ در 24 گونه مورد مطالعه ‌این سرده، متشکل از دو بخش پهنک و رگبرگ اصلیاست. پهنک، دو بخش اپیدرم و قسمت میانی یا مزوفیل برگ را در بر می‌گیرد. اپیدرم در سطح فوقانی و تحتانی متشکل از سلول‌های مستطیل‌شکل، چند‌ضلعی تا مدور است که توسط لایه کوتیکول پوشانده می‌شود. در ‌این قسمت عناصری مانند کُرک، کُرک ‌غده‌ای و روزنه دیده می‌شود. کُرک پوششی، یک سلولی، پایه‌دار و متشکل از 5 تا 7 سلول قاعده‌ای (شکل 1-A) است. در این گیاهان، دو نوع کُرک غده‌ای شامل: الف) کُرک ‌غده‌ای دارای پایه یک سلولی و سر کروی (شکل 1-B) و ب) کُرک غده‌ای دارای پایه بلند و چند سلولی با سر استوانه‌ای (شکل 1-C) وجود دارد.

در این گونه‌ها، روزنه‌ها فرورفته (شکل 1-D و F)، در دو سطح برگ (آمفی استوماتیک) و پایین‌تر از اپیدرم سطوح فوقانی و تحتانی مشاهده می‌‌شوند. سلول‌های روزنه، دایره‌ای، تخم‌مرغی و بیضی‌شکل هستند. تعداد سلول‌های اطراف روزنه از 4 تا 7 (شکل 2) متغیر است. آرایش سلول‌های اطراف روزنه بر اساس Carpenter (2006) از نوع آنموسیتیک (دیواره‌هایی فاقد نظم)، دارای دیواره‌هایی شعاعی (شامل شعاعی نامنظم)، (شعاعی نامنظم تا منظم) و شعاعی منظم شناسایی شد (شکل 2).

مزوفیل برگ، از زیر اپیدرم بالایی آغاز و روی اپیدرم پایینی خاتمه می‌یابد و به ترتیب شامل 1 تا 2 ردیف پارانشیم نردبانی و 2 تا 4 ردیف پارانشیم اسفنجی است. در تمام گونه‌های مورد مطالعه ‌این سرده، مزوفیل برگ از نوع دو سویه یا پشتی-شکمی ‌است (شکل 3). در این قسمت، سلول‌های حاوی بلور‌های منفرد (شکل 1-D) مدور کوچک و چندوجهی هم مشاهده می‌شوند.

رگبرگ اصلی متشکل از اپیدرم فوقانی و تحتانی است که توسط لایه کوتیکول پوشانده می‌شود. پس از آن، 1 تا 5 لایه کلانشیم، صفر تا 2 لایه پارانشیم در قسمت فوقانی، 1 تا 5 لایه کلانشیم و صفر تا 3 لایه پارانشیم در قسمت تحتانی و در وسط، حلقه‌ای از سلول‌های اندودرمی ‌دیده می‌شود که دسته آوند برگ را احاطه می‌کند. آرایش دسته آوند برگ به صورت آمفی‌کریبرال است (شکل 4). از میان گونه‌های مورد بررسی در رگبرگ اصلی دو گونهA. persica(شکل 4-A و B) وA. caucasica Buser، فیبر خارج از چوب (روی آوند آبکش) مشاهده ‌شد. در بیشتر گونه‌ها سلول‌های بافت زمینه رگبرگ اصلی دارای لعاب و کریستال هستند. شکل کلی مقطع عرضی رگبرگ اصلی در تمام گونه‌ها از سه گوش، نیم‌دایره تا U شکل متغیر است (شکل 4).


 

     
     

شکل 1- عناصر اپیدرم برگ شامل کُرک، غده، بلور و روزنه‌های برگ. (A Alchemilla surculosa؛ (B A. erythropoda؛ (C A. fluminea؛ (D A. rechingeri؛ (E-FA. melancholica(مقیاس تصاویر 50 میکرومتر).

 

 

 

     
     

شکل 2- سلول‌های روزنه. (A Alchemilla surculosa؛B و (HA. amardica؛ (C
A. hessii؛ D و (GA. caucasica؛ (E
A. rigida؛ (FA. pectiniloba(مقیاس تصاویر 100 میکرومتر). علایم اختصاری مشخص

   

شده در تصاویر E و (F آرایش سلول‌های اطراف روزنه: دیواره‌هایی فاقد نظم (An)؛ دیواره‌هایی شعاعی: شعاعی نامنظم (St)، شعاعی نامنظم-منظم (Ac-St) و شعاعی منظم (Ac) است.

 

 

 

 

     
     
     
     

شکل 3- برش عرضی پهنک برگ. (A Alchemilla persica؛ (B A. hessii؛ (C A. pseudocartalinica؛ (D A. rechingeri؛
(E A. sedelmeyeriana؛ (F A. melancholica؛ (G A. microscopica؛ (H A. fluminea؛ (I A. pectiniloba؛ (J A. caucasica؛
(K A. farinosa؛ (L A. rigida (مقیاس تصاویر 100 میکرومتر).

 

 

 


 

 

 

     
     
     
     

شکل 4- برش عرضی رگبرگ اصلی. A و B: Alchemilla persica؛ C: A. hessii؛ D و E؛ A. psudocartalinica؛F:A. rigida؛
G و H:A. rechingeri؛ I:A. gigantodus؛ J و K:A. sedelmeyeriana؛ L:A. melancholica(مقیاس تصاویر 100 میکرومتر).

