Document Type : Original Article
Author
Assistant Professor, Department of Range and Watershed, Faculty of Natural Resources, Lorestan University, Lorestan, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
فلور هر منطقه درحقیقت، نتیجۀ واکنشهای جامعۀ زیستی دربرابر شرایط کنونی و همچنین در ارتباط با تکامل گیاهان در دورههای گذشته و وضع جغرافیایی آن دوران است و با توجه به نقش شناسایی گیاهان و اهمیت انکارناپذیر آن در علوم زیستی و شناخت توان محیط و بهرهگیری هرچه بیشتر و معقولتر از محیط زیست و بهسازی آن، شناسایی علمی گیاهان در هریک از این زمینهها چه ازنظر پژوهشی و چه ازنظر کاربردی اهمیت بنیادی و کلیدی پیدا کرده است (Hamzeh’ee, 2016). اجرای هر نوع طرح مطالعاتی یا پروژههای اجرایی درزمینۀ اصلاح، احیا و حفاظت از جنگلها و مراتع مستلزم شناسایی و معرفی رستنیهای منطقه اعم از گیاهان دارویی، صنعتی و غیره است (Eshaghi Rad et al., 2017)؛ همچنین شناسایی پوشش گیاهی و بررسی پراکنش جغرافیایی گیاهان هر منطقه، اساس بررسیها و پژوهشهای بومشناختی در آن منطقه را تشکیل داده است و نقش بهسزایی برای اعمال مدیریت صحیح در آن منطقه دارد (Dinarvand et al., 2021). بررسی فلوریستیکی هر منطقه مانند شناسنامهای، وجود گیاهان و وضعیت آنها را نشان میدهد (AmirAhmadi et al., 2022). گیاهان براساس سرشت اکولوژیکی، رویشگاه خود را انتخاب میکنند و از روی گیاهان، پتانسیل رویشی هر منطقه تعیین میشود که در مدیریت صحیح آن منطقه ازجمله در جنگلکاریها و احیای پوشش گیاهی کاربرد دارد؛ همچنین براساس نتایج حاصل از مطالعۀ پوشش گیاهی، امکان پیشبینی تغییرات آینده وجود دارد (Eshaghi Rad et al., 2017). پوشش گیاهی هر منطقه عامل مؤثری در ارزیابی وضعیت کنونی و پیشبینی وضعیت آن در آینده به شمار میرود و با توجه به آثار عوامل مخرب در انقراض برخی از گونههای گیاهی مهم، شناسایی هرچه سریعتر آنها در مناطق مختلف و برنامهریزی برای حفظ آنها ضرورت دارد (Mirzaei Mossivand et al., 2015). پژوهشهای بسیاری برای شناسایی و معرفی گونههای گیاهی مناطق مختلف جهان و ایران صورت گرفته است که به فلورا ایرانیکا (Rechinger, 1963-1998)، فلور عراق (Townsend et al., 1960-1985)، فلور رنگی ایران (Ghahreman, 1979-2021) و فلور ایران (Asadi et al., 1988-2020) اشاره میشود؛ همچنین فلور برخی از مناطق کشور بهصورت منطقهای بررسی شده است؛ ازجمله بررسی فلوریستیک حوزۀ آبخیز نوژیان (Mehrnia & Ramak, 2014)، معرفی گیاهان دارویی منطقۀ بابا امان در خراسان شمالی (Nadaf, 2021)، فلور حوزۀ آبخیز درۀ انار باغملک در استان خوزستان (Dehdari et al., 2021)، فلور منطقۀ لیلاخ در شهرستان دهگلان (Tabad et al., 2021) و فلور منطقۀ حفاظتشدۀ میشداغ در استان خوزستان (Dinarvand et al., 2021).
