نویسندگان
گروه جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
This study intends to present floristic-physiognomic investigation of Box trees (Buxus hyrcana) of the Farim area of Sari. All of species in the area were recorded by two methods field-walk and 60 releves with an area of 400 m2 in a systematic-selective design in two elevation classes, more and less than 1200 m above sea level implemented. Our results showed that the flora of this region includes 47 families, 67 genera, and 77 species. Phanerophytes (37.7%), Cryptophytes (32.5%) and Hemicryptophytes (24.7%) were the most important structure groups of the local biological spectrum according to Raunkiaer method, and also with increasing elevation, portions of Hemicryptophytes and Cryptophytes increased and decreased, respectively. Chorological studies showed that chorotype form Euro-Sibria was the most important phytochorion in two habitats. The correlation of environment variables with two first axes of DCA showed that elevation of sea level and dominance average (canopy percentage) of Box trees had decisive role on the vegetation composition and mean richness of species (Hill N0 index). Also, Jackknife estimation results confirmed that species richness in habitats with elevation more than 1200 m (75.8 species) had a higher level compared to habitats with elevation less than 1200 m (58.6 species) because of decreasing box trees dominance. Totally, the results of the present study not only confirmed the ecological capacity of Box trees in developing up to 1700 m in mountain forests of north Iran, but also the association of box trees with some plants of high regions with steep slope of north Hyrcanian forests such as: Acer mazandaranicum, Carpinus schuschaensis and Taxus baccata, can be introduced as two new syntaxa including Taxus baccata- Buxus hyrcana and Carpinus schuschaensis- Buxus hyrcana in Hyrcanian forests.
کلیدواژهها [English]
مقدمه.
شمشاد (Buxus hyrcana Pojark.) از معدود درختان پهنبرگ همیشهسبز جنگلهای هیرکانی است که متأسفانه علیرغم تولید چوب با ارزش، به طور جدی مورد توجه قرار نگرفته است. سطوح وسیعی از جنگلهای آن ناآگاهانه یا از روی سودجویی توسط گروههای مختلف جامعه نابود شده است تا این که به دلیل کاهش چشمگیر جنگلهای آن، در فهرست گونههای در معرض خطر (endangered species) جنگلهای هیرکانی قرار گرفته است (Jalili and Jamzad, 1999). آنچه که امروزه جنگلهای شمشاد ناحیه هیرکانی را بیش از پیش تهدید میکند، بروز بیماری سوختگی شمشاد (Box blight) در بخش عمدهای از جنگلهای شمال است. ابتدا در سال 1389، اخبار پراکندهای از آلودگی جنگلهای شمشاد ایران از استان گیلان اعلام شد. اما ابتلای بخش وسیعی از جنگلهای گیلان و مازندران به قارچ Calonectria pseudonaviculata توسط Mirabolfathy و همکاران (2013) گزارش شد.
پوشش گیاهی هر منطقه، بازتاب واکنش عناصر زیستی در برابر شرایط محیطی است و ارتباط مستقیمی با تکامل گیاهان در دوران گذشته زمینشناسی و وضعیت جغرافیایی آن دوران دارد (Moradi et al., 2013). شناسایی رُستنیهای گیاهی و بررسی پراکنش جغرافیایی گیاهان یک منطقه به عنوان مطالعه زیربنایی برای پژوهشهای بومشناختی، مدیریت و حفاظت گیاهان به شمار میرود (Atashgahi et al., 2009) و راهکاری مناسب برای تعیین ظرفیت اکولوژیک منطقه، سنجش و ارزیابی وضعیت کنونی و پیشبینی وضعیت آینده به شمار میرود.
در چند دهه اخیر، پژوهشهای فراوانی در زمینه مطالعات فلوریستیک برخی رویشگاههای منحصر به فرد جنگلهای هیرکانی انجام شده است که در این خصوص میتوان به پژوهشهای Ejtehadi و همکاران (2003) در پناهگاه حیات وحش میانکاله استان مازندران، Akbarinia و همکاران (2004) در رویشگاه توس سنگده، Esmailzadeh و همکاران (2005) در ذخیرهگاه جنگلی سرخدار افراتخته، Ghahreman و همکاران (2006) در جوامع جنگلی توسکای قشلاقی (Alnus glutinosa (L.) Gaertn.) در شمال کشور، Asgharzadeh و همکاران (2008) در پارک جنگلی سیسنگان، Jafari و Akhani (2008) در منطقه حفاطت شده جهاننما، استان گلستان، Atashgahi و همکاران (2009) در جنگلهای شرق دودانگه ساری، Khodadadi و همکاران (2009) در تالاب استیل آستارا، Razavi و Hassan Abbasi (2009) در رویشگاه سرو خمرهای سورکش، Akhani و همکاران (2010) در مطالعه فلوریستیک و پراکنش جغرافیایی ترکیب گیاهی ناحیه رویشی خزری، Naqinezhad و همکاران (2010) در جنگلهای حفاظت شده مازیبن و رامسر، Naqinezhad و Zarezadeh (2012) در جنگلهای جلگهای نور و سیسنگان، Kamrani و همکاران (2011) در تالاب و کوههای البرز غربی، شمال ایران، Assadi و همکاران (a2011) در رویشگاههای شمشاد جنگل حفاظت شده خیبوس، اشاره کرد.
مطالعه رویشگاههای شمشاد در سطح جنگلهای شمال و مطالعه اکولوژیک آنها به این علت که امکان حفاظت و حمایت از این گونه را به طور آگاهانه و مؤثرتر میسر میسازد، اهمیت فراوان دارد و در اولویت است. منطقه فریم ساری یکی از معدود رویشگاههای کوهستانی شمشاد در جنگلهای هیرکانی مرکزی است که تاکنون اطلاعاتی از آن در منابع علمی گزارش نشده است. بنابراین پژوهش حاضر در نظر دارد تا با انجام مطالعهای فلوریستیک، اطلاعات پایه و زیربنایی در خصوص شناخت ظرفیتهای بومشناختی گونه شمشاد در این منطقه را ارایه نماید. گسترش تودههای شمشاد در جنگلهای فریم تا ارتفاع 1700 متر از سطح دریا و همچنین عاری بودن آن از هر گونه عوامل تخریبی، ضمن این که جایگاه اکولوژیک تودههای شمشاد منطقه را به عنوان یک رویشگاه شمشاد منحصر به فرد در سطح جنگلهای هیرکانی ممتاز میسازد، لزوم بیش از پیش مطالعه فلوریستیک در این منطقه را نیز رهنمون میسازد.
مواد و روشها.