 

 


 

.صفات تشریحی دمبرگ برگ قاعده‌ای در گونه‌های مطالعه شده: برش عرضی دمبرگ به شکل‌های سه‌گوش، نیمه‌کروی و کروی است (شکل 5) و از سه بخش اصلی شامل: اپیدرم، بافت زمینه و بافت‌ هادی تشکیل می‌شود.

سلول‌های اپیدرم دمبرگ کوچک به شکل‌های مستطیل، مربع و مدور هستند و توسط لایه کوتیکول با ضخامت‌های متفاوت ‌پوشانده می‌شود. کُرک‌های سطح اپیدرم از نوع بدون پایه (شکل 6-A) یا پایه‌دار با 5 تا 7 سلول قاعده‌ای (شکل 6-B و C) است. کُرک‌ غده‌ای دمبرگ مشابه پهنک است (شکل 6-D و E) و روزنه‌ها فروفته و پایین‌تر از سطح اپیدرم قرار می‌گیرند (شکل 6-F).

بافت زمینه به صورت چند لایه، متشکل از لایه‌های کلانشیم ورقه‌ای و سلول‌های مدور و چندضلعی پارانشیمی ‌است (شکل 7- A تا F). ضخامت لایه کلانشیم در گوشه‌ها بیشتر و به سمت مرکز کاهش می‌یابد، به طوری که در مرکز توسط سلول‌هایی با دیواره نازک پارانشیمی ‌جایگزین می‌شود. سلول‌های بافت زمینه‌ای ممکن است، منظم یا نامنظم باشند، در مواردی، لعاب در این سلول‌ها مشاهده می‌شود (شکل 7)؛ بلور‌های اگزالات کلسیم به شکل‌های چند‌وجهی و به ‌صورت منفرد یا دسته‌ای یافت می‌شوند (شکل 7-C و D).

 

 

     
     
     

شکل 5- برش عرضی دمبرگ. (A Alchemilla farinosa؛ (B A. amardica؛ (C A. sericata؛ (D A. gigantodus؛ (E A. citrina؛
(F A. plicatissima؛ (G A. kurdica؛ (H A. sedelmeyeriana؛ (I A. pseudocartalinica(مقیاس تصاویر 100 میکرومتر).

 

     
     

شکل 6- عناصر اپیدرم دمبرگ. (A کُرک بدون پایه Alchemilla pectiniloba؛ B و (C کُرک پایه‌دار A. caucasica؛ (D کُرک غده‌ای دارای پایه تک‌سلولی A. erythropoda؛ (E کُرک دارای پایه چند ‌سلولی A. plicatissima؛ (F روزنه فرورفته A. amardica (مقیاس تصاویر 50 میکرومتر).

 

 

 

     
     

شکل 7- بافت زمینه (A Alchemilla persica؛ (B A. pseudocartalinica؛ (C A. melancholica؛ (D A. amardica؛ (E A. hessii؛
(F A. surculosa (مقیاس تصاویر 25 میکرومتر).

 

 

بافت ‌هادی شامل سه دسته آوندی است: دو دسته آوند کوچک در قسمت فوقانی و یک دسته آوند بزرگ در قسمت تحتانی دمبرگ واقع‌ هستند (شکل 8-A تا I). هر دسته آوند توسط یک لایه اندودرمی ‌متشکل از سلول‌های مستطیلی‌شکل که اغلب هم ‌اندازه و منظم هستند، احاطه می‌شود و در مرکز، بافت مغز را محصور می‌سازد. علاوه بر این، در گونه‌های
A. caucasica،A. hessii Rothm.، A. persica و
A. surculosa Fröhner روی حلقه آبکش، فیبر خارج از چوب مشاهده می‌شود (شکل 8-B و G‌ تا I). دسته‌آوندها در گونه‌های مختلف به شکل‌های بیضی، تخم‌مرغی و مدور دیده‌ می‌شود.

 

 

     
     
     

شکل 8- برش عرضی دمبرگ، دسته‌های آوندی استل‌های بزرگ و کوچک دمبرگ. (A Alchemilla melancholica؛ (B A. caucasica؛
(C A. erythropoda؛ (D A. sericata؛ (E A. rechingeri؛ (F A. psudocartalinica؛ (G A. persica؛ (H A. hessii؛ (I A. surculosa (مقیاس تصاویر 100 میکرومتر).

 