بهطور قطع، فلور غنی و متنوع ایران را از دیرباز پژوهشگران خارجی و داخلی مطالعه کردهاند و نمونههای گیاهی فراوانی جمعآوری و شناسایی شده است. در استان لرستان، فلور سفیدکوه در شمال غرب خرمآباد (Asri & Mehrnia, 2002)، بخشی از منطقة حفاظتشدة اشترانکوه (Abbasi et al., 2015)، بخشی از اشترانکوه در قلههای سنبران و کله جنو (Dehshiri & Mahdavar, 2016) و فلور سراب کهمان در دامنههای کوه گرین در شهرستان سلسله (Mehrnia, 2021) مطالعه شده است؛ با وجود این، هنوز مناطق بسیاری هستند که کمتر مطالعه شدهاند. این پژوهش برای نخستینبار در دامنههای شمالی کوه گرین در شهرستان دلفان انجام شده و اهداف عمدۀ آن شناخت و ارزیابی دقیق و صحیح گیاهان منطقه، اشکال زیستی و پراکنش جغرافیایی و معرفی گیاهان انحصاری ایران در منطقه و طبقات حفاظتی آنها بوده است.
ویژگیهای منطقۀ بررسیشده
منطقۀ مطالعهشده با مساحت تقریبی 7000 هکتار در دامنههای شمالی کوه گرین، در شمال شرق شهرستان دلفان ("55 '58 ˚33 تا "33 '03 ˚34 عرض شمالی و "01 '11 ˚48 تا "39 '19 ˚48 طول شرقی) واقع شده است (شکل 1). شهرستان دلفان در شمال غرب استان لرستان قرار دارد. بیشترین ارتفاع منطقۀ مطالعهشده 3362 متر و حداقل ارتفاع آن 1924 متر از سطح دریا است. متوسط بارندگی سالانۀ دلفان حدود 490 میلیمتر و میانگین دمای سالانۀ آن 8/11 درجۀ سانتیگراد است؛ به طوری که میانگین دمای سالانۀ آن حداقل 8/4 و حداکثر 9/18 درجۀ سانتیگراد است. با توجه به نمودار آمبروترمیک (شکل 2)، فصل خشک منطقه از اوایل اردیبهشتماه شروع میشود و تا اواخر شهریورماه ادامه دارد. بارندگی بیشتر در زمستان صورت میگیرد که این ویژگی به شرایط آب و هوای مدیترانهای شباهت دارد. براساس سیستم اقلیمی دومارتن، شهرستان دلفان دارای اقلیم مدیترانهای و براساس تقسیمبندی آمبرژه، این شهرستان دارای اقلیم ارتفاعات (سرد کوهستانی) است.
ازنظر پوشش گیاهی، شهرستان دلفان به دو بخش جنگلی (نیمۀ جنوبی) و مرتعی (نیمۀ شمالی) تقسیم میشود. براساس پژوهشهای انجامشده توسط Pabo (1970)، دلفان در ناحیۀ رویشی ایرانی - تورانی واقع شده است و براساس میزان بارندگی و معدل درجه حرارت دارای سه زیرناحیۀ نیمهاستپی، جنگلهای خشک و کوههای مرتفع است. در دو زیرناحیۀ نیمهاستپی و کوههای مرتفع اغلب مراتع دیده میشود. مناطق شمالی دلفان بهدلیل همجواری با مناطق سردسیر شمالی ازلحاظ پوشش جنگلی ضعیف است؛ اما بهدلیل برخورداری از خاک حاصلخیز و آب کافی، درصد پوشش چشمگیری از گیاهان مرتعی دارد (Mirzaei Mossivand et al., 2015).
شکل 1- موقعیت منطقۀ مطالعهشده در ایران و استان لرستان
Figure 1 - Location of the study area in Iran and Lorestan Province.
شکل 2- منحنی آمبروترمیک منطقۀ مطالعهشده براساس دادههای ایستگاه سینوپتیک هواشناسی شهرستان دلفان
Figure 2 - Ombrothermic curve of the study area based on data from the synoptic meteorological station of Delfan County.