منطقه مورد مطالعه: منطقه مورد مطالعه در رویشگاههای شمشاد منطقه فریم، جنوبغربی شهرستان ساری، استان مازندران در مختصات جغرافیایی 5 1 o36 تا 5 11 o36 عرض شمالی و 15 8 o53 تا 22 27 o53 طول شرقی قرار دارد (شکل 1). متوسط بارندگی سالیانه منطقه حدود 800 میلیمتر و متوسط دمای سالیانه آن 4/10 درجه سانتیگراد است. اقلیم منطقه بر اساس اقلیم نمای آمبرژه در اقلیم مرطوب سرد قرار دارد. سنگ مادر از جنس آهکی مربوط به دوره ژوراسیک تحتانی (رشتهکوه سنگی)، آهکی ماسهسنگ و رس مربوط به دوره کرتاسیک تحتانی تشکیل شده است. از نظر خاکشناسی، انواع تیپ خاک از قهوهای جنگلی تا راندزین در این منطقه وجود دارد (Anonymous, 2003).
نمونهبرداری: تحقیق حاضر در جنگلهای شمشاد منطقه فریم در دو رویشگاه با ارتفاع کمتر از 1200 متر از سطح دریا شامل پارسل 7 (سری رسکت) و پارسلهای 2، 3، 4 و 5 (سری شیلاک) و جنگلهای شمشاد با ارتفاع بیشتر از 1200 متر در سری بولا انجام شد. برای این منظور، ترانسکتهایی با فواصل 200 متر به عنوان خطوط مبنا در جهت شیب تغییرات ارتفاع از سطح دریا (عمود بر خطوط منحنی میزان) در نظر گرفته شده، تعداد 60 قطعهنمونه یا رولوه با در نظر گرفتن هر گونه تغییر احتمالی در پوشش گیاهی منطقه و با تأکید بر اصل توده معرف در هر رویشگاه پیاده میشوند. قطعهنمونهها به طور انتخابی و در نقاط تخریب نشده و نقاطی که وضعیت کنونی پوشش گیاهی آنها بیانگر ویژگیهای پوشش گیاهی بالقوه (جامعه اوج) منطقه یا نزدیک به آن باشند پیاده میشوند (Esmailzadeh et al., 2011). در واقع نمونهگیری پوشش گیاهی با روش سیستماتیک-انتخابی انجام میشود (Kent, 2011). اندازه رولوهها مطابق اندازه قطعه نمونه پیشنهادی برای مطالعه پوششهای جنگلی نواحی معتدله، 400 مترمربع (20´20 متری) در نظر گرفته میشود (Dengler et al., 2008). در محل هر قطعهنمونه نخست، ویژگیهای توپوگرافی منطقه ثبت شده، سپس فهرست تمامی گونههای گیاهی به همراه برآورد درصد تاج پوشش آنها با استفاده از ضرایب فراوانی- چیرگی
Van der Maarel (1979) انجام شد. از روش پیمایش صحرایی به منظور تکمیل فهرست فلوریستیک منطقه استفاده شد. نمونهبرداری پوشش گیاهی منطقه در اواخر تیر ماه (زمانی که انتظار میرود اغلب گونههای گیاهی منطقه در ترکیب پوشش گیاهی حضور داشته باشند) و اواخر اسفند ماه (به منظور ثبت فلور پیش بهاره جنگل) انجام شد. در این روش، با مراجعه مستقیم به منطقه مورد بررسی، از نمونههای گیاهی عکسبرداری شد. در زمان نمونهبرداری، یادداشتهای مربوط به وضعیت بومشناختی و شکل زیستی هر یک از گونهها به طور مستقیم در عرصه انجام شد، سپس با استفاده از منابعی همچون: فلورا ایرانیکا (Rechinger, 1963-2010)، فلور ایران (Assadi et al., 1992-2002) و فلور رنگی ایران (Ghahreman, 1996-2000) به طور دقیق شناسایی شدند.
شکل 1- موقعیت جنگلهای شمشاد منطقه فریم
تحلیل دادهها: برای طبقهبندی شکل زیستی گیاهان از ردهبندی Raunkiaer (1934) استفاده شد (Moghaddam, 2001) و بر اساس آن طیف زیستی منطقه برای دو رویشگاه شمشادی با ارتفاع کمتر و بیشتر از 1200 متر ترسیم شد. پراکنش جغرافیایی (chorology) گونهها با مراجعه به فلورا ایرانیکا (Rechinger, 1963-2010)، مجموعه 8 جلدی Conspectus Florae Orientalis. (Zohary et al., 1980-1993) و فلور ایران (Assadi et al., 1992-2002) بررسی شد. همچنین، به منظور تعیین اختلاف فلوریستیک دو رویشگاه از تحلیل تطبیقی نا اریب یا DCA استفاده شد. برای این منظور، نخست تبدیل دادهها با استفاده از دو فرآیند تبدیل با روش نسبیسازی با مقدار بیشینه (relativization by maximum) و نسبیسازی بر اساس گونههایی که در نیمی از قطعاتنمونه حضور دارند (Info function of ubiquity) و با استفاده از بسته نرمافزاری CANOCO نسخه 5/4 (Ter Braak and Smilauer, 2002) انجام شد (McCune and Mefford, 1999). در اجرای این تحلیل، گونههای نادر برای کاهش خطا وزن کمتری گرفتند (Leps and Smilauer, 2003). سپس همبستگی مقادیر بردار ویژه دو محور اول DCA با متغیرهای غنای گونهای یا شاخص N0 هیل (Hill, 1973) (رابطه 1) متوسط درصد تاج پوشش درختان شمشاد، ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت دامنه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون بررسی شد. جهت دامنه نیز برای استفاده در تحلیلهای چند متغیره از دو رابطه: (Cos A + 1) و (Sin A + 1) که در آن A برابر با آزیموت دامنه از بالا به پایین شیب است به ترتیب به متغیرهای کمی شمالگرایی (northness) و شرقگرایی (eastness) با دامنه تغییرات صفر (جهت جنوبی و غربی) تا دو (جهت شمالی و شرقی) تبدیل میشود (Dobrovic et al., 2006). در پایان، با استفاده از روش تخمین جک نایف غنای گونهای جنگلهای شمشاد در ارتفاع کمتر و بیشتر از 1200 متر مقایسه شد.
رابطه 1: N0=S
S= تعداد کل گونهها در هر قطعهنمونه
.روش تخمین جک نایف (Jackknife estimate): روش جک نایف، یکی از روشهای ناپارامتری تنوع زیستی است که غنای گونهای هر منطقه را در صورتی که فقط اطلاعات مربوط به قسمتی از کل غنای آن منطقه در اختیار باشد، برآورد میکند و امکان مقایسه دو منطقه با حجم نمونه (تعداد قطعهنمونه) متفاوت را فراهم میسازد (Ejtehadi et al., 2008). این روش که بر اساس فراوانی مشاهده شده گونههای نادر استوار است، زمانی که نمونهبرداری در یک منطقه با روش قطعهنمونه انجام میگیرد قابلیت کاربرد دارد. در این روش، نخست بایستی دادههای حاصل از یک سری قطعاتنمونه تصادفی به صورت جدول حضور و غیاب برای هر گونه تهیه و تعداد گونههای منحصر به فرد هر قطعهنمونه مشخص شود. گونه منحصر به فرد گونهای است که فقط و فقط در یک قطعهنمونه گزارش شود (البته گونه منحصر به فرد از لحاظ مکانی نادر است و لازم نیست تا از لحاظ عددی (تعداد) نادر باشد. سپس با استفاده از رابطه 2 تعداد گونه تخمین زده میشود (Ejtehadi et al., 2008).