تحلیل مؤلفه‌های اصلی (PCA):در تحلیل مؤلفه‌های اصلی، مقادیر ویژه محاسبه شده روی محور نخست (PC1) 82 درصد و روی محور دوم (PC2) 2/52 درصد از کل تغییرات صفات تشریحی را توجیه می‌کند (شکل 9). روی محور نخست، صفات: ضخامت اپیدرم فوقانی و کوتیکول، ضخامت فیبر خارج از چوب رگبرگ اصلی و دسته آوند بزرگ، ضخامت کوتیکول دمبرگ و روی محور دوم صفات: طول محورهای پشتی و پشتی- ‌شکمی، قطر دسته آوند کوچک، ضخامت آبکش و چوب دسته آوند کوچک، ضخامت آبکش و چوب دسته آوند بزرگ، تعداد لایه پارانشیم و کلانشیم رگبرگ اصلی، میانگین تعداد سلول‌های روزنه در واحد سطح بیشترین بارگذاری را نشان دادند. تفکیک صفات بارگذاری شده به تشکیل سه گروه A، B و C منجر شد. گروه A شامل دو گونه A. persica و A. caucasica است که در بالا سمت چپ نمودار دیده می‌شود. ‌این گروه به واسطه داشتن صفات ضخامت فیبر خارج از چوب دسته آوند کوچک و بزرگ دمبرگ و رگبرگ اصلی، ضخامت کوتیکول دمبرگ به طور کامل تفکیک شدند. گروه B شامل گونه‌های A. hessii و
A. pseudocartalinica Juz. و A. rechingeri Rothm. in Rech. در بالا سمت راست و گونهA. melancholica Fröhner در پایین سمت راست تشکیل شد. صفات مربوط به طول محورهای پشتی و پشتی-‌شکمی، قطر دسته آوند کوچک و بزرگ، ضخامت آبکش و چوب دسته آوند کوچک، ضخامت آبکش و چوب دسته آوند بزرگ، ضخامت لایه پارانشیم نردبانی و ضخامت نخستین لایه آن، ضخامت مغز دسته آوند کوچک و بزرگ برگ در جدایی ‌این گونه‌ها نقش مؤثری دارند. گروه C متشکل از 15 گونه است. صفاتی مانند: تعداد لایه پارانشیم فوقانی ضخامت اپیدرم فوقاتی برگ، ضخامت آبکش و چوب رگبرگ اصلی، تعداد رگه‌های چوب دسته آوند بزرگ دمبرگ، ضخامت مغز آوند کوچک دمبرگ، تعداد لایه کلانشیم دمبرگ باعث عدم تفکیک افراد ‌این گروه و تجمع آنها، بیشتر روی محور X است. در این میان، گونه
A. microscopica Fröhner (با داشتن بیشترین تعداد روزنه در واحد سطح)، گونه A. hyrcana (Buser) Juz. (به واسطه صفات طول و عرض روزنه، ضخامت کوتیکول فوقانی برگ، ضخامت پارانشیم اسفنجی برگ) در پایین وسط و گونهA. erythropodaدر سمت چپ نمودار از سایر گونه‌ها فاصله گرفتند. گونه‌های
A. amardica Rothm.،A. citrina Fröhner،
A. condensa Fröhner،A. farinosa، A. gigantodus Buser،A. pectiniloba Fröhner، A. plicatissima Fröhner، A. retinervis Fröhner، A. rigida Buser،A. sericata Rchb.،A. surculosa Fröhner،
A. valdehirsuta Buser وA. sedelmeyeriana Juz.، سایر افراد گروه بزرگ C هستند که به صورت دو زیر‌گروه دسته‌بندی می‌شوند. زیر گروه نخست، گونه‌های سمت راست (محدوده خط چین آبی) و زیر‌گروه دو در سمت چپ (محدوده خط چین سبز) PCA نمودار قرار گرفتند.

 

 

 

شکل 9- نمودار رسته‌بندی دو مؤلفة اصلی PCA. (A بارگذاری صفات، (B بارگذاری 24 گونه‌ Alchemilla(دو جمعیت از هر گونه) را نشان می‌دهد. اسامی‌گونه‌ها در نمودار شامل: a1 و a2: A. persica، b1 و b2: A. hessii،c1 و c2: A. retinervis، d1 و d2: A. pseudocartalinica، e1 و e2: A. rechingeri، f1 و f2: A. hyrcana، g1 و g2: A. sedelmeyeriana، h1 و h2: A. melancholica، i1 و i2: A. kurdica، j1 و j2: A. fluminea، k1 و k2: A. valdehirsuta، l1 و l2: A. microscopica، m1 و m2: A. pectiniloba، n1 و n2: A. surculosa،o1 و o2: A. erythropoda، p1 و p2: A. caucasica، q1 و q2: A. gigantodus، r1 وr2: A. farinosa، s1 و s2: A. rigida، t1 و t2: A. citrina، u1 و u2: A. plicatissima، v1 و v2: A. condensa، w1 و w2: A. amardica، x1 و x2: A. sericata است.

 


بحث.

به طور کلی، صفات تشریحی برگ و دمبرگ در تیره‌های مختلف گیاهی Ennos et al., 2000)؛ Maria and Rodriigo, 2003؛ Saquaro, 2005؛ Mehrabian et al., 2007) به ویژه در تیره گل‌سرخیان از نظر تاکسونومیک بسیار اهمیت دارند (Metcalfe and Chalk, 1957؛ (Singh, 2010. تاکنون، بررسی های معدودی Toma and Rugină, 1998)؛ Boruz, 2010, 2011) در مورد صفات تشریحی برگ و دمبرگ ‌این گیاهان انجام شده است. صفات تشریحی ‌این سرده، ابتدا توسط Metcalfe و Chalk ( 1957) در چارچوب مطالعه تشریحی تیره گل‌سرخیان ارایه شد. Boruz (2010، 2011) صفات تشریحی دو گونه‌ A. flabellata Buser و A. vulgaris L. را بررسی کرد. بر اساس یافته‌های تحقیق وی، در برگ ‌این گیاهان یک نوع کُرک و در دمبرگ آنها دو نوع کُرک غده‌ای شناسایی شد. اهمیت تاکسونومیک صفات تشریحی کُرک پوششی و ترشحی در سایر سرده‌های طایفه Potentilleae گزارش شده است (Faghir et al., 2011). نقش ‌این عناصر در مطالعات ریخت‌شناسی سرده Alchemilla، به ویژه برای تفکیک در سطوح زیرسرده، بخش، سری (Juzepczuk, 1941) و گونه Fröhner, 1969)؛ (Khatamsaz, 1993 قابل توجه است. در گذشته، Metcalfe و Chalk (1957) یک نوع کُرک غده‌ای، دارای پایه تک سلولی و سر کروی را در این سرده گزارش کردند. بر اساس نتایج بررسی حاضر، برگ و دمبرگ برخی از گونه‌های این سرده مانند A. hyrcanaوA. erythropoda دارای کُرک غده‌ای با پایه تک سلولی و سر کروی و برخی دیگر مانند: A. caucasica، A. fluminea،A. gigantodusو A. plicatissima دارای کُرک‌های غده‌ای پایه‌دار چند سلولی و سر استوانه‌ای هستند. مشخص شد که کُرک پوششی برگ ودمبرگ در گونه‌های مورد مطالعه فاقد تنوع و کاربرد تشخیصی است. در حالی که نوع کُرک‌های غده‌ای برای شناسایی برخی از گونه‌ها مفید است.