روش پژوهش
بهمنظور معرفی فلور منطقۀ مطالعهشده از روش پیمایش زمینی، یکی از روشهای متداول بررسی سیستماتیک منطقهای، استفاده شد (Mesdaghi, 2001). برای انجام این پژوهش، نقشۀ توپوگرافی منطقه تهیه و پس از شناسایی موقعیت آن، عملیات جمعآوری نمونههای گیاهی آغاز شد. نمونههای گیاهی در سالهای 1399 تا 1400 در فاصلۀ زمانی مناسب و در فصول رویشی (اواسط اردیبهشت تا اواخر تیرماه) جمعآوری شد. گیاهان جمعآوریشده پرس و خشک و روی مقوای هرباریومی چسبانده شد؛ سپس به هرباریوم دانشگاه لرستان منتقل شد و به هر گیاه شمارۀ هرباریومی تعلق گرفت. شناسایی نمونههای گیاهی با استفاده از فلورا ایرانیکا (Rechinger, 1963-1998)، فلور عراق (Townsend et al., 1960-1985)، فلور رنگی ایران (Ghahreman, 1979-2021) و فلور ایران (Asadi et al., 1988-2020) انجام شد. طبقهبندی گیاهان براساس APG IV (Angiosperm Phylogeny Group) (2022) ارائه شد. نام گیاهان و مؤلفان آنها با نمایة بینالمللی نامهای گیاهان IPNI (2023) و پایگاه The Plant List (http://www.theplantlist.org/) (2023) یکسانسازی شد. بهمنظور تعیین پراکنش جغرافیایی گونههای گیاهی از منابع موجود درزمینۀ جغرافیای گیاهی ایران ازجمله Zohary (1973)، Takhtajan (1986) و White & Leonard (1991) استفاده شد. شکل زیستی گیاهان نیز براساس سیستم رانکایر (Raunkiaer, 1934) مشخص شد. طبقات حفاظتی و گونههای گیاهی انحصاری ایران در منطقه براساس طبقهبندی IUCN و Red data book of Iran (Jalili & Jamzad, 1999; IUCN, 2012) استخراج شد؛ به طوری که به این منظور فهرست اسامی گونههای گیاهی انحصاری منطقۀ مطالعهشده با فهرست گونههای گیاهی در منابع یادشده، مقایسه و فهرست جداگانهای از گیاهان انحصاری ایران در منطقه و طبقات حفاظتی آنها ارائه شد.
نتایج
تعداد 212 گونۀ گیاهی از 150 جنس و 46 خانواده در منطقۀ مطالعهشده شناسایی شد. فهرست اسامی علمی گونهها، شکل زیستی، عناصر رویشی منطقهای و شمارۀ هرباریومی آنها در پیوست 1 آمده است. خانوادههای کاسنی (Asteraceae) با 34 گونه (04/16 درصد)، نعنائیان (Lamiaceae) با 30 گونه (15/14 درصد)، گندمیان (Poaceae) با 29 گونه (68/13 درصد)، شببو (Brassicaceae) با 22 گونه (38/10 درصد)، باقلائیان (Fabaceae) با 19 گونه (96/8 درصد) و چتریان (Apiaceae) با 10 گونه (72/4 درصد) خانوادههای مهمتر منطقه هستند (شکل 3). جنسهای مهمتر شاملCentaurea L. ،Aethionema W.T.Aiton ، Salvia L. و Stachys L.، هرکدام با چهار گونه میشود.
نتایج نشان داد ازنظر شکل زیستی (موقعیت جوانۀ رویشی و زمستانگذرانی)، همیکریپتوفیتها با 91 گونه (92/42 درصد) مهمترین شکل زیستی منطقۀ مطالعهشده هستند و پس از آن تروفیتها با 76 گونه (85/35 درصد) بیشترین تعداد گونهها را به خود اختصاص دادهاند. دیگر اشکال زیستی نیز بهترتیب ژئوفیتها با 23 گونه معادل 85/10 درصد، فانروفیتها با 12 گونه معادل 66/5 درصد و کامفیتها با 10 گونه معادل 72/4 درصد از گونهها هستند (شکل 4).