رابطه 2:
Ŝ= تخمین جک نایف از غنای گونهای، S= تعداد کل گونههای مشاهده شده در n قطعهنمونه، n= تعداد کل قطعهنمونههای آماربرداری شده، K= تعداد گونههای منحصر به فرد
نتایج.
مطالعه فلوریستیکی در منطقه به شناسایی تعداد 86 گونه گیاهی متعلق به 76 جنس و 51 تیره گیاهی منجر شد که از این تعداد، 57 گونه، 49 جنس و 37 تیره گیاهی در ارتفاع کمتر از 1200 متر حضور یافته، سهم رویشگاههای شمشاد با ارتفاع بیشتر از 1200 متر 77 گونه، 71 جنس و 47 تیره گیاهی است (پیوست 1). شایان ذکر است که ثبت فهرست گونههای گیاهی منطقه در دو روش پیمایش صحرایی و قطعهنمونهای نتایج کاملاً مشابهی را به همراه داشته است. همچنین، تعداد 9 گونه: Platanthera bifolia (L.) Rich.، Allium paradoxum (M.Bieb.) G.Don، Colchicum speciosum Steven، Corydalis hyrcana Wendelbo، Erythronium caucasicum Woronow، Limodorum abortivum (L.) Sw.، Luzula forsteri (Sm.) DC.، Neottia nidus-avis (L.) Rich. و Scilla siberica Haw. in Andrews subsp. caucasica .(Miscz.) Mordak که فقط در ابتدای فصل رویش در سطح منطقه پراکنش داشتند به عنوان فلور پیش بهاره جنگل در سطح دو منطقه قلمداد میشوند.
تیرههای: Rosaceae (6 گونه، 7 درصد)، Orchidaceae (5 گونه، 8/5 درصد)، Dryopteridaceae و Lamiaceae (4 گونه، 7/4 درصد)، Aceraceae، Aspleniaceae، Asteraceae، Betulaceae و Cyperaceae (3 گونه، 5/3 درصد) به عنوان بزرگترین تیرههای گیاهی موجود در منطقه هستند که در مجموع، 5/39 درصد از کل گونهها را شامل میشوند. نمودار تعداد گونه هر یک از تیرههای گیاهی منطقه در دو رویشگاه با ارتفاع کمتر از 1200 متر (شکل 2-A) و ارتفاع بیشتر از 1200 متر (شکل 2-B) بیانگر آن است که اگر چه تیرههای گیاهی مزبور در سطح هر دو رویشگاه سهم بالایی از ترکیب گیاهی منطقه را به خود اختصاص میدهند، اما تودههای شمشاد منطقه در ارتفاع بیشتر از 1200 متر، از تعداد تیره گیاهی بیشتری نسبت به تودههای شمشاد در ارتفاع کمتر از 1200 متر برخوردار است. در این ارتباط، جنسهای: Acer L.،Asplenium L. و Carex L. هر یک با 3 گونه به همراه: Carpinus L.، Dryopteris Adans.، Euonymus L. و Polystichum Roth هر یک با دو گونه به عنوان مهمترین جنسهای گیاهی منطقه محسوب میشوند.
|
|
شکل 2- تعداد گونهها در تیرههای گیاهی موجود در رویشگاههای شمشاد فریم. (A ارتفاع کمتر 1200 متر، (B ارتفاع بیشتر از 1200 متر
بررسی طیف زیستی پوشش گیاهی منطقه با روش رانکایر نشان داد که در ارتفاع کمتر از 1200 متر کریپتوفیتها با 4/47 درصد (27 گونه)، فانروفیتها با 1/35 درصد (20 گونه) و همیکریپتوفیتها با 3/12 درصد (7 گونه) شکلهای زیستی غالب ترکیب رُستنی منطقه هستند. در صورتی که کامهفیتها با 3/5 درصد (3 گونه) به تعداد اندک در سطح منطقه حضور داشتند. همچنین بررسی طیف زیستی پوشش گیاهی منطقه در ارتفاع بیشتر از 1200 متر نشان داد که فانروفیتها و کریپتوفیتها با 9/35 درصد (28 گونه)، به همراه همیکریپتوفیتها با 1/23 درصد (18 گونه) شکلهای زیستی غالب ترکیب رُستنیهای منطقه بوده و کامهفیتها نیز با 1/5 درصد (4 گونه) به تعداد اندک در منطقه حضور داشتند. در این رابطه، تروفیتها اصلاً در سطح منطقه حضور نداشتند. مقایسه نتایج طیف زیستی منطقه نشان داد که در تودههای شمشاد منطقه با افزایش ارتفاع از سطح دریا از سهم کریپتوفیتها به میزان 3/24 درصد کاسته شده، بر سهم عناصر همیکریپتوفیت به مقدار تقریبی دو برابر (97 درصد) افزوده شده است، در حالی که درصد حضور فانروفیتها و کامهفیتها با افزایش ارتفاع تغییر محسوسی را نشان نداد (شکل 3).
نتایج پراکنش جغرافیایی گیاهان نیز نشان داد که از نظر تعلق گونههای گیاهی به مناطق جغرافیایی، در ارتفاع کمتر از 1200 متر بیشترین سهم، مربوط به عناصر اروپا-سیبری (32 گونه، 7/66 درصد) است و پس از آن عناصر چند ناحیهای (10 گونه، 8/20 درصد)، اروپا-سیبری/ مدیترانهای (4 گونه، 3/8 درصد)، اروپا-سیبری/ مدیترانهای/ ایرانی-تورانی و اروپا-سیبری/ ایرانی-تورانی (هر کدام با 1 گونه، 08/2 درصد) قرار داشتند و عناصر جهانوطن یا تقریباً جهانوطن اصلاً حضور نداشتند، نتایج پراکنش جغرافیایی گیاهان در ارتفاع بیشتر از 1200 متر نیز نشان داد که عناصر اروپا-سیبری (42 گونه، 9/60 درصد)، عناصر چند ناحیهای (9 گونه، 04/13 درصد)، اروپا-سیبری/ مدیترانهای (7 گونه، 14/10 درصد) بیشترین سهم را داشتند و عناصر اروپا-سیبری/ مدیترانهای/ ایرانی-تورانی (6 گونه،7/8 درصد)، اروپا-سیبری/ ایرانی-تورانی (3 گونه، 3/4 درصد) و عناصر جهانوطن یا تقریباً جهانوطن (2 گونه، 9/2 درصد) در رتبههای بعدی قرار داشتند. مقایسه کوروتیپها در دو رویشگاه کمتر و بیشتر از 1200 متر بیانگر آن است که در رویشگاه شمشاد با ارتفاع بیشتر از 1200 متر سهم کوروتیپهای دو منطقهای و سه منطقهای به همراه جهانوطن افزوده شده است و به همان نسبت از سهم عناصر تک ناحیهای اروپا-سیبری و چندمنطقهای کاسته شده است (شکل 4).