بررسی برگ گونه‌ها و جمعیت‌های مختلف آنها نشان داد که میزان ضخامت اپیدرم و کوتیکول به شدت تابع شرایط محیطی (رطوبت و خشکی) است. همچنین، با توجه به ‌این که گونه‌های Alchemilla در نواحی نیمه‌کوهستانی-کوهستانی و در ارتفاع 1200 تا 3685 متری پراکنده‌اند Fröhner, 1969)؛ Khatamsaz, 1993)، ضخامت اپیدرم و کوتیکول دو سوی برگ با افزایش ارتفاع بیشتر می‌شود. برای مثال، جمعیت‌های جمع‌آوری شده گونه A. erythropodaاز ارتفاعات اردبیل (2900، 3380 و 3459 متر) در مقایسه با جمعیت مازندران (2000 متر) و گیلان (1900 متر) دارای اپیدرم و کوتیکول ضخیم‌تر هستند. به ‌این ترتیب، ناپایداری ‌این صفات مانع از کاربرد تاکسونومیک آنها می‌شود.

نتایج حاصل نشان داد که روزنه در این گیاهان دارای سه شکل اصلی است. اغلب گونه‌های مطالعه شده (20 گونه) دارای 4 تا 6 سلول اپیدرمی ‌در اطراف روزنه هستند. در حالی که ‌این تعداد در گونه‌های:
A. pseudocartalinica، A. sedelmeyeriana،
A. surculosa 4 تا 5 و در A. hessii 4 تا 7 است. ارزش تاکسونومیک ‌این صفات محدود است و تنها برای تفکیک برخی از گونه‌ها کاربرد دارد. بر اساس تحقیقات Metcalfe و Chalk (1957)، همچنین Jeelani (1999) در این سرده، روزنه از تیپ آنموستیک است و سلول‌های اطراف آن به صورت نامنظم (An) قرار دارد. مطالعه حاضر، الگوهای متفاوتی از آرایش سلول‌های اطراف روزنه را آشکار ساخت که بر اساس بررسی Carpenter (2006) شامل دیواره‌های شعاعی نامنظم (St)، شعاعی نامنظم-منظم (Ac-St) در 14 گونه و شعاعی منظم (Ac) در 15 گونه است. همچنین، در برخی از گونه‌ها مانند: A. kurdica Rothm. in Bornm.،
A. persica، A. rechingeri و A. retinervis صرفاً یک الگوی St، در بعضی گونه‌ها مانند: A. fluminea،
A. kurdica، A. plicatissima، A. sedelmeyeriana، A. sericata و A. surculosa دو الگوی ST و AC، یا در A. pectiniloba الگوی St و A و در گونه‌های:
A. condensa، A. erythropoda، A. gigantodus،
A. hessii، A. microscopica،A. rigida و
A. valdehirsuta الگوی Ac-st و Ac، همچنین در گونه‌های:‌ A. citrinaالگوی A،A. melancholicaالگوی AC-ST و A. pesudocartalanica الگوی ST و AC-STمشاهده شد. در مواردی هم سه الگوی متفاوت از طرز قرار گرفتن سلول‌های اطراف روزنه یافت شد؛ برای مثال، A، AC-ST و ST در گونه
A. hyrcanaوA. caucasica، A، AC-ST و AC درگونه‌های A. farinosa، A. amardicaدیده می‌شود. همچنین، در بررسی حاضر مشخص شد که دیواره سلول‌های اطراف روزنه در نیمی ‌از گونه‌های مطالعه شده صاف و در نیمی دیگر موج‌دار است. به طور کلی، الگوی آرایش سلول‌های اطراف روزنه و صاف یا موج‌دار بودن آنها، به صورت صفتی پایدار، در گونه‌های مختلف و جمعیت‌های آنها مشاهده شد.‌ این صفت از نظر تاکسونومیک اهمیت دارد و می‌تواند برای شناسایی گونه‌ها استفاده شود.

در تمام گونه‌های مطالعه شده، پهنک دارای تقارن پشتی-شکمی، مزوفیل کاملاً دو سویه و بلورهایی مجتمع یا منفرد اگزالات کلسیم است. تعداد لایه‌های اسفنجی و نردبانی مزوفیل‌، پیوسته تحت تأثیر شرایط محیطی قرار دارند Ivanova and P’yankov, 2002)؛ P’yankov and Kondrachuk, 2003؛ Faghir et al., 2011). بنابر‌این، معیار مناسبی برای شناسایی گونه‌ها به شمار نمی‌رود.

