Authors
Department of Fisheries, Faculty of Natural Resources, University of Tehran, Karaj, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
ماهیان قادرند برای ادامه حیات با شرایط مختلف محیطی سازگار شوند (Nacua et al., 2010). عوامل محیطی به عنوان نیرویی قدرتمند در شکلدهی ریخت موجودات در طی فرآیند فردزایی (تکامل فردی) شناخته شده است (Costa and Cataudella, 2007). شکل بدن شاخصی مهم برای رفتارهای شناگری و انتخاب زیستگاه در ماهیان است (Webb, 1982). از اینرو، شکل بدن نه تنها انعکاسدهنده ویژگیهای ژنتیکی است بلکه میتواند منعکسکننده وضعیت محیط زندگی و زیستگاه ماهی نیز باشد (Guill et al., 2003). برای مثال، ماهیانی که در آب جاری مثل رودخانه زیست میکنند دارای بدنی دوکی شکل و ماهیان آبهای ساکن دارای بدنی پهن و فشرده از دو طرف هستند (Haas et al., 2011; Ostrand et al., 2001).
ماهیان یک گونه به واسطه جداسازی زیستگاه جمعیتهای متفاوتی را تشیکل میدهند، در واقع، به واسطه ویژگیهای آن محیط، طی فرآیند سازگاری، دچار تغییرات ریختی متفاوتی شده، از سایر جمعیتهای آن گونه متمایز میشوند (Wooton, 1991). چنین وضعیتی ممکن است در مورد ماهیان رودخانههای مختلف حوضه دریای خزر از جمله ماهی خیاطه (Alburnoides eichwaldii De Filippii, 1863) که کاملاً از یکدیگر جدا شدهاند نیز مشاهده شود. ماهی خیاطه (A. eichwaldii) به طور عمده در نهرهای کوچک و کمتر در رودخانههای بزرگ ایران یافت میشود. این گونه، به همراه سیاه ماهی (Capoeta capoeta) از جمله فراوانترین گونههای رودخانههای حوضه دریای خزر است (Coad, 2012). اعضای این گونه در رودخانههایی با آب پُر اکسیژن و کمتر آلوده یافت میشوند و بسترهای سنگی را ترجیح میدهند (Abdoli, 2000; Coad, 2012).
با توجه به وضعیت پراکنش ماهی خیاطه در رودخانههای مختلف حوضه دریای خزر، این پرسش مطرح است که آیا شکل بدن جمعیتهای مختلف این گونه در تودههای آبی این حوضه تغییر یافته است که بتواند به عنوان الگویی از تغییرپذیری ریختی و تکامل در حال پیشرفت، تحت تأثیر عوامل محیطی در نظر گرفته شود. از اینرو، این بررسی با هدف مقایسه شکل بدن جمعیتهای مختلف ماهی خیاطه در حوضه دریای خزر با استفاده از روش ریختسنجی هندسی به اجرا درآمد.
مواد و روش کار
جایگاههای نمونهبرداری: در مجموع، تعداد 260 قطعه ماهی خیاطه از چهار رودخانه گرگانرود شامل رودخانههای مادرسو (E: 55°50', N: 37°23') (40 قطعه)، پیشکمر (E: 55°50', N: 37°35') (30 قطعه)، چهلچای (E: 55°40', N: 37°22') (40 قطعه) و زرینگل (E: 55°58', N: 36°50') (40 قطعه) رودخانه ولمرود (در شهرستان تنکابن) (E: 50°50', N: 36°44') (56 قطعه) در بخش میانه حوضه دریای خزر و دو سرشاخه رودخانه سفیدرود شامل رودخانههای گیلهرود (E: 49°47', N: 37°08') (36 قطعه) و شهربیجار (E: 49°38', N: 37°00') (28 قطعه) در بخش غرب حوضه دریای خزر، توسط دستگاه الکتروشوکر (220 ولت) صید شدند. ماهیان صید شده پس از بیهوشی در محلول گل میخک، در فرمالین بافر 10 درصد تثبیت شدند و سپس برای ادامه مطالعات به آزمایشگاه زیستشناسی آبزیان دانشگاه تهران منتقل شدند. برای کاهش تغییرات شکل بدن ناشی از رشد آلومتریک، فقط نمونههای بالغ و بزرگتر از 75 میلیمتر انتخاب شدند.
روش مورد استفاده: روش ریختسنجی هندسی، روشی بر پایه مختصات لندمارکهاست که برای بررسی تغییرات شکل نمونههای مطالعه شده استفاده میگردد (Adams et al., 2004). به طور معمول، در مطالعات ریختسنجی سنتی آنالیزهای آماری چند متغیره برای بررسی مجموعهای از دادههای فاصلهای از قبیل طول، عرض و ارتفاع به کار برده میشود، ولی در روش ریختسنجی هندسی دادههای حاصل، مختصات لندمارکهاست که برای استخراج دادههای شکل استفاده میشوند. این دادههای شکل میتوانند در یک شبکه تغییر شکل (deformation grid) مصورسازی گردند (Adams et al.,2004).