شکل 3- طیف زیستی عناصر گیاهی رویشگاههای شمشاد فریم. (شکلهای زیستی: Ph: فانروفیت، Ch: کامهفیت، He: همیکریپتوفیت، Cry: کریپتوفیت، Th: تروفیت) |
شکل 4- درصد فراوانی پراکنش جغرافیایی گیاهان رویشگاههای شمشاد فریم (منطقه رویشی: Euro-sib.: اروپا-سیبری، Ir-Tur.: ایرانی-تورانی، Medit.: مدیترانهای، Plureg.: چند ناحیهای، Cosm & Scosm.: جهانوطن و تقریباً جهانوطن) |
مقایسه دو رویشگاه از نظر غنای گونهای با استفاده از روش جک نایف نشان میدهد که تعداد گونه تخمینی جنگلهای شمشاد منطقه در رویشگاه با ارتفاع بیشتر از 1200 متر (8/75 گونه) بیشتر از رویشگاه با ارتفاع کمتر از 1200 متر (6/58 گونه) است (جدول 1). همچنین، مقایسه غنای گونهای دو رویشگاه (کمتر و بیشتر از 1200 متر از سطح دریا) بر اساس تعداد گونه مشاهده شده نشان میدهد که از تعداد کل 77 گونه شناسایی شده در جنگلهای شمشاد منطقه، تعداد 40 گونه به صورت مشترک در هر دو رویشگاه حضور داشت و در این ارتباط تعداد 29 گونه فقط در ارتفاع بیشتر از 1200 متر و 8 گونه فقط در ارتفاع کمتر از 1200 متر حضور یافتند (پیوست 1).
نمایش ابر نقاط قطعاتنمونه دو رویشگاه در امتداد دو محور اول تحلیل رستهبندی DCA نشان میدهد که قطعاتنمونه هر یک از دو رویشگاه دارای حاشیه مخصوص به خود است و از یکدیگر متمایز هستند (شکل 5-A). محورهای اول و دوم آنالیز DCA با مقادیر ویژه 639/0و 163/0 به ترتیب 5/12 و 2/6 درصد از کل تغییرات در ترکیب فلوریستیک دو رویشگاه را ارایه میکنند (جدول 2). نتایج تحلیل همبستگی نشان میدهد که به غیر از متغیر درصد شیب دامنه، سایر متغیرها شامل: ارتفاع از سطح دریا، درجه شمالگرایی و شرقگرایی به همراه درصد تاج پوشش درختان شمشاد و متوسط تراکم گونهای (شاخص N0 هیل) رابطه معنیداری با مقادیر بردار ویژه دو محور اول تحلیل DCA نشان میدهد (جدول 2). همان طور که در شکل 5-B مشخص است، متغیرهای ارتفاع از سطح دریا و شاخص غنای گونهای به سمت ابر نقاط قطعاتنمونه رویشگاه شمشاد با ارتفاع بیشتر از 1200 متر امتداد داشته، همبستگی مثبتی را با آن نشان میدهند. در حالی که محور متغیر درصد تاج پوشش شمشاد همبستگی مثبتی را با ابر نقاط قطعاتنمونه رویشگاه شمشاد با ارتفاع کمتر از 1200 متر نشان میدهد.
جدول 1- مقایسه غنای گونهای رویشگاههای شمشاد فریم در دو رویشگاه با ارتفاع کمتر و بیشتر از 1200 متر با استفاده از روش تخمین جک نایف
رویشگاه شمشاد |
تعداد گونه |
برآورد جک نایف |
انحراف معیار |
درجه آزادی |
حدود اعتماد |
ارتفاع کمتر از 1200 متر |
48 |
6/58 |
52/4 |
30 |
9/67 - 4/49 |
ارتفاع بیشتر از 1200 متر |
69 |
8/75 |
30/3 |
28 |
5/82–69 |
|
شکل 5- (A نمودار رستهبندی قطعاتنمونه رویشگاههای شمشاد منطقه فریم در دو رویشگاه کمتر از 1200 متر از سطح دریا (¨) و بیشتر از 1200 متر از سطح دریا(à)، (B نمایش بردار همبستگی متغیرهای محیطی با دو محور اول تحلیل DCA
جدول 2- همبستگی بین محورهای DCA و متغیرهای محیطی. * و ** به ترتیب نشان دهنده معنیدار بودن در سطح 05/0و 01/0 است و ns معنیدار نبودن را نشان میدهد.
متغیرها |
محور 1 |
محور 2 |
|
متغیرها |
محور 1 |
محور 2 |
ارتفاع از سطح دریا |
** 865/0- |
** 344/0- |
|
شیب |
ns 110/0 |
ns 224/0 |
درجه شمالگرایی |
ns 05/0- |
** 464/0- |
|
درصد تاج پوشش شمشاد |
** 769/0 |
** 507/0 |
درجه شرقگرایی |
* 311/0- |
ns 074/0 |
|
غنای گونهای (شاخص N0 هیل) |
** 789/0- |
* 293/0- |
مقادیر ویژه |
638/0 |
317/0 |
|
درصد تبیین واریانس |
5/12 |
2/6 |
درصد تجمعی تبیین واریانس |
5/12 |
7/18 |
|
|
|
|
مقدار واریانس تشریح شده (Trace) توسط محورهای DCA= 423/2 |
|
|
||||
واریانس کل (Total inertia)= 098/5 |
|
|
بحث.