در تمام گونه‌های مطالعه شده، رگبرگ اصلی دارای دسته آوند از نوع آمفی‌کریبرال است. از میان گونه‌ها و جمعیت‌های بررسی شده، تنها در رگبرگ اصلی گونه‌های A. caucasica وA. persica فیبر خارج از چوب (Evert, 2006) دیده شد. ‌این نوع فیبر درون دستجات آوندی بزرگ و کوچک دمبرگ برخی از گونه‌ها مانند: A. caucasica،A. hessii،
A. persicaوA. surculosaهم مشاهده می‌شود. بر اساس نظر Esau (1965)‌ این نوع فیبر در برش عرضی دمبرگ و در بالای بافت آبکش برخی از گیاهان عمومیت دارد. عناصر ساختار آوندی به صورت حلقه‌های متحدالمرکز قرار دارند. حلقه آبکش، حلقه چوب و پارانشیم مغز را احاطه می‌کند (Metcalfe and Chalk, 1957؛ (Boruz, 2011. وجود فیبر خارج از چوب درون دستجات آوندی دمبرگ و رگبرگ اصلی می‌تواند برای شناسایی گونه‌های مطالعه شده، مفید باشد.

شکل دمبرگ گونه‌های ‌این سرده از سه گوش تا تقریباً دایره‌ای و گرد متغیر است. ‌این صفت در جمعیت‌های مشابه از یک گونه پایداری نشان نداد. بنابر‌این، فاقد کاربرد تشخیصی است. اما شکل سلول‌های بافت زمینه در 15 گونه مدور و در 9 گونه چندضلعی است. از میان صفات تشریحی ارزیابی شده، دمبرگ، ضخامت اپیدرم و کوتیکول، ضخامت کلانشیم و تعداد لایه‌های آن در بافت زمینه، قطر دسته آوند و عناصر آن، به شدت تحت نفوذ شرایط محیطی و بر حسب سن گیاه قرار دارند. برعکس، صفاتی مانند: نوع کُرک غده‌ای، شکل سلول‌های بافت زمینه دمبرگ، شکل روزنه‌ها، تعداد، الگوی قرار گرفتن و دیواره سلول‌های اطراف روزنه، حضور یا عدم حضور فیبر خارج از چوب که در بین جمعیت‌های مورد بررسی نوسان نشان ندادند، دارای ارزش تشخیصی هستند و می‌توانند برای جداسازی گونه‌ها استفاده شوند.

در تحلیل مؤلفه اصلی، دو گونه A. caucasica و A. persica (گروه A) به واسطه صفات تشریحی مشابه شامل فیبر خارج از چوب در دستجات آوندی دمبرگ و رگبرگ اصلی، ضخامت کوتیکول کنار هم واقع شدند. اما ‌این دو گیاه از نظر صفات ریخت‌شناسی (شامل ارتفاع ساقه گل‌دهنده، نوع پوشش کُرک برگ و دمبرگ، نسبت بلندی کاسبرگ به هیپانتیوم، ابعاد گل و برگ، تعداد گل‌های گل‌آذین و شکل کاسبرگ)، انتشار جغرافیایی (A. persica از عناصر خزری و ‌ایرانی-تورانی است، در حالی که پراکنش
A. caucasica محدود به بخش کوهستانی منطقه خزری است Fröhner, 1969)؛ (Khatamsaz, 1993 و صفات گرده‌شناسی (A. persica دارای گرده‌های تقریباً استوانه‌ای‌شکل، سه شیاری-منفذی و اگزین نازک است. در حالی که A. caucasica دارای گرده‌های استوانه‌ای کروی‌شکل، 3 تا 4 شیاری منفذی، و اگزین ضخیم (Faghir et al., 2015)، دارای تفاوت‌های چشمگیری هستند.

بر اساس مطالعات ریخت‌شناسی A. persica به واسطه ارتفاع گیاه، برگ‌های اندک روی قسمت‌های بالایی ساقه، ساقه و گل‌آذین بدون کُرک و نوع کُرک روی دو سطح برگ کنار A. oxysepala Juz. (Fröhner, 1969)، برای ساقه افراشته، کاسبرگ‌های بلند‌تر از هیپانتیوم، کُرک‌های پراکنده-افراشته ساقه و دمبرگ در مجاورت گونه‌های A. hessii و
A. pseudocartalinica (Khatamsaz, 1993)، همچنین، A. caucasica به واسطه صفات ریخت‌شناسی مشابه مانند ارتفاع گیاه، شکل برگ‌ها، برگ‌های ساقه‌ای کوچک، تعداد لب برگ‌ها، دمگل‌های کُرک‌دار، گل‌آذین کم گل نزدیک به گونه A. erythropodaقرار داده شد Fröhner, 1969)؛ Khatamsaz, 1993). اما مطالعه صفات گرده‌شناسی سرده Alchemilla (Faghir et al., 2015)، تفاوت‌های صفات گرده A. persica (مانند وجودگرده‌های عقیم بسیار متداول، اندازه، شکل و ضخامت اگزین)با دو گونه A. hessii وA. pseudocartalinica و نیز
A. caucasica(تعداد شیار و منفذ، شکل و تزیینات اگزین) با A. erythropodaرا آشکار ساخت و رده‌بندی‌های رایج را مورد تردید قرار داد. بنابراین، صفات تشریحی که موجب تفرق دو گونه گروه A شدند، قادر به تبیین روابط بین این دو آرایه نیستند.