شکل 1- لندمارکهای تعیین شده بر روی نمونه ماهیان: 1- ابتداییترین بخش پوزه در قسمت فک بالا، 2- ابتدای قاعده باله پشتی،
3- انتهای قاعده باله پشتی، 4- قسمت بالایی بیشترین تورفتگی ساقه دمی، 5- قسمت پایینی بیشترین تورفتگی ساقه دمی، 6- انتهاییترین بخش ساقه دمی، 7- وسط چشم، 8- انتهایترین نقطه چشم، 9- ابتداییترین نقطه چشم، 10- ابتداییترین نقطه قاعده باله سینهای،
11- ابتداییترین نقطه قاعده باله شکمی، 12- ابتدای قاعده باله مخرجی، 13- انتهای قاعده باله مخرجی، 14- انتهاییترین بخش سرپوش آبششی، 15- خطی عمود با انتهای سرپوش آبششی به سمت بالای بدن، 16- امتداد خطی موازی از لندمارک شماره 7 به سمت پایین بدن،
17- امتداد خطی موازی از لندمارک شماره 7 به سمت بالای بدن، 18- بخش زیرین سرپوش آبششی.
از سمت راست، سطح جانبی نمونهها با استفاده از Copystand مجهز به دوربین دیجیتال Kodak با قدرت تفکیک شش مگاپیکسل عکسبرداری شد. برای استخراج دادههای شکل در روش ریختسنجی هندسی تعداد 18 لندمارک تعیین گردید (شکل 1). لندمارکها با نرمافزار TpsDig2 بر روی تصاویر دو بعدی قرار داده شدند. رویهمگذاری جایگاه لندمارکهای نمونهها با استفاده از آنالیز پروکراست (Generalised Procrustes Analysis) و حذف تغییرات غیرشکل (شامل: مقیاس، جهت و موقعیت) با نرمافزار tpsRelw انجام شد (Zelditch, 2004). سپس، دادههای بهدست آمده شکل بدن جمعیتهای مورد مطالعه با آنالیزهای چندمتغیره تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA)، تجزیه همبستگی کانونی (CVA) و آنالیز خوشهای توسط نرمافزار PAST نسخه 10/2 تحلیل شدند. مصورسازی تغییرات شکل بدن میانگین جمعیتها نسبت به شکل میانگین کل (consensus configuration)، با نرمافزار tpsSpline نسخه 10/2، در شبکه تغییر شکل انجام شد. این مقایسه، بر اساس فاصله پروکراست است که سنجش استاندارد در بررسی تفاوت شکل در روش ریختسنجی هندسی است (Rohlf, 2001). شبکه تغییر شکل، برای توصیف تغییرات شکل میانفرمهای زیستی بوده، که در آن یک شکل مرجع مطابق با شکل هدف تغییر میکند (Adams et al.,2004).
نتایج
آنالیز تجزیه به مؤلفههای اصلی، تغییرات شکل بدن را در سه مؤلفه اصلی (PC) آشکار نمود. مؤلفه اصلی اول (PC1) مربوط به تغییر جایگاه لندمارکهای مستقر در ناحیه سر و ساقه دمی و مؤلفههای دوم و سوم PC2) و (PC3 مربوط به تغییر جایگاه لندمارکهای مرتبط با عرض بدن بودند که در مجموع، 2/53 درصد از تغییرات قابل مشاهده را شامل میشدند (شکل 2). آنالیز تجزیه همبستگی کانونیک (CVA) نشان داد که تفاوت معنیداری بین شکل بدن جمعیتهای مورد مطالعه ماهی خیاطه وجود دارد (05/0>P) و تنها تفاوت شکل بدن دو جمعیت متعلق به رودخانه سفیدرود معنیدار نبود (شکل 3). نتایج مصورسازی در شبکه تغییر شکل نشان داد که تفاوت شکل بدن جمعیتهای مختلف ماهی خیاطه از الگوهای متنوعی تبعیت میکند (شکل 4). بر اساس الگوی جابجایی لندمارکها، شکل بدن نمونههای رودخانه سفیدرود با جمعیتهای دیگر تفاوت بسیار معنیداری را نشان دادند (0001/0<P). در نمونههای فوق، بیشترین جابجایی لندمارکها مربوط به ناحیه سر و سرپوش آبششی بود. ماهیان این رودخانه دارای پوزه و قطر چشم کوچکتر، ارتفاع سر کمتر و ساقه دمی درازتر بودند و همچنین، موقعیت باله سینهای آنها نیز در جایگاه بالاتری بودند (شکل 4).