فلور رویشگاههای شمشاد در جنگلهای فریم ساری که در محدوده ارتفاعی 900 تا 1700 متری از سطح دریا قرار دارند برای نخستین بار در پژوهش حاضر بررسی شد. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش تعداد 77 گونه گیاهی متعلق به 67 جنس و 47 تیره گیاهی شناسایی شد. تیرههای گیاهی Rosaceae، Lamiaceae و Dryopteridaceae به ترتیب مهمترین تیرههای گیاهی منطقه بودند. تیرههای Rosaceae و Lamiaceae در مطالعات مشابه سایر محققان نیز به عنوان مهمترین تیرههای گیاهی از نظر سهم گونههای گیاهی معرفی شده بود Akbarinia et al., 2004)؛ Atashgahi et al., 2009؛ Razavi and Hassan Abbasi, 2009؛ Naqinezhad et al., 2010؛ Ghahremaninejad et al., 2011). بررسی غنای گونهای منطقه و مقایسه آن با تحقیقات مشابه که در مناطق مشابهی از نظر پوشش گیاهی و اقلیم قرار دارند نظیر راش دارکلا (93 گونه) (Esmailzadeh et al., 2011) و جنگل راش اساس (177 گونه) (Khushmou, 2008) نشان میدهد که رویشگاههای شمشاد در جنگلهای فریم ساری غنای گونهای نسبتاً اندکی دارد. علت پایین بودن میزان غنای گونهای منطقه، در واقع همان حضور متراکم درختان شمشاد با تاج پوشش انبوه در اشکوب درختی جنگل است که با ایجاد محدودیت فضا و شرایط نوری مناسب، زمینه حضور متنوع گونههای زیر اشکوب جنگل را غیرممکن میسازد. همچنین مقایسه غنای گونهای منطقه با تودههای شمشادی جنگل حفاظت شده خیبوس، گویای آن بود که غنای گونهای در جنگلهای شمشاد نسبت به جنگل حفاظت شده خیبوس (60 گونه) (Assadi et al., 2011a) بالاتر است که علت آن را میتوان وسعت بیشتر جنگلهای شمشاد منطقه فریم نسبت به جنگل حفاظت شده خیبوس قلمداد کرد.
مقایسه نتایج دو روش پیمایش صحرایی و روش قطعهنمونهای در ارایه ترکیب فلوریستیک رویشگاههای شمشاد منطقه، هیچ تفاوتی را نشان نداد. هر چند این نتیجهگیری در رویشگاههای طبیعی غیرمنتظره به نظر میرسد اما تحقق این قضیه در رویشگاههای شمشاد منطقه میتواند گویای این موضوع باشد که در رویشگاههای انبوه شمشاد، عملکرد نسبتاً یکسان و یکنواخت تاج پوشش متراکم شمشاد سبب میشود تا تغییرات ترکیب پوشش گیاهی در مقیاس مکانی، اندک باشد. بنابراین با یک طرح نمونهبرداری مناسب (تعداد قطعهنمونه کافی) میتوان اطلاعات فلوریستیکی منطقه را بر اساس نتایج روش نمونهبرداری قطعهنمونهای نیز اخذ کرد. Assadi و همکاران (b2011) نیز در مقایسه تغییرات تنوع زیستی گیاهی با تأکید بر شاخص یکنواختی در جوامع گیاهی شمشاد و فاقد شمشاد خیبوس نشان دادند که غلبه بالای درختان شمشاد باعث میشود که همواره تعداد اندکی از گونههای بردبار به سایه با توزیع هرچه یکنواختتر در زیر اشکوب جوامع گیاهی شمشاد حضور یابد و این مسأله سبب میشود تا یکنواختی جوامع گیاهی شمشاد همواره در سطح بالاتری نسبت به جوامع گیاهی فاقد شمشاد ارزیابی شود. بنابراین، نتایج پژوهش حاضر از این نظر با نتایج تحقیق Assadi و همکاران (b2011) مطابقت دارد.
در بررسی طیف زیستی گونهها با روش رانکایر مشخص شد که فانروفیتها، کریپتوفیتها و همیکریپتوفیتها مهمترین شکلهای زیستی منطقه به شمار میروند. حضور فراوان عناصر فانروفیت، کریپتوفیت و همیکریپتوفیت در این جنگل بیانگر وجود یک اقلیم معتدله با زمستانهای سرد، با بارندگی فراوان و تابستانهای نسبتاً خنک و مناسب برای رویشهای جنگلی معتدله است (Esmailzadeh et al., 2005). Akbarinia و همکاران (2004)، Esmailzadeh و همکاران (2005)، Atashgahi و همکاران (2009) و Naqinezhad و همکاران (2010) نیز در مطالعات خود به ترتیب همیکریپتوفیتها، کریپتوفیتها و فانروفیتها را به عنوان فراوانترین شکل رویشی گزارش کردند البته در مطالعات آنها همیکریپتوفیتها به عنوان فراوانترین شکل رویشی مناطق مذکور معرفی شده است و از این نظر کریپتوفیتها و فانروفیتها در درجه دوم و سوم اهمیت قرار داشتند در حالی که در بررسی حاضر، فانروفیتها به عنوان شکل رویشی غالب و کریپتوفیتها به همراه همیکریپتوفیتها در درجه بعدی اهمیت قرار داشتند. بالا بودن حضور فانروفیتها را میتوان به خاطر توسعه نیافتن گونههای علفی و بوتهای در زیر تاج پوشش انبوه درختان شمشاد دانست. نتایج پژوهش حاضر از این نظر شبیه مطالعه Assadi و همکاران (b2011) در تودههای شمشادی جنگل حفاظت شده خیبوس است.
بررسی طیف زیستی منطقه به تفکیک دو رویشگاه نشان داد که با افزایش ارتفاع از سطح دریا، سهم عناصر همیکریپتوفیتها افزایش مییابد. Ghahremaninejad و Agheli (2009) در مطالعه فلوریستیک پارک ملی کیاسر و Naqinezhad و همکاران (2010) در مطالعه فلوریستیک جنگلهای حفاظت شده مازیبن و رامسر نشان دادند که با افزایش ارتفاع از سطح دریا و کاهش دما بر میزان همیکریپتوفیتها افزوده میشود. Noroozi و همکاران (2008) نیز در معرفی ترکیب گیاهی و جغرافیای گیاهی رویشهای کوهسری (آلپاین) ایران نشان دادند که همیکریپتوفیتها شکل زیستی غالب ارتفاعات بالا و رویشهای کوهسری ایران هستند. جوانههای رویشی همیکریپتوفیتها در زمستان در سطح خاک و در میان لاشبرگها و زیر برفهای زمستانی قرار میگیرد و این ویژگی موجب مقاومت بالا به شرایط دمایی سرد میشود (Ardakani, 2009؛ (Naqinezhad et al., 2010. در واقع، همیکریپتوفیتها با اقلیم مرطوب و سرد در ارتفاعات یا عرضهای جغرافیایی بالاتر در ارتباط هستند (Raunkiaer, 1934). این در حالی است که سهم کریپتوفیتها با افزایش ارتفاع از سطح دریا کاهش یافت. از آنجا که حضور درصد قابل توجهی از گیاهان کریپتوفیت در یک منطقه بیانگر زیاد بودن عمق و فرسایش نسبتاً کم خاک است (Ghahremaninejad et al., 2011) علت کاهش حضور کریپتوفیتها در ارتفاعات بالا را میتوان به علت کاهش عمق خاک، به دلیل بیشتر بودن شیب دامنه در رویشگاه بیشتر از 1200 متر از سطح دریا و در نتیجه افزایش فرسایش خاک در این مناطق نسبت داد. حضور بالای گونههای سرخس (11 گونه) و فقدان تروفیتها که شاخص مناطق خشک و نیمهخشک هستند مبین بهرهمندی مناطق مورد بررسی از شرایط رطوبتی مطلوب برای توسعه تودههای شمشاد است. Assadi و همکاران (a2011) نیز در بررسی طیف زیستی جنگلهای شمشاد خیبوس نشان دادند که تروفیتها در هیچ یک از جوامع گیاهی شمشاد خیبوس حضور نداشتند. حضور نسبتاً اندک شکل زیستی کامهفیت در سطح منطقه که اغلب در نواحی مرتفع با اقلیم نیمه خشک پراکنش دارند ((Atashgahi et al., 2009 نیز به علت سازگاری کم عناصر گیاهی کامهفیت به شرایط اقلیمی منطقه قابل توجیه است.