درگروه B، چهار گونه: A. hessii،
A. melancholica، A. pseudocartalinica و
A. rechingeri با داشتن صفات تشریحی مشابه، شامل طول محورهای پشتی و پشتی-‌شکمی ‌دمبرگ، قطر و ضخامت چوب و آبکش و مغز دستجات آوندی، ضخامت لایه پارانشیم نردبانی از دیگر گونه‌ها تفکیک شدند. ‌این گونه‌ها دارای صفات ریخت‌شناسی مشترک، به ویژه هیپانتیوم بدون کُرک یا دارای کُرک‌های اندک قاعده‌ای و طول پهنک 4 تا 7 سانتی‌متر نیز هستند Fröhner, 1969)؛ (Khatamsaz, 1993.

خویشاوندی تشریحی بین ‌این گونه‌ها ناشی از صفات مشترک تشریحی است که به شدت تحت تأثیر شرایط محیطی و اکولوژیک قرار دارند. این صفات غیرقابل اطمینان و فاقد ارزش سیستماتیک هستند. برای تفکیک گونه‌ها صفات پایدار ریخت‌شناسی کارآیی بیشتری نشان دادند. در این میان، A. hessii با داشتن کاسبرگ‌ها‌ی بلندتر از هیپانتیوم از سه گونه آخر متمایز می‌شود. همچنین، A. pseudocartalinica (ساقه دارای کُرک خوابیده) و A. rechingeri(ساقه دارای کُرک برگشته) با داشتن ساقه و دمبرگ ضخیم از
A. melancholicaبا ساقه و دمبرگ تقریباً ضخیم و هیپانتیوم با کُرک‌های اندک جدا می‌شوند (Fröhner, 1969؛ (Khatamsaz, 1993.

در گروه بزرگ C که 15 گونه را در بر می‌گیرد، سه گونه A. hyrcana،A. erythropoda و
A. microscopicaتفکیک شدند، اما بقیه کنار هم تجمع یافتند و زیرگروه‌های کوچکی تشکیل دادند. در ‌این زیرگروه‌ها، گاهی گونه‌های دارای صفات ریخت‌شناسی مشترک کنار هم و گاه در کنار گونه‌های غیر مرتبط قرار گرفتند. برای نمونه، گونه‌های A. kurdicaو A. fluminea که دارای هیپانتیوم بدون کُرک، ساقه تقریباً بدون کُرک یا فاقد کُرک، برگ‌های کوچک 7 لبه، دارای 11تا 17 دندانه مشابه هستند، کنار هم واقع شدند Fröhner, 1969)؛ Khatamsaz, 1993). ‌همچنین، شش گونه:
A. amardica، A. condensa، A. farinosa،
A. rigida، A. surculosa و A. valdehirsuta و شش گونه: A. citrina، A. gigantodus، A. pectiniloba، A. plicatissima، A. retinervis و A. sericataکنار هم دو زیرگروه ‌ایجاد کردند.

در زیرگروه نخست، چهار گونه: A. farinosa،
A. rigida، A. condensaوA. amardica برای هیپانتیوم کُرک‌دار انبوه و دو گونه آخر برای برخی از دمگل‌هایبدون کُرک بیشتر قرابت دارند. همچنین، دو گونه A. valdehirsutaوA. surculosaبرای کُرک‌های پراکنده، 11 تا 17 دندانه در هر لب برگ، ارتفاع (10 تا 40سانتی‌متر) گیاه، ساقه ضخیم، پهنک بیش از 2 تا 7 سانتی‌متر نزدیک به هم تشخیص داده شد Fröhner, 1969)؛ (Khatamsaz, 1993. در زیرگروه دوم، سه گونهA. plicatissima، A. citrinaو
A. gigantodusبه لحاظ کُرک دمگل‌ها و گل‌های مجتمع و دو گونه آخر به واسطه دندانه‌های درشت و نوک تیز برگ (Fröhner, 1969)، کُرک‌های موهای افراشته پراکنده (Khatamsaz, 1993) جزو گونه‌های مرتبط شناخته شدند. اما بر اساس شواهد ارایه شده در فلورهای ‌ایرانیکا و ‌ایران Fröhner, 1969)؛ (Khatamsaz, 1993، A. retinervisبه واسطه کاسبرگ‌های بلند‌تر از هیپانتیوم، ساقه و دمبرگ بدون کُرک یا کُرک کم و پراکنده به گونه‌های
A. persica، A. hessii و A. sedelmeyerianaبا کُرک‌های انبوه سطح کُرک برگ و هیپانتیوم کم کُرک به A. melancholicaوA. pectinolobaو نیز با داشتن هیپانتیوم پر کُرک و دمگل‌های بدون کُرک به A. microscopica قرابت دارد. Juzepczuk (1941) گونه‌های A. sericataو A. caucasicaرا به علت داشتن کُرک خوابیده در بخش Pubescentes Buser و سری Saricatae Juz. قرار داد. در بررسی حاضر، با مطالعه فلورهای‌ ایرانیکا و ‌ایران، ‌این گونه‌ها به گونه‌های: A. rigida،A. condensa،A . citrina و
A. amardica(که همگی دارای کُرک دمبرگ خوابیده هستند) نزدیکتر شمرده می‌شود (Fröhner, 1969؛ (Khatamsaz, 1993.