ازنظر درصد عناصر رویشی منطقهای، این بررسی نشان داد 51 درصد گونههای گیاهی منطقه به ناحیۀ رویشی ایرانی - تورانی تعلق دارند و پس از آن عناصر ایرانی – تورانی / مدیترانهای / اروپا - سیبری با 12 درصد، عناصر ایرانی – تورانی / اروپا - سیبری با 10 درصد، عناصر ایرانی – تورانی / مدیترانهای با هشت درصد، عناصر رویشی همهجازی با شش درصد، عناصر ایرانی – تورانی / اروپا – سیبری / صحارا – سندی با چهار درصد، عناصر ایرانی – تورانی / صحارا – سندی با سه درصد، عناصر ایرانی – تورانی / مدیترانهای / صحارا - سندی و همچنین عناصر ایرانی – تورانی / مدیترانهای / اروپا – سیبری / صحارا - سندی هرکدام با دو درصد و عناصر رویشی اروپا - سیبری و صحارا - سندی هریک با یک درصد، عناصر رویشی منطقهای این پژوهش را به خود اختصاص میدهند (شکل 5).
شکل 3- نمودار ستونی مقایسۀ تعداد گونههای گیاهی متعلق به خانوادههای بزرگ و سایر خانوادههای منطقۀ مطالعهشده
Figure 3 - Bar chart comparing the number of plant species belonging to major families and other families in the study area.
شکل 4- نمودار ستونی طیف زیستی گونههای گیاهی منطقۀ مطالعهشده براساس روش رانکایر
Figure 4 - Bar chart of the biological spectrum of plant species in the study area based on Raunkiaer's method.
شکل 5- نمودار کلوچهای درصد عناصر رویشی گونههای گیاهی منطقۀ مطالعهشده
Figure 5- Chart of the percentage of plant elements of species in the studied area
Figure 5 - Pie chart showing the percentage of phytogeographic elements of plant species in the study area.
در منطقۀ بررسیشده، 23 گونۀ انحصاری ایران شناسایی شد که 15 گونه از آنها براساس شاخصهای اتحادیة جهانی حفاظت از گونههای در معرض خطر (IUCN, 2012) در دو نوع طبقۀ حفاظتی شامل گونههای در معرض خطر کمتر (LR) به تعداد 14 گونه و گونههای در معرض خطر انقراض (En) با یک گونه قرار میگیرند و چهار گونه بهعلت کمبود دادهها (DD)، طبقۀ حفاظتی آنها مشخص نشده است (جدول 1).
جدول 1- فهرست گونههای گیاهی انحصاری ایران در منطقۀ مطالعهشده و طبقۀ حفاظتی آنها
Table 1 - List of plant species endemic to Iran in the study area and their conservation status.
طبقۀ حفاظتی |
عناصر رویشی |
شکل زیستی |
نام علمی گونه |
خانواده |
ردیف |
En |
IT |
Ge |
Allium stipitatum Regel. |
Amaryllidaceae |
1 |
LR |
IT |
Ge |
Echinophara cinerea (Boiss) Hob. & Lam. |
Apiaceae |
2 |
* |
IT, ES |
He |
Achillea arabica Kotschy. = Achillea biebersteinii Afan. |
Asteraceae |
3 |
LR |
IT, ES |
Th |
Achillea millefolium L. |
Asteraceae |
4 |
* |
IT |
Th |
Anthemis lorestanica Iranshahr. |
Asteraceae |
5 |
* |
IT |
He |
Cousinia bachtiarica Boiss. & Hausskn. |
Asteraceae |
6 |
LR |
IT |
He |
Cousinia calcitrapa Boiss. |
Asteraceae |
7 |
LR |
IT |
He |
Echinops mosulensis Rech. fil. |
Asteraceae |
8 |
LR |
IT |
He |
Phagnalon persicum Boiss. |
Asteraceae |
9 |
* |
IT |
He |
Tanacetum kotschyi Boiss. |
Asteraceae |
10 |
LR |
IT, SS |
Th |
Isatis raphanifolia Boiss. |
Brassicaceae |
11 |
LR |
IT |
Th |
Noccaea papyracea (Boiss.) Khosravi, Mummenhoff & Mohsenzadeh. |
Brassicaceae |
12 |
* |
IT, M, ES |
He |
Dianthus orientalis Adams. |
Caryophyllaceae |
13 |
* |
IT |
He |
Onobrychis gaubae Bornm. |
Fabaceae |
14 |
LR |
IT |
He |
Trigonella elliptica Boiss. = Trigonella disperma Vassilcz. |
Fabaceae |
15 |
LR |
IT |
He |
Ajuga chamaecistus Ging. ex Benth. |
Lamiaceae |
16 |
LR |
IT |
He |
Phlomis persica Boiss. |
Lamiaceae |
17 |
LR |
IT |
He |
Salvia hydrangea DC. ex Benth. |
Lamiaceae |
18 |
* |
IT |
He |
Salvia reuteriana Boiss. |
Lamiaceae |
19 |
* |
IT |
Ch |
Scutellaria nepetifolia Benth. |
Lamiaceae |
20 |
LR |
IT |
He |
Stachys benthamiana Boiss. |
Lamiaceae |
21 |
LR |
IT |
He |
Stachys pilifera Benth. |
Lamiaceae |
22 |
LR |
IT |
Ph |
Amygdalus lycioides Spach. |
Rosaceae |
23 |
LR: گونههای خطر کمتر، En: گونههای در معرض خطر انقراض و *: گونههای با کمبود داده (DD).