بررسی پراکنش جغرافیایی گونههای گیاهی منطقه نشان دادکه سهم عمدهای ازترکیب گیاهی منطقه مربوط به ناحیه اروپا-سیبری است. پراکنش جغرافیایی مجموعه گونههای گیاهی یک منطقه بازتاب تأثیرپذیری آن از ناحیه یا نواحی رویشی مختلف است (Akbarzadeh, 2007). با توجه به این که جنگلهای شمال ایران از نظر جغرافیای گیاهی متعلق به ایالت (Province) اکسین-هیرکانی از زیرحوضههای پونتیک (Pontic) ازناحیه بزرگ اروپا-سیبری است؛ از این رو، حضور نسبتاً بالای عناصر اروپا-سیبری در فلور منطقه دور از ذهن نیست. این مسأله در سایر مطالعات فلوریستیک انجام شده در سطح جنگلهای شمال توسط Akbarinia و همکاران (2004)، Esmailzadeh و همکاران (2005)، Naqinezhad و همکاران (2010)، Assadi و همکاران (a2011) و Esmailzadeh و همکاران (2014) نیز قابل مشاهده است.
مقایسه آرایههای گیاهی در دو رویشگاه کمتر و بیشتر از 1200 متر بیانگر آن است که جنگل شمشاد در ارتفاع بیشتر از 1200 متر (68 گونه، 62 جنس و 43 تیره گیاهی) از تنوع زیستی گیاهی بالاتری نسبت به رویشگاه با ارتفاع کمتر از 1200 متر (48 گونه، 40 جنس و 33 تیره گیاهی) برخوردار است. بیشتر بودن غنای گونهای جنگلهای شمشاد در ارتفاع بیشتر از 1200 متر در درجه اول میتواند به علت بیشتر بودن دامنه ارتفاعی در این رویشگاه (1200-1700 متر) نسبت به رویشگاه کمتر از 1200 متر (900-1200 متر) و در نتیجه تأثیر بیشتر عامل اکولوژیک ارتفاع از سطح دریا بر تغییرات ترکیب گیاهی و فراهم شدن طیف وسیعتری از آشیان بومشناختی برای حضور و رویش گونههای گیاهی متنوعتر باشد. نتایج پژوهش حاضر از این نظر با نتایج مطالعات Fallahchay و Marvie Mohajer (2005)، Sang (2009) و Naqinezhad و همکاران (2010) که نشان دادند تغییرات ارتفاع از سطح دریا به تغییرات چشمگیر در غنا و تنوع زیستی گیاهی هر منطقه منجر میشود، همخوانی دارد. عامل اکولوژیک ارتفاع از سطح دریا به علت تأثیر زیادی که بر متوسط درجه حرارت و رطوبت هر منطقه به عنوان دو شاخص اقلیمی مؤثر بر الگوی پراکنش گیاهان دارد، همواره به عنوان یکی از مهمترین عوامل محیطی مؤثر بر ترکیب پوشش گیاهی آن منطقه به شمار میرود Barnes et al., 1998)؛ (Zhao et al., 2005. در درجه دوم، میتواند به علت کاهش درصد تاج پوشش درختان شمشاد در رویشگاه با ارتفاع از سطح دریای بیشتر از 1200 متر باشد که باعث میشود زمینه (نور کافی و فضای مناسب) برای حضور گونههای زیر اشکوب فراهم شود و در نتیجه به افزایش غنای گونهای منجر شود. Assadi و همکاران (b2011) در مقایسه غنای گونهای در تودههای شمشاد و فاقد شمشاد جنگل خیبوس نشان دادند که غنای گونهای در تودههای فاقد شمشاد به دلیل حضور نداشتن شمشاد در اشکوب دوم جنگل، عرصه برای دیگر گونههای گیاهی بیشتر فراهم شده و در نتیجه غنای گونهای افزایش مییابد.
نمودار بردار همبستگی متغیرهای محیطی تحلیل DCA از یک سو نشان میدهد که درصد تاج پوشش درختان شمشاد همبستگی مثبتی را با ابر نقاط قطعاتنمونه رویشگاه با ارتفاع کمتر از 1200 متر نشان داده است که این مسأله بیانگر بالا بودن میزان غلبه شمشاد در رویشگاه با ارتفاع کمتر از 1200 متر نسبت به رویشگاه با ارتفاع بیشتر از 1200 متر است و از سوی دیگر معیار غنای گونهای N0 هیل و متغیر ارتفاع از سطح دریا، همبستگی مثبتی را با ابر نقاط رویشگاه با ارتفاع بیشتر از 1200 متر نشان میدهد که این مسأله افزایش غنای گونهای جنگلهای شمشاد منطقه با افزایش ارتفاع از سطح دریا را به دلیل کاهش غلبه (درصد تاج پوشش) درختان شمشاد را دلالت میکند. کاهش غلبه درختان شمشاد در رویشگاه با ارتفاع بیشتر از 1200 متر میتواند به علت محدود شدن زمینه حضور و گسترش شمشاد در ارتفاعات بالای منطقه به ویژه ارتفاع بیشتر از 1600 متر از سطح دریا باشد. اگرچه گزارش تودههای شمشاد در ارتفاع 1700 متر از سطح دریا در منطقه فریم در پژوهش حاضر، ظرفیت اکولوژیک شمشاد در توسعه یافتن و تشکیل توده در جنگلهای کوهستانی شمال ایران را نشان میدهد و نتایج این تحقیق را برجستهتر میسازد. این مسأله با ایده عدم گسترش شمشاد در جنگلهای کوهستانی شمال به دلیل گرماپسند بودن این گونه و در نتیجه محدود شدن تودههای جنگلی آن در نواحی پاییندست و جلگهای Sabeti, 1995)؛ Mosadegh, 1996) در تضاد است. اما شایان ذکر است که شمشاد در ارتفاع بیشتر از 1600 متر در جنگلهای فریم به صورت انفرادی یافت میشود و بنابراین با درصد تاج پوشش کم در قطعاتنمونه مربوط به این محدوده ارتفاعی ثبت شد. پایین بودن درصد تاج پوشش (غلبه) درختان شمشاد ممکن است زمینه حضور متنوع گونههای زیر اشکوب را فراهم ساخته، سبب شود تا غنای گونهای افزایش یابد. این مسأله به ویژه در قطعاتنمونه شماره: 1، 2، 5، 6، 7، 12، 13، 14 و 15 در نمودار DCA قابل مشاهده است، قطعاتنمونه مزبور مربوط به حد نهایی پراکنش درختان شمشاد در منطقه است که در آنها پایههای جوان (کم قطر) شمشاد به صورت پراکنده تا حداکثر نیمه انبوه حضور دارد. حضور پایههای جوان شمشاد در این قطعاتنمونه، الگوی مهاجرت شمشاد از طبقات ارتفاعی پایین به سمت دامنههای مرتفع منطقه را نشان میدهد. در تحلیل همبستگی مقادیر بردار ویژه قطعاتنمونه، دو محور اول تحلیل DCA با دو متغیر شیب دامنه و جهت دامنه (درجه شمالگرایی و شرقگرایی) دو عامل فیزیوگرافیک مزبور نقش مؤثری بر ترکیب پوشش گیاهی منطقه و الگوی توزیع قطعاتنمونه ندارند. این مسأله به دلیل تغییرات اندک و مشابه این دو عامل در رویشگاههای شمشاد دو منطقه قابل توجیه است.