بر اساس الگوهای جابجایی لندمارکها نمونههای رودخانه ولمرود دارای شکل بدن پهن و سری با ارتفاع کمتر بودند و در آنالیز خوشهای با سایر جمعیتهای رودخانه گرگانرود در یک شاخه قرار گرفتند (شکل 4). مقایسه الگوهای شکل بدن با شکل میانگین نمونهها نشان داد که نمونههای رودخانه مادرسو به دلیل کشیدگی لندمارکهای 2 و 3 به طرف داخل، دارای بدنی با پهنای کمتر و دهانی در وضعیت بالاتر بودند (شکل 4). نمونههای رودخانههای چهلچای و زرینگل هر دو دارای بدنی پهن و سر بزرگ با ارتفاع بیشتر بودند. تفاوت این دو جمعیت، داشتن ساقه دمی کوتاهتر در نمونههای رودخانه چهلچای و جا به جایی باله سینهای به وضعیت شکمی در نمونههای رودخانه زرینگل است (شکل 4). نمونههای رودخانه پیشکمر نیز دارای بدنی کم ارتفاع تر با سری بزرگتر و مرتفع بودند (شکل 4).
شکل 2- (A) نمودار آنالیز تجزیه به مؤلفههای اصلی (PCA) شکل بدن جمعیتهای ماهی خیاطه (A. eichwaldii) و (B) نمودار آنالیز PCA بر اساس شکل اجماع جمعیتها. AGPI= رودخانه پیشکمر گرگانرود، AGCH= رودخانه چهلچای گرگانرود، AGZA= رودخانه زرینگل گرگانرود، AGMA= رودخانه مادرسو گرگانرود، AGVA= رودخانه ولمرود، AGS1= رودخانه گیلهرود و AGS2= رودخانه شهربیجار.
شکل 3- نمودار CVA شکل بدن جمعیت های ماهی خیاطه (A. eichwaldii). AGPI= رودخانه پیشکمر گرگانرود، AGCH= رودخانه چهلچای گرگانرود، AGZA= رودخانه زرینگل گرگانرود، AGMA= رودخانه مادرسو گرگانرود، AGVA= رودخانه ولمرود، AGS1= رودخانه گیلهرود و AGS2= رودخانه شهربیجار
شکل 4- آنالیز خوشهای شکل بدن جمعیتهای مورد مطالعه ماهی خیاطه (A. eichwaldii)
بحث
نتایج بررسی حاضر نشان داد که شکل بدن جمعیتهای مطالعه شده تغییر یافته است و این امر، جدایی ریختی وابسته به زیستگاه را در جمعیتهای ماهیان خیاطه حوضه دریای خزر آشکار میسازد. در بسیاری از مطالعات نیز سازگاری به زیستگاههای متفاوت دلیل تفاوت شکل بدن بیان شده است Robinson and Wilson 1994)؛ Hendry et al., 2002؛ Langerhans et al., 2003؛ McGuigan et al.,2003؛ Nacua et al.,2010؛ Haas et al.,2011).
نتایج همچنین، تغییرپذیری ریختی و تکامل در حال پیشرفت شکل بدن جمعیتهای مختلف ماهی خیاطه را تحت تأثیر شرایط محیطی رودخانههای محل زیست در حوضه دریای خزر نشان داد و پیشنهاد میکند که ویژگیهای زیستگاهی همراه با جدایی جغرافیایی از عوامل تعیینکننده تغییرات تکاملی است که به تغییر ویژگیهای ریختی ماهیان موجود در آن منجر میشود.
تفاوتهای ریختی در موجودات چنانچه بتواند به صورت یک عملکرد در نتیجه سازگاری ترجمه گردد، میتواند با اهمیت باشد. در اکوسیستمهای آبی چنین سازگاریهایی در نتیجه نیاز به سازش با نیروهای هیدرودینامیکی برای حفظ انرژی طی رفتارهای زیستی مرتبط است (Vogel, 1994; Nacua et al., 2010). ماهی خیاطه در آبهای جریاندار زیست میکنند و در چنین آبهایی برای برآوردن نیازهای زیستی خود نیازمند شنای فعال است (Huet, 1949; Lusk, 1995) جمعیتهای ماهیان خیاطه در سرشاخههای رودخانه سفیدرود، به دلیل داشتن سر کوچکتر و ساقه دمی درازتر، دارای بدنی کشیدهتر و بیشتر دوکیشکل هستند. این شکل بدن، اصطکاک و شسته شدن در طی شنای آزاد در جریانهای سریع نهرهای کم عمق رودخانه سفیدرود را کاهش میدهد Blake, 1983)؛ Spoljaric and Reimchen, 2008؛ Burns et al., 2009؛ (Haas et al., 2011. ماهیان رودخانه با جریان سریع مادرسو نیز دارای بدنی کم ارتفاع تر بودند.