نتایج تحلیل داده‌های PCA دارای ابهام زیادی در مورد ارتباط گونه‌ها است. یافته‌های حاضر ضمن تأیید نتایج تحقیقات صفات ریخت‌شناسی Sepp و Paal (1998) و Sepp و همکاران (2000) نشان می‌دهد که نزدیکی و تداخل دامنه تغییر صفات در میان گونه‌ها و جمعیت‌های آنها باعث همپوشانی گونه‌ها روی نمودار مؤلفه اصلی، تفکیک تعداد اندکی از گونه‌ها،‌ ایجاد زیرگروه‌های چندگونه‌ای و زوج گونه‌های غیرمرتبط شد. تحقیقات نشان داد که پلی‌پلوئیدی، آپومیکسی (آگامو اسپرمی) و دورگ‌گیری بسیار رایج (Asker and Jerling, 1992) در میان گونه‌های ‌این سرده مهم‌ترین علل بروز صفاتی با دامنه تغییر مشابه و حدواسط و تشکیل کمپلکس‌های گونه‌ای آگامیک و ریزگونه‌های بی‌شمار شده است Sepp et al., 2000)؛ (Gehrke et al., 2008.

بر اساس نتایج پژوهش حاضر، صفات تشریحی برگ و دمبرگ در سرده Alchemillaدارای ارزش سیستماتیک محدود هستند و کاربرد‌ این صفات در تحلیل مؤلفه اصلی به تفکیک کامل 9 گونه (A. persica،
A. caucasica،A. hessii،  A. pseudocartalinica،
A. rechingeri، A. melancholica، A. hyrcana،
A. microscopicaوA. erythropoda) و تشکیل سه گروه اصلی و دو زیرگروه متراکم گونه‌ای منجر شد. بر ‌این اساس، تحلیل مؤلفه برای بیان شفاف روابط بین گونه‌ها تاحد زیادی ناکارآمد است.

 

سپاسگزاری.

نگارندگان از مسؤولان محترم هرباریوم مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور (TARI) و هرباریوم مرکزی دانشگاه تهران (TUH) بابت در اختیار قرار دادن نمونه‌های گیاهی، کمال تشکر را دارند.

 

 

 

منابع.
Asker, S. E. and Jerling, L. (1992) Apomixis in plants. CRC Press, Boca Raton.
Ayaz, F. A., Hayirlioglu-Ayaz, S. and Beyazoglu, O. (1999) Fatty acid composition of leaf lipids of some Alchemilla L.(Rosaceae) species from Northeast Anatolia (Turkey). Grasas y Aceites 50(5): 341-344.
Boruz, V. (2010) The stem histo-anatomy of the Alchemilla glaucescens species. Annual University of Craiova 15: 82-85.
Boruz, V. (2011) Morpho-anatomical consideration on the leaf from Alchemilla glaucescens species. Analele Universităţii din Craiova, seria Agricultură - Montanologie - Cadastru 41(2): 42-46.

Buser, R. (1894) Zur kenntnis der schweizerichen Alchimillen. Berichte der Schweizerischen Botanischen Gesellschaft 4: 41-80.

Carpenter, K. J. (2006) Specialized structures in the leaf epidermis of basal angiosperms: morphology, distribution, and homology. American Journal of Botany 93(5): 665-681.