مقایسه دو رویشگاه شمشاد منطقه از نقطه نظر غنای گونهای با استفاده از روش تخمین جک نایف نیز مبین آن است که غنای گونهای در رویشگاه با ارتفاع بیشتر از 1200 متر (8/75 گونه) در سطح بالاتری نسبت به رویشگاه با ارتفاع کمتر از 1200 متر (6/58 گونه) قرار دارد. حضور برخی عناصر گیاهی نواحی مرتفع و تا اندازهای پر شیب جنگلهای شمال نظیر: افرای مازندرانی (Acer mazandaranicum)، کچف (Carpinus schuschuaensis)، آلوکک (Cerasus avium)، زغال اخته (Cornus australis)، دافنه (Daphne mezereum)، شقاقل (Polygonatum orientale)، بارانک (Sorbus torminalis) و سرخدار (Taxus baccata) به همراه کاهش غلبه درختان شمشاد در رویشگاه با ارتفاع بیشتر از 1200 متر را میتوان از دلایل اصلی افزایش غنای گونهای تودههای شمشاد در این رویشگاه نسبت به رویشگاه با ارتفاع کمتر از 1200 متر برشمرد. اجتماعپذیری (حضور با هم و تکرارپذیر) درختان شمشاد با درختان افرای مازندرانی، کچف و سرخدار در سطوح نسبتاً گستردهای از رویشگاه با ارتفاع بیشتر از 1200 متر میتواند نویدبخش حضور دو گروه گیاهی سرخدار-شمشاد و کچف-شمشاد به عنوان دو اجتماع گیاهی جدید از جنگلهای هیرکانی در این منطقه باشد. ایدهای که تحقق آن نیازمند انجام مطالعات جامع بومشناختی یا جامعهشناسی در آینده در سطح منطقه باشد.
سپاسگزاری.
نگارندگان از آقای دکتر حبیب زارع و خانم طیبه امینی اشکوری به پاس زحماتی که در امر شناسایی گونههای گیاهی مبذول داشتند صمیمانه سپاسگزاری مینمایند
پیوست 1- فهرست گونههای موجود و مشخصات آنها در رویشگاههای شمشاد فریم ساری. شکل زیستی Ch): کامهفیت، Cry: کریپتوفیت، He: همیکریپتوفیت، Ph: فانروفیت، Th: تروفیت). پراکنش جغرافیایی :Cosm) جهانیوطن، Scosm.: تقریباً جهانوطن، Euro-Sib: اروپا-سیبری، Ir-Tur.: ایرانی-تورانی، Medit: مدیترانهای و Plurreg: چندمنطقهای). علامت * بیانگر حضور گونهها در دو رویشگاه با ارتفاع کمتر و بیشتر از 1200 متر است.
نام تاکسون |
شکل زیستی |
منطقه رویشی |
ارتفاع از سطح دریا |
|
کمتر از 1200 متر |
بیشتر از 1200 متر |
|||
Pteridophyta |
|
|
|
|
Aspleniaceae |
|
|
|
|
Asplenium adiantum-nigrum L. |
Cry |
Plurreg. |
* |
* |
Asplenium trichomanes L. |
Cry |
Plurreg |
* |
* |
Asplenium scolopendrium L. |
Cry |
Plurreg |
* |
* |
Dennstaedtiaceae |
|
|
|
|
Pteridium aquilinum (L.) Kuhn |
Cry |
Scosm. |
|
* |
Dryopteridaceae |
|
|
|
|
Dryopteris affinis (Lowe) Fraser-Jenk. |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
* |
Polystichum aculeatum (L.) Roth |
Cry |
Plurreg. |
* |
* |
Polystichum woronowii Fomin |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
|
Dryopteris filix-mas (L.) Schott |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
|
Polypodiaceae |
|
|
|
|
Polypodium vulgare L. |
Cry |
Plurreg. |
* |
* |
Pteridaceae |
|
|
|
|
Pteris cretica L. |
Cry |
Plurreg |
* |
|
Woodsiaceae |
|
|
|
|
Athyrium filix-femina (L.) Roth |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
* |
Spermatophyta |
|
|
|
|
Gymnosperms |
|
|
|
|
Taxaceae |
|
|
|
|
Taxus baccata L. |
Ph |
Euro-Sib. |
|
* |
Angiosperms |
|
|
|
|
Monocotyledones |
|
|
|
|
Alliaceae |
|
|
|
|
Allium paradoxum (M.Bieb.) G.Don |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
* |
Araceae |
|
|
|
|
Arum maculatum L. |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
|
Colchicaceae |
|
|
|
|
Colchicum speciosum Steven |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
* |
Cyperaceae |
|
|
|
|
Carex divulsa Stokes |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
* |
Carex pendula Huds. |
Cry |
Euro-Sib. |
|
* |
Carex sylvatica Huds. |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
|
Dioscoreaceae |
|
|
|
|
Tamus communis L. |
Cry |
Euro-Sib. |
|
* |
Juncaceae |
|
|
|
|
Luzula forsteri (Sm.) DC. |
He |
Plurreg |
* |
* |
Liliaceae |
|
|
|
|
Erythronium caucasicum Woronow |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
* |
Scilla siberica Haw. in Andrews subsp. caucasica (Miscz.) Mordak |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
* |
Orchidaceae |
|
|
|
|
Cephalanthera caucasica Kraenzl. |
Cry |
Euro-Sib. |
|
* |
Epipactis helleborine (L.) Crantz |
Cry |
Plurreg |
* |
* |
Limodorum abortivum (L.) Sw. |
Cry |
Euro-Sib./Medit./Ir-Tur. |
* |
* |
Neottia nidus-avis (L.) Rich. |
Cry |
Euro-Sib./ Medit. |
* |
* |
Platanthera bifolia (L.) Rich. |
Cry |
Plurreg |
* |
* |
Poaceae |
|
|
|
|
Brachypodium pinnatum (L.) P.Beauv. |
He |
Euro-Sib./Medit./Ir-Tur. |
|
* |
Festuca drymeia Mert. & W.D.J. Koch |
He |
Euro-Sib./ Medit. |
|
* |
Polygalaceae |
|
|
|
|
Polygala anatolica Boiss. & Helder. in Boiss. |
He |
Euro-Sib./Medit./Ir-Tur. |