بحث و نتیجهگیری
شناسایی 212 گونه متعلق به 46 خانواده و 150 جنس گیاهی بیانگر غنای گونهای و تنوع ژنتیکی زیاد در منطقة مطالعهشده است. گیاهان خانوادۀ کاسنی (Asteraceae)، نعنائیان (Lamiaceae)، گندمیان (Poaceae)، شببو (Brassicaceae)، باقلائیان (Fabaceae) و جعفری (Apiaceae) نسبت به سایر خانوادهها، سهم بیشتری از فلور منطقه را تشکیل میدهند. مقایسة این نتایج با مطالعات فلوریستیک سایر پژوهشها در استان لرستان نشاندهندۀ این است که در اغلب این پژوهشها، خانوادههای دارای بیشترین تعداد گونه بهطور تقریبی مشابه هستند و همچنین در تمام آنها ناحیة رویشی ایرانی - تورانی بیشترین درصد عناصر رویشی منطقهای را به خود اختصاص داده است. شکل زیستی همیکریپتوفیتها در همة این مطالعات دارای بیشترین تعداد گونه است (جدول 3). با توجه به کوهستانیبودن و شرایط محیطی بهنسبت مشابه در مناطق بررسیشده در جدول 3 و همچنین با در نظر گرفتن مساحت مطالعهشدۀ آنها، تعداد گونههای شناساییشده در این پژوهش در مقایسه با پژوهشهای مشابه در سایر مناطق استان لرستان در جایگاه دوم قرار دارد.
جدول 2- مقایسة تعداد گونههای شناساییشده در پژوهش حاضر با نتایج برخی از پژوهشهای مشابه در نواحی مختلف استان لرستان
Table 2 - Comparison of the number of species identified in the current study with the results of some similar research in various areas of Lorestan Province.
منبع |
منطقۀ مطالعهشده |
تعداد گونۀ شناساییشده |
مساحت منطقۀ مطالعهشده (هکتار) |
خانوادههای دارای بیشترین تعداد گونه |
عناصر رویشی غالب (درصد) |
اشکال زیستی غالب (درصد) |
سفیدکوه (شمال غرب خرمآباد) |
148 |
5200 |
Asteraceae |
ایرانی - تورانی (2/66) |
همیکریپتوفیت (1/35) ژئوفیت (25) تروفیت (3/22) |
|
بخشی از منطقة حفاظتشدة اشترانکوه |
62 |
23000 |
Asteraceae Fabaceae Poacea Rosaceae Lamiaceae |
ایرانی - تورانی (32) |
همیکریپتوفیت (32) تروفیت (31) |
|
بخشی از اشترانکوه (قلههای سنبران و کله جنو) |
82 |
3000 |
Asteraceae Lamiaceae Fabaceae |
ایرانی - تورانی (7/81) |
همیکریپتوفیت (67) |
|
فلور سراب کهمان - شهرستان سلسله (دامنههای کوه گرین) |
375 |
28500 |
Asteraceae Fabaceae Lamiaceae Brassicaceae |