Czapik, R. (1996) Problems of apomictic reproduction in the families Compositae and Rosaceae. Folia Geobotanica and Phytotaxonomica 31: 381-387.
Ennos, A. I., Spatz, H. Ch. and Speck, T. T. (2000) The functional morphology of the petiole of the banana, Musa textiles. Journal of Experimental Botany51(353): 2085-2093.
Eriksson, T., Donoghue, M. J. and Hibbs, M. S. (1998) Phylogenetic analysis of Potentilla using DNA sequences of nuclear ribosomal internal transcribed spacer (ITS), and its implications for the classification of Rosoideae (Rosaceae). Plant Systematics and Evolution 211: 155-179.
Eriksson, T., Hibbs, M. S., Yoder, A. D., Delwiche, C. F. and Donoghue, M. J. (2003) Phylogenetic of Rosoideae (Rosaceae) based on sequences of the internal transcribed spacer (ITS) of nuclear ribosomal and the trnL-F region of chloroplast DNA. International Journal of Plant Science 164(2):197-211.
Esau, K. (1965) Plant anatomy. John Wiley & Sons, New York.
Evert, R. F. (2006) Esau’s plant anatomy. Meristems, cells, and tissues of the plant body: their structure, function, and development. 3rd edition, John Wiley & Sons Inc., NewJersey.
Faghir, M. B., Attar, F. and Ertter, B. (2011) Foliar anatomy of the genus Potentilla in Iran and its taxonomic implication. Iranian Journal of Science and Technology A3: 243-256.
Faghir, M. B., Attar, F., Shahi Shavvon, R. and Mehrmanesh, A. (2015) Pollen morphology of the genus Alchemilla L. (Rosaceae) in Iran. Turkish Journal of Botany 39: 267-279
Faghir, M. B., Chaichi Khairkhah, K. and Shahi Shavvon, R. (2014) Petiole indumentum typesof the genus Alchemilla (Rosaceae) from Iran. Taxonomy and Biosystematics 6(21): 21-30.
Fröhner, S. E. (1969) Alchemilla. In: Flora Iranica (Ed. Rechinger, K. H.) 66: 124-147. Akademische Druck-und, Verlagsanstalt, Graz.
Fröhner, S. E. (1995) Alchemilla. In: Hegi: Illustrierte Flora von Mitteleuropa, Verlag Paul Parey (Eds. Scholz, H., Conert, H. J., Jkger, E. J., Kadereit, J. W., Schultze-Motel, W., Wagenitz, G., Weber, H. E.) 4: 13-242. Berlin, Germany.
Gavrilova, A. and Vitkova, A. (2010) Distribution and ecology of Alchemilla species in Osogovo Mt. and West Balkan Mt. in Bulgaria. Hacquetia 9(1): 77-90.
Gehrke, B., Bräuchler, C., Romoleroux, K., Lundberg, M., Heubl, G. and Eriksson, T. (2008) Molecular phylogenetics of Alchemilla, Aphanes and Lachemilla (Rosaceae) inferred from plastid and nuclear intron and spacer DNA sequences, with comments on generic classification. Molecular Phylogenetic and Evolution 47(3): 1030-1044.
Hauman, L. and Balle, S. (1936) Les Alchemilla de l’Abyssinie et de Madagascar.Bulletin du Jardin Botanique de l'État à Bruxelles 14: 1-55.
Hayirlioglu-Ayaz, S. and Inceer, H. (2009) Three new Alchemilla L. (Rosaceae) records from Turkey. Pakistan Journal of Botany 41(5): 2093-2096.
Hutchinson, J. (1964) The genera of flowering plants (Angiospermae). Oxford University Press, London.
Ivanova, L. A. and P’yankov, V. I. (2002) Structural adaptation of the leaf mesophyll to shading. Russian Journal of Plant Physiology 49(3): 419-431.
Izmailow, R. (1981) Karyological studies in species of Alchemilla L. from the Calycinae Bus. (Section Brevicaulon Rothm.). Acta Biologica Cracoviensia Series Botanica 23: 117-180.
Jeelani, A. (1999) Cryptomorphology. vol. 2. Mittal Publications, New Delhi.
Juzepczuk, S. W. (1941) Alchemilla. In: Flora of USSR (Ed. Komarov, V. L.) 13: 289-410. Izd Akad Nauk SSSR, Moskva-Leningrad.
Kaya, B., Menemen, Y. and Saltan, F. Z. (2012) Flavonoids in the endemic species of Alchemilla L. (Section Alchemilla Subsection Calycanthum Rothm. Ser. Elatae Rothm.) from North-east black sea region in Turkey. Pakistan Journal of Botany 44(2): 595-597.
Khatamsaz, M. (1993) Rosaceae. In: Flora of Iran (Eds. Assadi, M., Khatamsaz, M., Maassoumi, A. A. and Mozaffarian, V.) 6: 88-140.. Research Institute of Forests and Rangeland Press, Tehran.
Linnaeus, C. (1753) Aphanes arvensis. Sp. Pl. Stockholm 2. 123. Acad. Handl 51: 15-18.
Maria, B. G. and Rodriigo, O. (2003) Leaf anatomy of rubber tree clones. Science Agriculture 60(4): 709-713.
Mehrabian, A. R., Zarre, Sh. and Podlech, D. (2007) Petiole anatomy in Astragalus sect. Incani DC. (Facaceae) in Iran (a phylogentical approach). Iranian Journal of Botany 13(2): 138-145.
Metcalfe, C. R. and Chalk, L. (1957) Anatomy of the Dicotyledons. vol. 1. Oxford at the Clarendon Press, Oxford.
Pawlowski, B. (1972) De Alchemillis Turcicis subsectionibus Chirophyllum Rothm. et Calycanthum Rothm. sectionis Alchemilla. - Przywrotniki tureckie z sekcji Alchemilla, podsekcji Chirophyllum i Calycanthum. Fragmenta Floristica et Geobotanica 18: 3-44.
Pawlowski, B. and Walters, S. M. (1972). Alchemilla. In: Flora of Turkey and the East Aegean Islands (Ed. Davis, P. H.) 4: 80-104. Edinburgh University Press, Edinburgh.
P’yankov, V. I. and Kondrachuk, A. V. (2003) Basic types of structural changes in the leaf mesophyll during adaptation of Eastern Pamir plants to mountain conditions. Russian Journal of Plant 50(1): 28-35.
Rothmaler, W. (1944) Zur nomenklatur der Europaischen Alchemilla-Arten. Svenska BotaniskaTidskrift 38: 102-112.
Saquaro, A. (2005) Leaf morphology and anatomy of the Ficus plant. African Journal of Biotechnology 5(10): 331-346.
Schulz-Menz, G. K. (1964) Rosales. In: A. Engler’s Syllabus der Pflanzenfamilien (Ed. Melchior, H.) 2: 193-242. Gebrüder Borntraeger, Berlin-Nikolassee.
Sepp, S. and Paal, J. (1998) Taxonomic continuum of Alchemilla L. (Rosaceae) in Estonia. Nordic Jounal of Botany 18(5): 519-535.
Sepp, S., Bobrova, V. K., Troitsky, A. K. and Glazunova, K. P. (2000) Genetic polymorphism detectedwith RAPD analysis and morphological variability in some microspecies of apomictic Alchemilla. Annales Botanici Fennici 37(2): 105-123.
Singh, G. (2010) Plant systematics: an integrated approach. 3rd edition. Science Publishers Inc., Enfiels, NH, USA. Printed in India.
Toma, C. and Rugină, R. (1998) Anatomia plantelor medicinale-Atlas. Academiei Române, Bucureşti.