|
* |
Ruscaceae |
|
|
|
|
Danae racemosa Moench |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Ruscus hyrcanus Woronow |
Ch |
Euro-Sib. |
* |
* |
Dicotyledones |
|
|
|
|
Aceraceae |
|
|
|
|
Acer cappadocicum Gled. |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Acer mazandaranicum Amini, H.Zare & Assadi |
Ph |
Euro-Sib. |
|
* |
Acer velutinum Boiss. |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Apiaceae |
|
|
|
|
Lecockia cretica (Lam.) DC. |
He |
Euro-Sib. |
|
* |
Sanicula europaea L. |
He |
Euro-Sib. |
* |
* |
Apocynaceae |
|
|
|
|
Periploca graeca L. |
Ph |
Euro-Sib./Medit. |
|
* |
Aquifoliaceae |
|
|
|
|
Ilex spinigera Loes. |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Araliaceae |
|
|
|
|
Hedera pastuchovii Woronow |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Asparagaceae |
|
|
|
|
Polygonatum orientale Desf. |
Cry |
Euro-Sib. |
|
* |
Asteraceae |
|
|
|
|
Carpesium cernuum L. |
He |
Plurreg. |
* |
* |
Lapsana communis L. |
He |
Euro-Sib./Ir-Tur. |
|
* |
Solidago virga-aurea L. |
He |
Euro-Sib. |
|
* |
Betulaceae |
|
|
|
|
Carpinus betulus L. |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Carpinus schuschaensis H.J.P. Winkl. |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Alnus subcordata C.A.Mey. |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Brassicaceae |
|
|
|
|
Cardamine tenera S.G.Gmel. ex C.A.Mey. |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
* |
Buxaceae |
|
|
|
|
Buxus hyrcana Pojark. |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Celastraceae |
|
|
|
|
Euonymus latifolius (L.) Mill. |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Euonymus europaeus L. |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Convolvulaceae |
|
|
|
|
Calystegia sepia (L.) R.Br. |
Cry |
Plurreg |
* |
* |
Cornaceae |
|
|
|
|
Cornus australis C.A.Mey. |
Ph |
Euro-Sib./Ir-Tur. |
|
* |
Dipsacaceae |
|
|
|
|
Dipsacus strigosus Willd. ex Roem. & Schult. |
He |
Euro-Sib. |
|
* |
Ebenaceae |
|
|
|
|
Diospyros lotus L. |
Ph |
Euro-Sib./Ir-Tur. |
* |
|
Euphorbiaceae |
|
|
|
|
Euphorbia amygdaloides L. |
He |
Euro-Sib./Medit. |
* |
* |
Mercurialis perennis L. |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
* |
Fabaceae |
|
|
|
|
Lathyrus laxiflorus (Desf.) Kuntze |
Cry |
Euro-Sib./Medit./Ir-Tur. |
|
* |
Vicia cracca L. |
Ch |
Euro-Sib. |
|
* |
Fagaceae |
|
|
|
|
Fagus orientalis Lipsky |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Quercus castaneifolia C.A.Mey. |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Hamamelidaceae |
|
|
|
|
Parrotia persica C.A.Mey. |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Hypericaceae |
|
|
|
|
Hypericum androsaemum L. |
Ch |
Euro-Sib./Medit./Ir-Tur. |
* |
* |
Lamiaceae |
|
|
|
|
He |
Ir-Tur./Euro-Sib. |
|
* |
|
Lamium album L. |
He |
Plurreg. |
* |
|
Salvia glutinosa L. |
He |
Euro-Sib./Medit./Ir-Tur. |
|
* |
Scutellaria tournefortii Benth. |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
* |
Oleaceae |
|
|
|
|
Fraxinus excelsior L. |
Ph |
Euro-Sib. |
|
* |
Onagraceae |
|
|
|
|
Circaea lutetiana L. |
He |
Euro-Sib. |
* |
|
Papaveraceae |
|
|
|
|
Corydalis hyrcana Wendelbo |
Cry |
Euro-Sib. |
* |
* |
Primulaceae |
|
|
|
|
Cyclamen coum Mill. |
Cry |
Euro-Sib./Medit. |
* |
* |
Primula heterochroma Stapf |
He |
Euro-Sib. |
|
* |
Rhamnaceae |
|
|
|
|
Frangula alnus Mill. |
Ph |
Euro-Sib./Medit. |
* |
* |
Rosaceae |
|
|
|
|
Cerasus avium (L.) Moench |
Ph |
Euro-Sib. |
|
* |
Crataegus microphylla K.Koch |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Fragaria vesca L. |
He |
Plurreg. |
|
* |
Mespilus germanica L. |
Ph |
Euro-Sib./Medit./ Ir-Tur. |
|
* |
Rubus hyrcanus Juz. |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Sorbus torminalis (L.) Crantz |
Ph |
Euro-Sib. |
|
* |
Rubiaceae |
|
|
|
|
Galium odoratum (L.) Scop. |
He |
Euro-Sib./Medit. |
|
* |
Scrophulariaceae |
|
|
|
|
Digitalis nervosa Steud. & Hochst. ex Benth. |
He |
Euro-Sib. |
|
* |
Solanaceae |
|
|
|
|
Solanum kieseritzkii C. A. Mey |
Ch |
Euro-Sib. |
* |
* |
Tiliaceae |
|
|
|
|
Tilia rubra DC. |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Thymelaeaceae |
|
|
|
|
Daphne mezereum L. |
Ph |
Cosm. |
|
* |
Ulmaceae |
|
|
|
|
Ulmus glabra Huds. |
Ph |
Euro-Sib. |
* |
* |
Violaceae |
|
|
|
|
Viola alba Besser |
He |
Euro-Sib./Medit. |
* |
* |