ایرانی - تورانی (8/52) |
همیکریپتوفیت (40) |
|
پژوهش حاضر |
فلور کوه گرین - شهرستان دلفان |
212 |
7000 |
Asteraceae Lamiaceae Poacea Brassicaceae Fabaceae Apiaceae |
ایرانی - تورانی (51) |
همیکریپتوفیت (92/42) |
فراوانی گیاهان خانوادۀ کاسنی (Asteraceae) ممکن است بهدلیل تخریب در منطقه باشد. با توجه به اینکه منطقۀ مطالعهشده در فصل بهار و تابستان مکانی برای ییلاق عشایر است، چرای زودرس و مفرط یکی از دلایل فراوانی گیاهان خانوادۀ کاسنی (Asteraceae) در منطقه است؛ زیرا تجربه نشان داده است هنگامی که درصد تخریب پوشش گیاهی در ناحیهای زیاد شود، اعضای بعضی خانوادههای گیاهی نظیر خانوادۀ کاسنی (Asteraceae) حضور بیشتری در فلور منطقه پیدا میکنند (Nadaf, 2021) و دلیل دیگر فراوانی نسبی گیاهان خانوادۀ Asteraceae ممکن است به سیر تکاملی آن مربوط باشد که باعث ایجاد قدرت پراکنش زیاد آن شده است و به دنبال آن برخی از ویژگیهای ریختشناسی تشریح و فیزیولوژی خاص این خانواده، مانند سازشپذیری گیاهان آن به شرایط کوهستانی و خشک، توانایی تولید بذرهای کوچک و مجهز به عامل انتشار، وجود خار و تیغ و وجود متابولیتهای ثانویه در برخی از جنسهای این خانواده سبب افزایش تعداد گونههای این خانواده شده است (Vahabi et al., 2018)؛ علاوهبر این بسیاری از گونههای آن ازنظر مرتعی و درجۀ خوشخوراکی در کلاس 3 هستند و درعمل توسط دام چرا نمیشوند؛ بنابراین چرای دام در نقش عامل اصلی تخریب پوششهای گیاهی، تأثیری بر حضور بعضی از گونههای این خانواده ندارد (Noori et al., 2018). مطالعات انجامشده توسط Nadaf (2021)،Vahabi, et al., (2018) وEshaghi Rad, et al., (2016) نیز نشاندهندۀ غالبیت و فراوانی نسبی گیاهان خانوادۀ Asteraceae بوده است. جنسهایCentaurea و Echinops به ترتیب با چهار و سه گونه بزرگترین جنسهای خانوادۀ کاسنی موجود در منطقه را تشکیل میدهند. پراکنش سطوح وسیعی از گیاهان خاردار بهطور قطعی نتیجۀ چرای مفرط است (Tabad et al., 2021). وجود به ترتیب 68/13 و 96/8 درصد گونههای منطقه در خانوادههای گندمیان (Poaceae) و باقلائیان (Fabaceae) که ازلحاظ ارزش علوفهای و حفاظت خاکی گونههای باارزشی محسوب میشوند، بیانگر پتانسیل زیاد این منطقه برای تولیدات دامی است.