بدن پهنتر با سر بزرگ ماهیان رودخانههای چهلچای و زرینگل احتمالاً ناشی از سازگاری برای افزایش قابلیت مانور سریع است و این شکل بدن در شنای مداوم مثلاً برای یافتن غذا در محیطهایی با جریان کمتر مؤثر هستند Blake, 1983)؛ Spoljaric and Reimchen, 2008؛ (Haas et al., 2011. اعضای این گونه در رودخانههای فوق درون گودالها و شکاف رودخانهای که جریانی آرامتری داشتند، یافت شدند.
جایگاه نمونهبرداری در رودخانههای زرینگل و پیشکمر، کوهستانی بودند. تفاوت شکل بدن جمعیتهای مناطق کوهستانی و دشتی، حتی در گونههای یک رودخانه نیز نشاندهنده متفاوت بودن نوع سازگاری ماهیان با توجه به نوع زیستگاه (نهرهای سنگلاخی با جریان سریع در مقایسه با آبهایی با جریان کمتر) است. بسته به نوع زیستگاه، درجه حرارت و نوع جریان آب تعیینکننده شکل بدن در ماهی خیاطه گزارش شده است (Dadikyan, 1973). بنابراین، علاوه بر شدت جریان آب رودخانه، تفاوت دمای آب بین قسمتهای بالادست و پاییندست نیز بر روی شکل بدن جمعیتهای ساکن آن منطقه میتوانسته تأثیرگذار باشد.
شکل بدن همچنین میتواند در موفقیت تغذیه و اجتناب از شکارچی نیز مؤثر باشد (Langerhans and Reznick, 2010). از اینرو، تفاوت شکل سر و ساختارهای آن و تغییرجایگاه باله سینهای در نمونههای سفیدرود، ولمرود و رودخانه زرینگل نسبت به دیگر جمعیتها احتمالاً مربوط به رفتار و نوع تغذیه است. Abdoli (2000) بیان نمود که ماهی خیاطه به مقدار زیاد از حشرات آبزی تغذیه میکند ولی Treer و همکاران (2006) غذای غالب ماهی خیاطه در رودخانه ساوا (Sava) در کشور کرواسی را گیاهان آبزی Bacillariophyceae) و (Chlorophyceae گزارش نمودهاند. از اینرو، این احتمال وجود دارد که راهکار تغذیهای جمعیتهای مختلف متفاوت باشد. Hendry و همکاران (2002) علت تفاوت در اندازه سر و موقعیت چشم در ماهی سه خاره (Gasterosteus aculeatus) را در تفاوت نحوه تغذیه بیان نمودهاند. همچنین، در این ماهیان تغییر جایگاه باله سینهای ممکن است برای افزایش قدرت مانور در مسیر جریان آب باشد. به هر حال، بررسی ارتباط بین حضور شکارچیان و نحوه تغذیه با شکل بدن جمعیتهای ماهیان خیاطه در رودخانههای مختلف در پژوهشهای آتی توصیه میگردد.
نتایج تحقیق حاضر، همچنین تا حدودی ارتباط بین فاصله جغرافیایی و تمایز ریختی را نشان داد. Langerhans و همکاران (2003) ارتباط فاصله جغرافیایی و تمایز ریختی در ماهیان را گزارش نمودهاند.
ماهیان پاییندست و بالادست رودخانههای گرگانرود نسبت به ماهیان سه رودخانه مجزای دیگر، احتمالاً به یکدیگر بسیار نزدیکتر هستند، اما تفاوت زیاد خصوصیات ریختی رودخانه مادرسو نسبت به رودخانه ولمرود پیشنهاد میکند که برای معرفی زیرگونهها و حتی گونه جدید در ماهیان خیاطه با استفاده از ویژگیهای ریختی، بررسیهای دقیقتری لازم است. جریان ژنی، نقش مهمی را در جمعیتهای ماهی به ویژه در جمعیتهایی که در پاییندست و بالادست رودخانهها زیست میکنند، ایفا میکند. با این وجود، تفاوت ریختی به واسطه سازگاریهای محیطی میتواند نیازمند انعکاس در ژن نباشد بلکه این تغییرات ممکن است در نتیجه تغییرات فیزیولوژیکی و رفتاری باشد (Dynes et al., 1999). چنین فرآیندی می تواند به ظهور یک زیرجمعیت از جمعیت اصلی منجر گردد (Booke, 1981). از این رو، نتایج این تحقیق نشان میدهد که هر جمعیت از این گونه باید به عنوان یک ذخیره مجزا که فرآیندهای تکاملی در آن در جریان است، در نظر گرفته شود.