طیف زیستی گونههای گیاهی و درصد حضور هریک از شکلهای زیستی، سیمایی از وضعیت آب و هوایی منطقه را تداعی میکند؛ زیرا شکل زیستی گیاهان نشاندهندۀ سازشهای ریختی آنها نسبت به شرایط اقلیمی، خاکی، زیستی و درنهایت اکولوژی رویشگاه است (Archibold, 1995). فراوانی گیاهان همیکریپتوفیت در منطقه نشاندهندۀ اقلیم سرد و کوهستانی آن است. در این پژوهش، گیاهان همیکریپتوفیت با 93 گونه بیشتر از سایر شکلهای زیستی در منطقه حضور داشتند که با مطالعات AmirAhmadi et al. (2022)، Mehrnia (2021) و Tabad et al. (2021) مطابقت دارد. بهدلیل کوهستانیبودن و آب و هوای سرد منطقۀ بررسیشده، فراوانی گیاهان همیکریپتوفیت ممکن است ناشی از سازگاری این گیاهان در مقابل سرما و چرای دام (بهدلیل قرارگیری جوانههای انتهایی آنها در سطح خاک) باشد. دومین شکل زیستی فراوان منطقه ازنظر تعداد گونه تروفیتها هستند. حضور فراوان تروفیتها در برخی نقاط مانند منطقۀ مطالعهشده (کوه گرین) نه بهعلت شرایط نامساعد (بارندگی کم) بلکه بهعلت وجود تخریب و مسیرهای توالی ثانویه در جوامع گیاهی و هجوم عناصر یکساله به جوامع گیاهی طبیعی منطقه است. تباد و همکاران نیز در بررسی شکل زیستی گیاهان منطقۀ زریوار مریوان دریافتند که همیکریپتوفیتها با توجه به اقلیم کوهستانی و سرد منطقه، غلبه دارند و گروه دوم شکل زیستی در مطالعات آنان نیز تروفیتها بود (Tabad et al., 2016). در این مطالعه، ژئوفیتها (پیازها و ریزومداران) بهطور عمده متعلق به خانوادة Liliaceae است و گونههای ژئوفیت محدودۀ آلپی منطقه عبارتند از: Allium stipitatum Regel. ، Fritillaria imperialis L.، Fritillaria persica L.، Iris hymenospatha B.Mathew & Wendelbo & Ornithogalum montanum Cirillo.. لالۀ واژگون (Fritillaria imperialis) از منحصربهفردترین گیاهان زینتی و وحشی مناطق کوهستانی گرین است. این گل دارای مقاومت زیادی دربرابر سرما و سازگاری ویژهای با دامنههای سنگلاخی و صخرهای است و در ارتفاعات سردسیر و برفابهای فصلی رویش دارد (Jafari kokhdan & Zarifian, 2016). گیاهان ژئوفیت در لابهلای گیاهان بالشتکی منطقه حضور فراوانی دارند. شرایط سخت و موانع فیزیکی، اقامت و فعالیتهای شدید کشاورزی انسان را در مناطق آلپی محدود کرده است و این مناطق در مقایسه با اکوسیستمهای دشتی کمتر از انسان تأثیر گرفتهاند؛ با این حال در سالهای اخیر تأثیر چرای شدید بهطور فزایندهای اکوسیستمهای شکنندۀ کوهستانی را تهدید میکند (Siahmansour et al., 2017). با توجه به کوهستانیبودن منطقه، بارشها اغلب بهصورت برف است و این برف رطوبت لازم را در ماههایی از سال که بارش اتفاق نمیافتد، در اختیار پوشش گیاهی و درختی قرار میدهد و زمینه را برای رویشهای جنگلی فراهم میکند؛ درنتیجه این امر حضور بهنسبت چشمگیر فانروفیتها (12 گونه) را در این پژوهش توجیه میکند.
پراکنش جغرافیایی مجموعه گونههای گیاهی هر منطقه بازتاب تأثیرپذیری از ناحیه یا نواحی رویشی مختلف است (Nadaf, 2021). نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد بیشترین عناصر رویشی منطقهای شناساییشده در این پژوهش (51 درصد) متعلق به ناحیۀ ایرانی - تورانی است. بررسی نتایج حاصل از پژوهشگران دیگر در لرستان نظیر Veiskarami, et al. (2012)، Mehrnia & Ramak (2014)،Mehrnia, et al. (2021)، Mehrnia (2021) نیز نشان داد عناصر این ناحیۀ رویشی بیشترین پراکنش را در مناطق مطالعهشده داشتند. طبق نظر Archibold (1995)، ارتفاع بین 2000 تا 2500 متر غالبیت صفت ایرانی - تورانی را ثابت میکند؛ بنابراین مرتفعبودن ممکن است یکی از دلایل وجود صفت غالب ایرانی - تورانی در منطقۀ مطالعهشده باشد. همپوشانی چندناحیۀ جغرافیایی سبب شده است که 42 درصد از گونههای شناساییشده در این منطقه، پراکندگی دو یا چندناحیهای داشته باشند. درصد چشمگیری از گونههای منطقه علاوهبر ناحیۀ ایرانی - تورانی در نواحی اروپایی - سیبری و مدیترانهای نیز پراکنش دارند که نشاندهندۀ تأثیرپذیری منطقۀ مطالعهشده از فلور نواحی اروپایی - سیبری و مدیترانهای است.
وجود گونههای نادر و در معرض خطر انقراض نشانگر شدت تخریب منطقه است. در این پژوهش مشخص شد از تعداد 15 گونۀ انحصاری دارای طبقۀ حفاظتی در این منطقه، 33/93 درصد آنها جز گونههای خطر کمتر (LR) و 67/6 درصد نیز در معرض خطر (EN) است. گونۀ Allium stipitatum با نام فارسی موسیر و نام محلی زیل در این گروه قرار دارد که با توجه به اینکه اهالی ساکن در منطقه از پیاز این گونه و فروش آن برای امرار معاش استفاده میکنند، حضور آن در مراتع این منطقه در چند سال اخیر تحت تأثیر قرار گرفته است؛ به طوری که مشاهدات و اظهار نظر اهالی منطقه بیانگر کاهش این گونه در سالهای اخیر است؛ بنابراین به توجه بیشتر کارشناسان منابع طبیعی به حفاظت این گونه و جلوگیری از برداشت بیرویۀ آن نیاز است. ویس کرمی و همکاران در مطالعة فلور، شکل زیستی و کورولوژی جنگل پرک در استان لرستان به این نتیجه رسیدند که تعداد 19 گونۀ گیاهی منطقه در رستۀ گونههای در معرض تهدید قرار دارد (Veiskarami et al., 2012). جلیلی و جمزاد پراکنش محدودۀ جغرافیایی، تأثیرات انسانی و محدودیت زیستی گیاه را به ترتیب مهمترین عوامل مؤثر بر وضعیت مخاطرۀ گونههای در معرض خطر ایران اعلام کردند (Jalili & Jamzad, 1999). برخی گونهها حتی ممکن است از هر سه عامل تأثیر بگیرند. با توجه به شرایط کوهستانی منطقه و شیبداربودن آن، مشکل فرسایش خاک و همچنین تخریبهای صورتگرفته در اثر فعالیتهای انسان و چرای مفرط دام در عرصه، انتظار میرود گونههایی که در وضعیت خطر کمتر (LR) هستند، در طبقۀ حفاظتی آسیبپذیر (Vu) قرار گیرند. پیشنهاد میشود برای حمایت از این گونهها، ابتدا عوامل تخریب شناسایی و سپس کنترل شود.
وجود گونههای در معرض خطر انقراض نشانههایی از روند تخریب گونههای گیاهی منطقه بهعلت فعالیتهای مخرب انسانی از قبیل تبدیل مراتع به اراضی کشاورزی، فشار ناشی از چرای بیرویۀ دامها و برداشت بیرویۀ گیاهان است که به منزلۀ هشداری برای دستگاههای اجرایی در امر حفاظت از عرصههای منابع طبیعی است تا با ایجاد تدابیر حفاظتی از قبیل قرقکردن، افزایش آگاهی اهالی منطقه و آموزش و ترویج شیوههای بهرهبرداری اصولی گیاهان، زمینۀ حفاظت و حمایت جامع از تنوع زیستی را در رویشگاههای طبیعی فراهم آورند. از آنجایی که برنامهریزیهای زیستمحیطی برای هر منطقه بدون شناخت وضعیت پوشش گیاهی و تنوع گونههای جوامع آن منطقه امکانپذیر نیست، بررسی گیاهان هم ازنظر ماهیت آنها و هم در جایگاه عوامل تعدیلکنندۀ شرایط محیط زندگی آدمی بهویژه در برنامهریزیهای توسعه و عمران بسیار حائز اهمیت است. امید است که این پژوهش گام مؤثری برای شناسایی پتانسیلهای گیاهی در زمینهها و استفادههای مختلف و درنتیجه ترویج و تشویق همۀ قشرها نسبت به استفادۀ درست و اصولی از این منابع دارای ارزش مادی و معنوی باشد.